۱۳۹۷ بهمن ۱۹, جمعه

کثیر بن هِشام کِلَابِي رَقِّي

أبوسَهل کثیر بن هشام کلابِي رقِي در بغداد سکونت داشته، و تجارت می کرده است. نامبرده در رقه و دمشق نیز زندگی نموده، و بعضی هم او را به دمشق منسوب کرده، و دمشقِي گفته اند.(1 و4) موصوف از جعفر بن بُرقان کلابِي، حماد بن سلمه بن دینار بصرِي، عبدالله بن زیاد بن سَمعان، عبدالرحمن بن عبدالله بن عتبه مَسعودِي، عیسی بن إبراهیم هاشمِي، فُرات بن سَلمان جزرِي، هشام بن أبِي عبدالله دَستُوائِي، کُلثوم بن جَوشن قُشیرِي، عمر بن سُلَیم باهلِي، شعبه بن حجاج و دیگران حدیث روایت نموده، و از او احمد بن محمد بن حنبل شیبانِي، احمد بن ولید بن أبِي الولید فَحَّام، اسحاق بن راهویه مروزِي، محمد بن اسحاق بن جعفر صاغانِي، ابراهیم بن موسی فَرَّاء، اسماعیل بن ابی حارث بغدادی، ابوخیثمه زُهیر بن حرب، خلیفه بن خیاط عصفرِي، اسحاق بن منصور بن بهرام کَوسج، ابوبکر عبدالله بن محمد بن أبِي شیبه عبسِي، عبدالله بن هیثم، عبدالرحمن بن محمد بن سلام طَرسُوسِي، عثمان بن محمد بن ابی شیبه عبسِي، علاء بن مَسلمه، قاسم بن سلام هروِي، قتیبه بن سعید بغلانِي، محمد بن حسان أزرَق، محمد بن عبدالله بن عمار مَوصلِي، محمد بن عبید بن سفیان قرشِي پدر أبِي بکر بن أبِي الدُنیا، ابو موسی محمد بن مثنی بن عبید عنزِي، محمد بن بَشَّار بُندار، محمد بن حاتم بن میمون سمین، محمد بن مغیره شَهرزُورِي، محمد بن یحیی بن أبِي حاتم أزدِي، محمود بن خِداش طالقانِي، یحیی بن معین، احمد بن مَنِیع بن عبدالرحمن بغوِي، محمد بن سلیمان أنبارِي، عمرو بن محمد بن بکیر ناقد، جعفر بن مسافر بن ابراهیم تَنِّیسِي، احمد بن سنان بن اسد قطان، عباس بن محمد بن حاتم دُورِي، حارث بن محمد بن ابی اسامه تمیمِي و دیگران روایت نموده اند.(1، 2 و11) ابوداود سجستانِي او را ثقه گفته است. احمد بن شعیب نسائِي می گوید: روایت حدیث از او باکی ندارد. احمد بن صالح جیلی او را ثقه و صدوق گفته است. عبدالباقی بن قانع بغدادی می گوید: کثیر بن هشام مردی نیکوکار و پرهیزگاری بوده است. عباس دوری به نقل از ابن معین او را ثقه گفت. عجلی او را ثقه و صدوق خوانده است. عباس داوری آورده است: او ثقه و از جمله برجسته گان مسلمین در عصر خود بود. محمد بن عمار موصلی می گوید: ثقه است.(1، 2 و 3) امام ابوعبدالله شمس الدین ذهبی  نیز او را ثقه گفته است.(6)
    امام محمد بن حبان بستی در کتاب تقریب الثقات کثیر بن هشام را در شمار ثقات آورده، و نگاشته است: کثیر بن هشام کلابِي مکنی به ابوسهل از جملۀ اتباع تابعین و از اهالی رقه بود، و در بغداد سکونت داشت. او گاهی خطاء می کرده است. موصوف در سال 207 هجری قمری در فم الصلح درگذشت.(5)
   امام ابومحمد عبدالرحمن بن ابی حاتم رازِي در کتاب الجرح والتعدیل آورده است: از پدرم درباره کثیر بن هشام سوال گردید، پدرم گفت: حدیثش قابل نوشتن است.(7)
   محمد بن سعد در کتاب طبقات می نویسد: کثیر بن هشام کنیه اش ابوسهل و شاگرد و پیوسته به محضر جعفر بن برقان بوده است، او در دروازۀ کرخ و کنار بازار منزل داشت، و بازرگانانی را به رقه، جزیره و شام روانه می کرد. موصوف محدثی مورد اعتماد و صدوق بوده است. او پیش حسن بن سهل که در فم الصلح( شهری بر کنارۀ دجله و نزدیک واسط) بود رفت، و همان جا به ماه شعبان سال207 هجری قمری درگذشت.(10) اما حارث بن ابو اسامه می گوید: نامبرده در سال208 هجری قمری وفات یافته است.(3، 8 و 9)
منابع و مآخذ:
1 – تهذیب الکمال – جلد بیست و چهارم – از صفحه 163 الی صفحه 166 – به شماره 4965 – تالیف حافظ جمال الدین مزِي – عربی.
2 - تهذیب التهذیب - جلد چهارم – صفحه -564  - به شماره 6626 – تالیف حافظ ابن حجر عسقلانی – عربی.
3 – تاریخ بغداد – جلد چهادهم – صفحه 507، 508 و 509 – به شماره 6907 – تالیف خطیب بغدادی – عربی.
4 – تاریخ کبیر – قسم اول از جزء چهارم – صفحه 218 – به شماره 949 – تالیف امام محمد بن اسماعیل بخاری – عربی.
5 – تقریب الثقات – صفحه 1008 – به شماره 11695 – تالیف امام ابن حبان بستی – عربی.
6 – الکاشف – جزء دوم – صفحه 398 – به شماره 4701 – تالیف امام ابوعبدالله شمس الدین ذهبی – عربِي.
7 – الجرح والتعدیل – جلد هفتم – صفحه 214 – به شماره12426/ 882 – تالیف ابن ابی حاتم رازی – عربی.
8 – شذرات الذهب – جلد دوم – صفحه 95 – حوادث سال 207 هجری قمری – تالیف ابن عماد حنبلی – عربی.
9 – تاریخ کامل – جلد نهم – صفحه 3915 – تالیف ابن اثیر جزری – ترجمه حمید رضا آژیر – فارسی.
10 – طبقات – جلد هفتم – صفحه 344 – تالیف محمد بن سعد کاتب واقدی – ترجمه دکتر محمود مهدوی دامغانی – فارسی.
11 – موسوعة الحدیث – معلومات عن الراوِي.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

إبراهیم بن عبدالله هروی:

  -     حافظ استاد أبوإسحاق إبراهیم بن عبدالله بن حاتم هروِي ساکن بغداد شخصیتی متکلم، قارِي، صدوق و یکی از مشاهیر محدثین بوده، و اصل او از ه...