أبوعبدالرحمن
هیثم بن عدِي بن عبدالرحمن بن زید بن أسید بن جابر بن عدِي بن خالد بن خیثم بن ابی
حارثه بن جدِي بن تَدُول بن بُحتُر بن عتود بن عنین(عنبر) بن سلامان بن ثُعل بن
عمرو بن غَوث ثُعَلِّي طائِي بُحتُرِي مَنبِجِي کوفِي مردی محدث، راوِي، اخبارِي،
مؤرخ، عالم، ادیب، شاعر، نسب شناس و آگاه به مثالب و مناقب بود. هیثم بن عدی از
مجالد بن سعید، ابن إسحاق، هشام بن عروه، شعبه بن حجاج، محمد بن عبدالرحمن بن أبِي
لیلِي، سعید بن ابی عروبه و دیگران حدیث روایت نموده، و از او محمد بن سعد کاتب
واقدِي، ابو جهم باهلِي، علی بن عمرو انصارِي، أبوعصید أحمد بن عبید بن ناصح، علاء
بن موسی، قاسم بن سعید بن مُسَیَّب بن شَرِیک و دیگران روایت نموده اند. اما
محدثین او را در روایت حدیث ضعیف گفته اند، و در نزد علمای حدیث او از مدلیسین و
غیر ثقات می باشد. ذهبی او را از امثال واقدی می داند. علی بن مدینی گفته است: در
نزد من واقدی از هیثم بن عدی اصلح است. بعضی می گویند: احادیث او پوچ است. ابوداؤد
سجستانی و ابن معین گفته اند: هیثم ابن عدی از دروغگویان است. بخاری دربارۀ وی
سکوت کرده است. و نسائی و دیگران او را متروک الحدیث گفته اند. موصوف اصالتاً از
منطقۀ مَنبِج بود، اما در کوفه زاد شد، نشو ونما نمود، و بعد به بغداد رفت، و در
آن شهر ساکن گردید، و به شهرت رسید. پدرش مردی خیر بود، که در واسط اقامت داشت، و
مادرش کنیزی از مَنبِج بود. هیثم در فحم
الصلح در نزد ابومحمد حسن بن سهل سرخسِي درگذشت.( فحم الصلح رودخانۀ بزرگی است، که
در نزدیکی های واسط قرار دارد، وچندین دهکده در کنار آن است، و خانه ابومحمد حسن
بن سهل سرخسِي وزیر مامون الرشید خلیفه عباسی در آن جا بود) و وفات هیثم بن عدی در
اول ماه محرم سال 207 هجری قمری مطابق به 732 میلادی به عمر 93 سالگی بوده است،
اما بعضی از مورخان وفات او را در سال 206 و تعدادی هم در سال 209 هجری قمری گفته
اند. و او را فرزندان و اعقابی در بغداد باقی مانده است. هیثم بن عدی از سخن،
علوم، شعر و لغت عرب زیاد حکایت می کرد، و گاهی هم زندگی و اخبار مردم را به تمسخر
می گرفت، و عیوب شان را برملا می ساخت، چنانچه بر اثر هجویه أی که بر عباس بن
عبدالمطلب(رض) سروده بود، مدت دو سال را در زندان گذراند. می گویند: آن سروده از
هیثم نبود، مگر آن را از زبان او ساختند، و آنچه را او نگفته بود، به او نسبتش
دادند، و این کار را کسانی کردند، که او از معاشرت با آن ها کراهیت نشان داده بود.
می گویند: در آن گفته نظر هیثم بن عدی به رای خوارج بوده است. هیثم در مصنفاتش از
یحیی بن زیاد کوفی معروف به فراء نحوی، قیس بن ربیع أسدی کوفی و سلام بن سلیم حنفی
کوفی معروف به أبِي الأحوص که از بزرگان اصحاب ابوالحسن علی بن حمزه کسائی کوفی
بود، نقل قول می کرد. هیثم بن عدی از خواص مجالس منصور، مهدی و هارون الرشید خلفای
عباسی بود، و از آنان روایت ها می نمود، و به همین مناسبت نزدیکی به آن ها جرأت
تعرض بر مردم برایش پیدا شد. و وقتی مردم نسبت به او کراهیت پیدا کردند، دربارۀ
نسبش وی را طعنه زدند، و باری در این رابطه با ابونواس حسن بن هانی حکمی دمشقی
اهوازی مسئله پیدا کرد، و محمد بن علی بن رزین معروف به دعبل خزاعی نیز در شعری
هیثم بن عدی و ابی عبیدالله احمد بن ابی دواد إیادِي را هجو نموده است، که می
گوید:
سَئَلتُ
أَبِي وَ کَانَ أَبِي عَلِیماً
بِأَخبَارِ الحَوَاضِرِ وَالبَوَادِي
فَقُلتُ: لَهُ أَهَیثَمُ مِن عَدِي؟
فَقَالَ: کَأَحمَدَ بنَ أَبِي دَؤادِ
فَإِن یَکُ
هَیثم مِنهُم صَمِیماً فَأَحمدَ غَیر شَکٍّ
مِن أَیَاد مَتَی کَانَت
أَیَادَ یَروُسَ قَوماً لَقَد غَضَبَ
اللهُ عَلَی العِبَادِ
ترجمه:
از پدرم پرسیدم، و پدرم به اخبار شهریان و صحرا نشینان آگاه بود. به او گفتم: آیا
هیثم از عدی بود؟ گفت: او مانند احمد بن ابی دؤاد است. اگر هیثم از نژاد آنان
باشد، بیشک احمد از ایاد است. و هر زمان که ایاد بر قومی ریاست پیدا کند، خداوند
بر بندگانش خشمگین باشد. هیثم بن عدی از نظر چهره و ظاهر از زیباترین و خوشروترین
مردم بود، علاوتاً او پاک ترین لباس ها را می پوشید، و از بهترین خوشبوئی ها و
عطرها استفاده می کرد. می گویند: هیثم بن عدی صد پیراهن، صد پوستین مخصوص مشایخ،
صد رداء، صد شلوار مخصوص و پنجاه عمامه داشت، و به همراه آن او را مردی عابد و
پرهیزگار گفته اند. هیثم بن عدی تالیفات زیادی دارد، که از جملۀ آن ها می توان کتب
ذیل را نام برد: 1 – کتاب بیوتات العرب. 2
– کتاب بیوت قریش. 3 – کتاب نزول العرب بالسواد و خراسان. 4 – کتاب نسب طي. 5 –
کتاب أخبار طي. 6 – کتاب خطط الکوفة. 7 – کتاب ولاة الکوفة. 8 – کتاب النساء. 9 –
کتاب طبقات الفقهاء والمحدثین. 10 – کتاب تاریخ الأشراف الکبیر. 11 – کتاب
تاریخ الأشراف الصغیر. 12 – کتاب المواسم.
13 – کتاب الخوارج. 14 – کتاب أخبار الحسن بن علی و وفاته. 15 – کتاب التاریخ. 16 –
کتاب أخبار زیاد ابن أبیه(امیة). 17 – کتاب قضاة الکوفة والبصرة. 18 – کتاب
المعمرین. 19 – کتاب لغات القرآن. 20 – تاریخ عمال الشرط لأمراء العراق. 21 – کتاب
المثالب الصغیر. 22 – کتاب مثالب الکبیر. 23 – کتاب مثالب ربیعه. 24 – کتاب أخبار
طي و نزولها الجبلین و حلف ذهل و ثعل. 25 – کتاب مداعی أهل الشام. 26 - کتاب مدیح
أهل الشام. 27 – کتاب هبوط آدم و أفراق العرب فِي نزولها و منازلها. 28 – کتاب حلف
کلب و تمیم و حلف دهبل و حلف طي و أسد. 29 – کتاب تاریخ العجم و بنِي أمیة. 30 –
کتاب من تزوج من الموالِي فِي العرب. 31 – کتاب الوفود. 32 – کتاب خواتیم الخلفاء
33 – کتاب النوادر. 34 – کتاب أخبار الفرس. 35 – کتاب الدولة. 36 – کتاب النواقل.
37 – کتاب السباب(النشاب). 38 – کتاب الجامع. 39 – کتاب اسماء بغایا قریش فِي
الجاهلیة و اسماء من ولدن. 40 – کتاب الکند. 41 – کتاب فخر أهل کوفة علی أهل
البصرة. 42 – کتاب کنی الأشراف. 43 – کتاب أشراف الکتاب. 44 – کتاب حرس الخلفاء.
45 – کتاب مختصر شرط الخلفاء. 46 – کتاب عمال الشرط لامراء العراق. 47 – کتاب
امراء خراسان والیمن. 48 – کتاب تاریخ الخلفاء. 49 - کتاب الخراج. 50 – کتاب
الصوایف. 51 – کتاب طبقات من روی عن النبی من اصحابه. 52 – کتاب تسمیة الفقهاء
والمحدثین. 53 – کتاب التاریخ علی السنین. 54 – کتاب سجل الجواهر. 55 – کتاب
السمیر(سمی). 56 – کتاب خطب المصرین(المضرس) بمکة والمدینة. 57 – کتاب مقطعات
الاعراب. 58 – کتاب المخبر. 59 – کتاب مقتل خالد بن عبدالله القسری والولید بن
یزید(یزید) بن خلف(خالد) بن عبدالله.
منابع
و مآخذ:
1- تاریخ بغداد – جزء شانزدهم – از صفحه 76
الی صفحه 82 - باب هاء به شماره 7344 -
تالیف خطیب ابوبکر بغدادی – عربی.
2- سیر اعلام النبلاء – مجلد دوم – صفحه 932
– طبقه دهم از تابعین به شماره 1546 – تالیف ذهبی – عربی.
3 – وفیات الأعیان – جزء ششم – از صفحه 106
الی صفحه 114 – به شماره 786 – تالیف ابی العباس ابن خلکان – عربی.
4 – شذرات الذهب – مجلد دوم – صفحه 97 و 98
تالیف ابن عماد حنبلِي – عربی.
5- الموسوعة العربیة – المجلد الثانی
والعشرون - اعلام و مشاهیر – رقم الصفحة ضمن المجلد: 33 - عربی.
6- الفهرست – صفحه 55 ،166 و 167 –
تالیف: محمد بن اسحاق بن ندیم – ترجمه: محمد رضا تجدد. فارسی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر