حافظ أبوأسامه حماد بن اسامه بن زید قرشِي کُوفِي از
موالی بنی هاشم (قریش) و مولای زید بن علی و طبق گفتۀ بعضی از مورخین مولای حسن بن
سعد بود، که حسن بن سعد نیز از موالی حضرت حسن بن علی بن ابی طالب(رض) می باشد.
تولد موصوف را در حدود سال 120 هجری قمری گفته اند، و نامبرده از ائمه علماء، حجت
و شخصیتِي مورخ بوده، و احادیثش در جمیع صحاح و دواوین نقل گردیده است.(4، 5، و 7)
حماد بن اسامه کوفِي از أبِي إسحاق إبراهیم بن
محمد فزارِي، أجلح بن عبدالله بن حسان کِندِي، أحوص بن حکیم بن عمیر عنسِي شامِي،
إدریس بن یزید بن عبدالرحمن أودِي، أسامه بن زید لیثِي، إسرائیل بن یونس بن أبِي
إسحاق سبِيعِي، أبِي بُرده بُرَید بن عبدالله بن أبِي بُرده بن أبِي موسی أشعرِي،
بِشر بن خالد کوفِي، أبِي عقیل بَشِير بن عُقبه دَورقِي، بهز بن حکیم بن معاویه
قشیرِي، أبِي یونس حاتم بن أبِي صَغِيرَه قشیرِي، حبیب بن شهید أزدِي، حسن بن حکم
بن حر نَخَعِي، حسین بن ذَکوان معلم، حماد بن زید بن درهم أزدِي، خالد بن إلیاس بن
صخر قرشِي، داود بن أبِي عبدالله، داود بن قیس فراء، داود بن یزید بن عبدالرحمن
أودِي، زائده بن قُدامه ثقفِي، زکریا بن أبِي زائده وادعِي، سعید بن إیاس
جُرَیرِي، أبِي الصَّبَّاح سعید بن سعید تَغلِبِي، سعید بن أبِي عَرُوبَه عدوِي،
سفیان بن سعید ثورِي، سلیمان بن مُغیره قیسِي، سلیمان بن مهران أعمش، شُرحبِيل بن
مُدرِک جُعفِي، شریک بن عبدالله نخعِي، شعبه بن حجاج بن ورد عتکِي، صالح بن حیان
قرشِي، صدقه بن أبِي عمران کوفِي، صَعق بن حَزن بن قیس بکرِي، طلحه بن یحیی بن
طلحه بن عبیدالله قرشِي، عبدالله بن محمد بن عمر بن علِي بن ابِي طالب هاشمِي،
عبدالله بن یحیی بن أبِي یعقوب تَوأَم، عبدالحمید بن جعفر انصارِي، عبدالرحمن بن
أبِي زناد قرشِي، عبدالرحمن بن زیاد بن أنعُم أفرِيقِي، عبدالرحمن بن یزید بن تمیم
سلمِي، عبدالرحمن بن یزید بن جابر أزدِي، عبدالرزاق بن هَمَّام، عبدالسلام بن حرب
بن سلم ملائِي، عبدالعزیز بن عمر بن عبدالعزیز قرشِي اموِي، عبدالملک بن عبدالعزیز
بن جُرَیج مکِي، أبِي العُمَیس عُتبه بن عبدالله مسعودِي، عثمان بن غیاث راسبِي،
أبِي رَوق عطیه بن حارث همدانِي، علی بن علی بن نجاد رفاعِي، عمر بن حمزه بن
عبدالله بن عمر بن خطاب عمرِي عدوِي، عمر بن سُوَید بن غیلان ثقفِي، عوف بن أبِي
جمیله أعرابِي، أبِي سنان عیسی بن سنان قَسلَمِي، فضیل بن غَزوان بن جریر ضبعِي،
فُضَیل بن مَرزوق الأغر، مالک بن مِغوَل بن عاصم بجلِي، أبِي غِفار مثنی بن سعید
طائِي، مُجالِد بن سعید همدانِي، محمد بن أبِي اسماعیل سلمِي، مُساوِر بن سوار بن
عبدالحمید ورَّاق، مُفَضَّل بن مُهَلهَل سعدِي، مفضل بن یونس جُعفِي، موسی بن اسحاق
بن طلحه پدر صالح بن موسی طلحِي و برادرزادۀ موسی بن عبدالله بن اسحاق بن طلحه،
نافع بن عمر بن عبدالله جُمَحِي، نعمان بن ثابت ابوحنیفه تیمِي، هاشم بن هاشم
زُهرِي، ولید بن عبدالله بن جُمَیع زهرِي، ولید بن کثیر بن سنان مزنِي، أبِي
حَیَّان یحیی بن سعید بن حَیَّان تمِيمِي، أبِي کُدَینه یحیی بن مُهَلَّب بَجلِي،
أبِي فَروه یزید بن سِنان جَزَرِي رُهاوِي، هشام بن عروه أسدِي، اسماعیل بن ابی
خالد، مجاهد، کَهمَس بن حسن تیمِي، سعد بن سعید انصاری، فِطر بن خلیفه مخزومِي،
عبیدالله بن عمر قرشِي، محمد بن عمرو بن علقمه بن وَقَّاص لیثِي، هشام بن حَسَّان
أزدِي، مِسعَر بن کِدام بن ظهیر بن عبیده بن حارث عامرِي و خلق کثیری حدیث روایت
نموده، و او از أحمد بن إبراهیم بن کثیر دَورقِي، ابوالولید احمد بن أبِي رَجاء
عبدالله بن ایوب هروِي، احمد بن سنان قطان واسِطِي، ابوعبید احمد بن عبدالحمید بن
خالد حارثِي کوفِي، احمد بن عبیدالله بن سهیل غُدَانِي، ابوعَصِيده احمد بن عبید
بن ناصح نحوِي، احمد بن محمد بن حنبل شیبانِي، احمد بن محمد بن شبویه خزاعِي، احمد
بن مُنذِر بن جارود قَزَّار، إسحاق بن ابراهیم بن نصر سَعدِي، إسحاق بن منصور بن
بهرام کَوسَج، ابومعمر اسماعیل بن ابراهیم بن معمر هُذَلِي، بِشر بن خالد عسکرِي،
حسین بن جنید دامغانِي، حسین بن علی بن اسود عِجلِي، حسین بن عیسی بسطامِي، حسین
بن منصور بن جعفر سلمِي نیشابورِي، حمید بن ربیع لَخمِي، زکریا بن یحیی بن صالح
بلخِي، ابوخیثمه زُهَیر بن حرب، سعید بن سلیمان واسطِي، سعید بن عمرو بن سهل
أشعَثِي، سعید بن محمد بن سعید جرمِي، سعید بن نصیر بغدادِي، سفیان بن وکیع بن
جراح رؤاسِي، ابوسائب سَلم بن جُناده بن سلم سوائِي، ابوهمام صَلت بن محمد بن
عبدالرحمن خارکِي، عبدالله بن بَرَّاد بن یوسف أشعرِي، عبدالله بن جراح قُهستانِي،
عبدالله بن زبیر بن عیسی حمیدِي، ابوسعید عبدالله بن سعید أشَج، عبدالله بن عامر
بن بَرَّاد أشعرِي، عبدالله بن عمر بن أبان جُعفِي، أبوالبَختَرِي عبدالله بن محمد
بن شاکر، ابوبکر عبدالله بن محمد بن ابِي شیبه عبسِي، عبدالله بن محمد مَسندِي،
عبدالأعلی بن واصل بن عبدالأعلی بن هلال أسدِي، عبدالرحمن بن ابراهیم بن عمرو بن
میمون دُحَیم قرشِي، عبدالرحمن بن محمد بن سلام طَرَسُوسِي، عبدالرحمن بن مهدِي،
ابوقدامه عبیدالله بن سعید سرخسِي، عبید بن اسماعیل هبارِي، عبید بن یَعیِش
محلمِي، عثمان بن محمد بن ابِي شیبه عبسِي، علِي بن محمد طَنَافسِي، علی بن
عبدالله بن جعفر بن نجیح مَدینِي، عمرو بن عبدالله أودِي، قاسم بن زکریا بن دِينار
قرشِي کوفِي، قُتَیبَه بن سعید بن جمیل ثقفِي، محمد بن أبان بن وزیر بلخِي، محمد
بن إدریس بن عباس شافعِي، محمد بن اسماعیل ابن البخترِي حسانِي واسطِي، محمد بن
اسماعیل بن سالم صائغ، محمد بن اسماعیل بن سَمُرَه إحمَسِي، محمد بن بُجَیر
مُحاربِي، محمد بن رافع نیشابورِي، محمد بن سلیمان أنبارِي، محمد بن طریف بَجَلِي،
محمد بن عاصم ثقفِي اصفهانِي، محمد بن عبدالله بن مبارک مُخَرَّمِي، محمد بن
عبدالرحمن بن حسن جُعفِي، محمد بن عثمان بن محمد بن عثمان بن کرامه عجلِي،
ابوکُرَیب محمد بن عَلاء بن کریب همدانِي، محمد بن قُدامه جَوهرِي، ابوموسی محمد
بن مُثَّنی بن عبید عنزِي، ابوهشام محمد بن یزید بن محمد رفاعِي، محمد بن یوسف
بِيکندِي، مَخلَد بن خالد بن یزید شَعیرِي، موسی بن حِزام تَرمِذِي، موسی بن
عبدالرحمن بن سعید بن مسروق مَسرُوقِي کندِي، نصر بن علی جَهضَمِي، نصِير بن فَرج
أسلمِي، هارون بن عبدالله بن مروان بزاز، واصِل بن عبدالأعلی بن هلال أسدِي، یحیی
بن محمد بن سابق کوفِي، یحیی بن معین، یحیی بن موسی بلخِي، یعقوب بن ابراهیم
دَورَقِي، یوسف بن موسی قطان، اسحاق بن راهویه مروزِي، ابراهیم بن سعید جوهرِي،
حسن بن علی حُلوانِي، محمد بن عبدالله بن نُمَیر، محمود بن غیلان مَروزِي،، هَنَّاد
بن سَرِي بن مصعب تمیمِي، حسن بن علی بن عفان عامرِي و مردمان زیادی دیگر روایت
نموده اند.(1، 5 و10)
محمد بن
سعد در کتاب طبقات می نویسد: ابواسامه نامش حماد و پسر اسامه بن زیاد است، این
زیاد همان است که به مُعتَق –آزاد کرده – معروف است، و وابستۀ حسن بن سعد بوده، که
حسن بن سعد از آزادکردگان و وابستگان حسن بن علی بن ابی طالب(رض) بوده است. گوید:
از کسی شنیدم، که می گفت: زیاد آزاد کرده و وابستۀ خود حسن بن علی بن ابی طالب(رض)
بوده است، و چون با خاندان حسن بن سعد در یک کوچه می نشسته اند، و میان ایشان
اختلافی پدید آمده، و در آن میان زید بن سلیمان پدر بزرگ ابواسامه گفته است: ما و
شما یک سان هستیم، و از آن کوچه کوچ کرده اند. فرزندان حسن بن سعد مدعی شده اند،
که ایشان آزاد کرده و وابستگان مایند، و مردم آنان را به خاندان حسن بن سعد نسبت
داده اند، ولی از پسر ابواسامه و کسان دیگری که از سابقه ایشان آگاه بودند،
پرسیدم، و به من خبر دادند، که در این باره چیزی از او نشنیده اند. ابو اسامه در
کوفه به روز یکشنبه یازده روز باقی مانده از ماه شوال سال 201 هجری قمری در هنگام
خلافت مامون الرشید خلیفه عباسی به سن هشتاد سالگی درگذشت، محمد بن اسماعیل بن علی
بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب هاشمی را که در جنازه اش شرکت کرده بود، به جهت
سن و سال و موقعیت اجتماعی پیش انداختند، که بر جنازۀ ابواسامه نماز بگزارد، و او
حکمران کوفه نبود. ابواسامه محدثی مورد اعتماد، پرحدیث و پایبند به سنت و جماعت
بود، و اگر در حدیثی اسناد را حذف می کرد، و به راوی نخستین نسبت می داد، آن را
روشن می ساخت.(9)
امام محمد
بن حبان بستی در کتاب تقریب الثقات حماد بن اسامه را در شمار ثقات آورده، و می
نویسد: حماد بن اسامه کوفی مکنی به ابواسامه از جمله اتباع تابعین بوده، و از
موالی بنی هاشم می باشد، موصوف در سال 201 هجری قمری در سن 80 سالگی وفات یافت.(3)
امام
ابومحمد عبدالرحمن بن ابی حاتم در کتاب الجرح والتعدیل آورده است: از پدرم درباره
ابو اسامه و ابوعاصم سوال کردم، که کدام یکی از ایشان در حدیث ثابت تر هستند؟ پدرم
گفت: ابواسامه از صد نفر مثل ابوعاصم ثابت تر است، زیرا او صحیح الکتاب بوده، و
ضبط کننده حدیث، زیرک و صدوق می باشد. ابومحمد عبدالرحمن بن ابی حاتم می گوید:
منظور پدرم از ابو اسامه همان حماد بن اسامه بن زید قرشی بود.(8)
ابوبکر
بیهقِي می گوید: حماد بن اسامه ثقه و از جمله ثقات است. ابوعبدالله حاکم نیشابوری
می گوید: ابواسامه ثقه و معتمد است. احمد بن صالح جیلِي می گوید: ثقه و از حکماء
اهل حدیث است. عبدالباقی بن قانع بغدادِي او را صالح الحدیث خوانده است. یحیی بن
معین او را ثقه گفته است.(10) حنبل بن اسحاق به نقل از احمد بن حنبل آورده است، که
می گوید: ابو اسامه ثقه و داناترین کس به امور مردم و اخبار اهالی کوفه است.
عبدالله بن احمد به نقل از پدرش گفته است: ابو اسامه ضابط حدیث، زیرک و راستگو است.
عجلی به سندی از سفیان آورده است: در کوفه جوانی عاقل تر از ابو اسامه نیست. بخاری می گوید: وفات حماد بن اسامه کوفی در ماه
ذی القعده سال 201 هجری قمری بوده است، و طبقی که گفته اند، نامبرده در هنگام مرگ
هشتاد سال سن داشت.(2)
منابع و مآخذ:
1 – تهذیب الکمال –جلد هفتم - از صفحه 217 الی صفحه 224 – به شماره 1471 –
تالیف حافظ جمال الدین مزِي – عربی.
2 -
تهذیب التهذیب - جلد دوم - صفحه5 و6 – به شماره 1754 – تالیف حافظ ابن حجر عسقلانی
– عربی.
3 –
تقریب الثقات – صفحه 386 – به شماره 3527 – تالیف امام محمد بن حبان بستی. عربی.
4 –
مشاهیر علماء الأمصار – صفحه 204 – به شماره 1379 – تالیف امام محمد بن حبان بستی –
عربی.
5
- سیر اعلام النبلاء – جلد دوم – صفحه 797
و 798 – به شماره 1394 – طبقه نهم – تالیف امام ابوعبدالله شمس الدین ذهبی.
6 –
الکاشف – جزء اول – صفحه 206 – به شماره 1220 – تالیف امام ابوعبدالله شمس الدین
ذهبی – عربی.
7 –
شذرات الذهب – جلد دوم – صفحه 68 – حوادث سال 201 هجری قمری – تالیف ابن عماد
خنبلی – عربی.
8 –
الجرح والتعدیل – جلد سوم – صفحه 146 و 147 – به شماره 2893/ 600 – تالیف ابومحمد
عبدالرحمن بن ابی حاتم – عربی.
9 –
طبقات – جلد ششم – صفحه 853 و 854 – تالیف محمد بن سعد کاتب واقدی – ترجمه دکتر
محمود مهدوی دامغانی – فارسی.
10 – موسوعة الحدیث – معلومات عن اراوِي – عربی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر