۱۳۹۸ خرداد ۲۷, دوشنبه

إسحَاق بن إبراهیم حَنظَلِي تَمِيمِي مَروَزِي نیشابورِي معروف به ابن رَاهوَیه

إمام کبیر، شیخ مشرق، سیدالحفاظ أبویعقوب إسحاق بن إبراهیم بن مَخلَد حَنظَلِي تمیمِي مَروَزِي نیشابورِي معروف به ابن رَاهَوَیه از معارف محدثین و قدماء متفقهین اهل سنت و جماعت بشمار می رود. دارقطنی او را  در شمار روات از امام شافعی ذکر کرده، و بیهقی او را از اصحاب امام شافعی شمرده است. وی اصالتا از مرو یکی از امهات بلاد خراسان معروف به مرو شاه جهان بود، اما در نیشابور که در آن روزگار مرکز حکومت طاهریان و یکی از بزرگترین مراکز فرهنگی جهان اسلام بشمار می رفت، سکونت اختیار نمود. او بیشتر روزگارش را در دوران امیر دانشمند، عادل و دانش پرورعبدالله بن طاهر فوشنجی گذرانید، با امیر موصوف روابط دوستانه داشت، و در نزد وی از جایگاه والای برخوردار بود. اسحاق بن راهویه یکی از أئمه مسلمین و علماء دین می باشد، که در تفسیر، حدیث و فقه تبحر داشته، و در حفظ، صدق، پرهیزگاری و زهد مشهور است. نامبرده در سال 161 هجری قمری مطابق سال 778 میلادی در مرو واقع در جمهوری ترکمنستان فعلی متولد گردید، و بعد از آن که به سن جوانی رسید، به طلب علم به شهر های عراق، حجاز، یمن، و شام مسافرت های علمی نمود، و بعد از فراگیری دانش های متداوله به خراسان برگشت و تا هنگام مرگ در نیشابور ساکن بود، و از علم وی جمعیت غفیری بهره برده اند. إسحاق بن راهویه به مصر نیز سفر کرد، و در آنجا از محمد بن إدریس شافعِي حدیث شنید، و فقه آموخت، و از نظر فقهی پیرو إمام شافعی می باشد، اما أبونعیم اصفهانِي چند حدیث از احادیث غریب او را نقل کرده، و عمر بلقینِي در کتاب محاسن الإصلاح جلد اول صفحه 584 نگاشته است:  إسحاق بن راهویه إمامی مجتهد بود، که گروهی از وی تقلید می کردند، و شماری  پیروان او را إسحاقیه می نامیدند. وی از شیوخ إمام محمد بن إسماعیل بخارِي بوده، و بخاری از وی درصحیح اش 104 حدیث روایت کرده است. راهویه لقب پدرش ابوالحسن ابراهیم می باشد، که چون در را مکه متولد گردید، او را اهالی مرو راهویه گفتند، و راه فارسی و همان طریق است، و ویه بمعنی جستن است، و راهویه در اصطلاح مردم مرو به کسی گفته می شود، که او را از راه یافته باشند، و یا در راه متولد گردیده باشد. إسحاق بن راهویه در شب شنبه چهارده روز باقی مانده از ماه شعبان سال 238 هجری قمری مطابق سال 853 میلادی به عمر 77 سالگی در شهر نیشابور استان خراسان ایران کنونی در یک شبی سرد و در یک مرگ ناگهانی درگذشت، و در روز یکشنبه به خاک سپرده شد، و بر جنازه او إسحاق بن منصور تمیمِي مروزِي ساکن نیشابور و معروف به کَوسج نماز گزارد. أبوالفضل محمد بن بن طاهر مقدسِي مشهور به ابن قیسرانِي که در نیمه دوم قرن پنجم هجری قمری از شهرهای خراسان دیدار داشته، می گوید: مزار أبویعقوب إسحاق بن راهویه در شهر نیشابور مشهور است. (یعنی قبل از تسلط صفویه و خراب کردن مزارات بزرگان اهل سنت مزار وی در شهر نیشابور مشهور بوده است.) (1، 5، 10، 11، 17 و 25)
   موصوف از إبراهیم بن حَکَم بن أبان عَدَنِي، إبراهیم بن خالد بن عبید قرشِي، إبراهیم بن سعد بن إبراهیم زهرِي، أبوبکر بن نضر بن هاشم بن قاسم، أبوبکر بن عیاش بن سالم أسدِي، أحمد بن إسحاق بن زید حضرِمِي، أحمد بن أیوب بن راشد ضبِي، أحمد بن عبدالرحمن بن بکار قرشِي، أزهر بن سعد سَمَّان بصرِي، أزهر بن قاسم راسبِي، أسباط بن محمد قُرَشِي کوفِي، إسحاق بن سلیمان رازِي، إسحاق بن محمد مخزومِي، إسحاق بن یوسف بن مرداس أزرق، إسماعیل بن عُلَیَّه أسدِي، أیوب بن شبیب صنعانِي، أیوب بن کیسان سختیانِي، بشر بن عمر زهرانِي، بشر بن معاذ عقدِي، بشر بن مُفَضَّل، بَقِيَّه بن ولید شامِي، جابر بن إسماعیل حضرمِي، جریر بن حازم أزدِي، جریر بن عبدالحمید رازِي، جعفر بن سلیمان ضبعِي، جعفر بن عَون کوفِي، جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی معروف به إمام جعفر صادق، حاتم بن إسماعیل مدنِي، حاتم بن وَردان بصرِي، حارث بن أبِي أسامه تمیمِي، حبان بن هلال بن حبیب باهلِي، حسین بن علی بن ولید جُعفِي، حفص بن غیاث نَخَعِي، حکام بن سلم کنانِي، أبِي أسامه حماد بن أسامه بن زید قرشِي، حماد بن خالد خیاط، حماد بن زید بن درهم أزدِي، حماد بن سلمه بن دینار بصرِي، حَمَّاد بن مسعده تمیمِي، حمزه بن حارث بن عمیر عدوِي، حنظله بن عمرو بن حنظله بن قیس زُرَقِي، خالد بن حارث هُجَیمِي، رباح بن زید قرشِي، رَوح بن عُباده بن علاء قیسِي، ریحان بن سعید بن مثنی قرشِي، زکریا بن عدِي بن رزیق تمیمِي، زید بن حباب بن ریان تمیمِي، سعید بن عامر ضبِي، سفیان بن حسین بن حسن واسطِي، سفیان بن سعید ثورِي، سفیان بن عُیَینَه بن میمون هلالِي، سفیان بن موسی بصرِي، سلام بن سلیم حنفِي، سلم بن قادم بغدادِي، سلم بن قتیبه شعیرِي، سلمه بن فضل أنصارِي، سلمه بن رجاء تمیمِي، سلیمان بن حرب بن بجیل واشحِي، أبِي خالد سلیمان بن حَیَّان أحمر، سلیمان بن داود عتکِي، أبوداود سلیمان بن داود بن جارود طیالسِي، سلیمان بن سلیم کنانِي، سلیمان بن مهران أعمش، سلیمان بن موسی قرشِي، سلیمان بن نافع عَبدِي، سُوَید بن عبدالعزیز دمشقِي، شبابه بن سوَّار مدائنِي فزارِي، أبِي بدر شجاع بن ولید بن قیس سکُونِي، أبِي حَیوَه شُرَیح بن یزید حِمصِي، شریک بن عبدالله قاضِي، شعبه بن حجاج بن ورد عتکِي، شعیب بن إسحاق دمشقِي، شیبان بن عبدالرحمن تمیمِي، صالح بن رستم خزاز، صالح بن قُدامه جُمَحِي مدنِي، صفوان بن عیسی زهرِي، أبِي عاصم ضَحَّاک بن مَخلَد نَبِيل، ضمره بن ربیعه فلسطینِي، عائذ بن حبیب عبسِي، عبدالله بن إدریس أودِي، عبدالله بن بکر باهلِي، عبدالله بن أبِي الجدعاء تمیمِي، عبدالله بن حارث مخزومِي، عبدالله بن رجاء مکِي، عبدالله بن عبیدالله عبادانِي(آبادانِي) عبدالله بن مبارک حنظلِي، عبدالله بن محمد أبِي شیبه عبسِي، عبدالله بن محمد أبِي فروة قرشِي، أبِي عَلقَمه عبدالله بن محمد فَروِي، عبدالله بن معاویه جمحِي، عبدالله بن نافع مخزومِي، عبدالله بن نمیر همدانِي، عبدالله بن ولید قرشِي، عبدالله بن وَهب، عبدالله بن یحیی طائِي، أبِي عبدالرحمن عبدالله بن یزید مُقرئ، عبدالأعلی بن عبدالأعلی بن محمد قرشِي، عبدالرحمن بن حسن بن مسعود زجاج، عبدالرحمن بن عمر صنعانِي، عبدالرحمن بن قاسم بن محمد تیمِي، عبدالرحمن بن محمد بن زیاد محاربِي، عبدالرحمن بن مهدِي بن حسان عنبرِي، عبدالرزاق بن همام صنعانِي، عبدالسلام بن حرب ملائِي، عبدالصمد بن عبدالوارث بن سعید، أبِي عبدالصمد عبدالعزیز بن عبدالصمد عَمِّي، عبدالعزیز بن محمد دراوردِي، عبدالغفار بن عبیدالله قرشِي، عبدالقدوس بن حجاج خولانِي، أبِي بکر عبدالکبیر بن عبدالمجید حنفِي، عبدالمجید بن عبدالعزیز عتکِي، عبدالملک بن صَبَّاح مِسمَعِي، عبدالملک بن عبدالرحمن أنباوِي، عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج مکِي، أبِي عامر عبدالملک بن عمرو عَقَدِي، عبدالملک بن محمد برسمِي، عبدالواحد بن واصل سدوسِي، عبدالوهاب بن عبدالمجید ثقفِي، عَبدَه بن سلیمان کِلابِي، عبید بن سعید أموِي، عبیدالله بن موسی عبسِي، عتاب بن أعین کوفِي، عَتَّاب بن بشیر جزرِي، عثمان بن عمر بن فارس عبدِي، عثمان بن محمد أبِي شیبه عبسِي، عرعره بن برند ناجِي، عطاء بن مسلم حَلَبِي خَفَّاف، عَفَّان بن مسلم بن عبدالله باهلِي، عقبه بن خالد سکونِي، علی بن حسن بن شقیق عبدِي، علی بن حسین بن واقد قرشِي، علی بن مسهر قرشِي، عمار بن عبدالجبار مروزِي، عمر بن حفص بن ثابت حلبِي، أبِي داود عمر بن سعد حَفَرِي، عمر بن عبدالواحد دمشقِي، عمر بن عبید طنافسِي، عمر بن هارون بلخِي، عمر بن هاشم جنبِي، عمرو بن حارث بن ضحاک زبیدِي، عمرو بن محمد عَنقَزِي، عیاض بن حمار مجاشعِي، عیسی بن یونس سبیعِي، أبِي نُعَیم فضل بن دُکَین ملائِي، فضل بن موسی سینانِي، فُضَیل بن عِیاض بن مسعود تمیمِي، قبیصه بن عقبه سوائِي، کثیر بن هشام کلابِي، کلثوم بن محمد بن أبِي سدره حلبِي، مُبَشِّر بن إسماعیل حلبِي، محمد بن أبِي فدیک دیلِي، محمد بن بشر عبدِي، محمد بن بکر بُرسانِي، محمد بن جعفر غُندَر، محمد بن حاتم بن میمون سمین، محمد بن حرب خَولانِي حِمصِي، محمد بن حسن صنعانِي، محمد بن حسن بن عمران مزنِي، محمد بن حِمیَر سُلَیحِي حِمصِي، أبِي معاویه محمد بن خازم ضریر، محمد بن سلمه حَرَّانِي، محمد بن سَواء بن عنبر سدوسِي، محمد بن شعیب بن شاپور قرشِي، محمد بن عبدالله بن زبیر بن عمر زبیرِي، محمد بن عبدالله بن سلیمان حضرمِي، محمد بن عبید طنافسِي، محمد بن أبِي عَدِي، محمد بن عیسی بغدادِي، محمد بن فُضَیل بن غَزوان ضبِي، محمد بن مبارک بن یعلی قرشِي، محمد بن مسلم بن عبیدالله زهرِي، محمد بن یحیی بن أبِي عمر عدنِي، محمد بن یحیی بن عبدالله ذهلِي، محمد بن یزید واسطِي، محمد بن یوسف بن واقد فریابِي، مختار بن فلفل قرشِي، مَخلَد بن یزید حَرَّانِي، مَرحُوم بن عبدالعزیز عطار، مروان بن معاویه فزارِي، مسلم بن صبیح همدانِي، مُسهِر بن عبدالملک بن سلع همدانِي، مصعب بن مِقدام خثعمِي، معاذ بن هشام دَستُوائِي، معاویه بن حفص شعبِي، معاویه بن هشام قصار، مُعتَمِر بن سلیمان بن طرخان تیمِي، معمر بن أبِي عمرو أزدِي، أبِي هشام مُغِيره بن سلمه مخزومِي، مفضل بن یونس جعفِي، مقاتل بن حیان نبطِي، موسی بن إسماعیل تبوذکِي، أبِي قُرَّه موسی بن طارق زبیدِي، موسی بن عیسی قارِي، موسی بن مسعود نهدِي، مُؤَمَّل بن إسماعیل عدوِي، نضر بن أنس بن مالک أنصارِي، نَضر بن شُمَیل مازنِي، نَضر بن محمد مروزِي، هارون بن إسماعیل خزاز، أبِي نَضر هاشم بن قاسم لیثِي، هشام بن أبِي عبدالله دستوائِي، أبِي الولید هشام بن عبدالملک طیالسِي، هشام بن یوسف صنعانِي، هناد بن سرِي تمیمِي، وبر بن أبِي دلیله طائفِي، وکیع بن جَرَّاح رؤاسِي، وکیع بن محرز ناجِي، ولید بن عقبه شیبانِي، ولید بن مسلم قرشِي، وهب بن جریر بن حازم أزدِي، یحیی بن آدم بن سلیمان أموِي، یحیی بن أبِي الحَجَّاج أهتمِي، یحیی بن أزهر قرشِي، یحیی بن إسحاق بجلِي، یحیی بن ایوب مقابرِي، یحیی بن حَمَّاد شیبانِي، یحیی بن سعید بن أبان اموِي، یحیی بن سعید بن فروخ قطان، یحیی بن سُلَیم طائفِي، یحیی بن صالح وحاظِي، یحیی بن عبدالملک بن حمید بن أبِي غَنِیَّه خزاعِي، یحیی بن محمد محاربِي، أبِي تُمَیلَه یحیی بن واضح انصارِي، یحیی بن یحیی نیشابورِي، یحیی بن یمان عجلِي، یزید بن أبِي حکیم کنانِي، یزید بن عبدالملک عَدَنِي، یزید بن هارون بن زاذِي واسطِي، یعقوب بن إبراهیم بن سعد قرشِي، یعلی بن عبید طنافسِي، یونس بن بکیر شیبانِي، أبِي بکر بن عَیَّاش و عده أی دیگر حدیث روایت نموده، و از او إبراهیم بن إسحاق بن یوسف أنماطِي، إبراهیم بن إسحاق حربِي، أبو إسحاق إبراهیم بن إسماعیل عنبرِي، إبراهیم بن أبِي طالب نیشابورِي، إبراهیم بن عبدالله بن اسحاق معدل، ابراهیم بن عبدالله بن محمد مخرمِي، ابوبکر بن ماهان اصفهانِي، احمد بن إبراهیم بن حبیب بغدادِي، احمد بن ابراهیم بن مالک قوهستانِي، احمد بن اسحاق بن ایوب ضبعِي، احمد بن اسماعیل جیزآبادِي، احمد بن حازم غفارِي، أحمد بن حسن بن عبدالجبار صوفِي، أحمد بن خلیل بغدادِي، أحمد بن سعید دارمِي، أحمد بن سلمه نیشابورِي، أحمد بن سهل بن بحر نیشابورِي، أحمد بن سهل بن مالک إسفراینِي، احمد بن شعیب بن علی نسائِي، أحمد بن عبدالرحمن بن بشار نسائِي، أبویعلی احمد بن علی موصلِي، احمد بن عمر شافعِي، أحمد بن قاسم بن کثیر سبتِي، احمد بن مبارک مستملِي، أحمد بن محمد بن ابی اسلم رازِي، احمد بن محمد بن بکر قصیر، أحمد بن محمد بن حنبل شیبانِي، أحمد بن محمد بن حسین ماسرجِي، احمد بن محمد بن زیاد عنزِي، احمد بن محمد بن سالم نیشابورِي، احمد بن محمد بن هاشم بعلبکِي، احمد بن محمود بن مقاتل بن صبیح هروِي، أحمد بن نصر بن إبراهیم خفاف، أبویعقوب إسحاق بن إبراهیم بن نصر نیشابورِي بُشتِي، إسحاق بن زیاد عطار، إسحاق بن أبِي عمران إسفراینِي، إسحاق بن منصور کَوسج، إسماعیل بن إسحاق بن إبراهیم ثقفِي، إسماعیل بن فضل بن موسی بلخِي، إسماعیل بن قتیبه بن عبدالرحمن سلمِي، بقیه بن ولید کلاعِي، جعفر بن محمد بن حسین ترک، جعفر بن محمد بن حسن فِریابِي قاضِي، جعفر بن محمد بن حماد کرجِي، جعفر بن محمد بن سوار نیشابورِي، جعفر بن محمد بن علی حِمیَرِي نسفِي، حامد بن محمود بن حرب نیشابورِي، حرب بن اسماعیل بن خلف حنظلِي، حسن بن سفیان بن عامر شیبانِي، حسن بن علی بن مالک أشنانِي، حسین بن محمد عبدِي، حمید بن مخلد أزدِي، خیثمه بن سلیمان قرشِي، داود بن حسین بیهقِي، داود بن علی ظاهرِي، زکریا بن داود خفاف، زکریا بن یحیی سِجزِي، سلیمان بن احمد طبرانِي، أبوداود سلیمان بن أشعث سجستانِي، عباس بن محمد دورِي، عبدان بن محمد وکیل، عبدان بن محمد بن عیسی مروزِي، عبدالأعلی بن حماد باهلِي، عبدالرحمن بن حمدان همدانِي، عبدالله بن أحمد بن زکریا تمیمِي، عبدالله بن أحمد بن محمد بن حنبل شیبانِي، عبدالله بن احمد بن موسی اهوازِي، عبدالله بن صالح بن عبدالله بخارِي، عبدالله بن عبدالرحمن دارمِي، عبدالله بن محمد بن حسن ثقفِي، عبدالله بن محمد بن سلام، عبدالله بن محمد بن شیرَوَیه نیشابورِي، عبدالله بن محمد بن عبدالله سمنانِي، عبدالله بن محمد بن عبدالرحمن بلخِي، عبدالله بن محمد بن عبدالعزیز بغوِي هروِي، عبدالله بن محمد بن عبید معروف به ابن ابی الدنیا قرشِي، عبدالله بن محمد بن یزید حنفِي، عبدالله بن مسلم دینورِي، عبدالله بن ناجیه، عبدالملک بن محمد فاکهِي، عبیدالله بن عبدالکریم مخزومِي، عبیدالله بن فضاله بن ابراهیم نسائِي، عبیدالله بن موسی عبسی، علی بن حسن بن موسی درابجردِي، علی بن حسین بن عبدالرحیم نیشابورِي، علی بن شیبه بن صلت سدوسِي، علی بن عمر بن احمد دارقطنِي، فضل بن محمد بن مسیب بیهقِي، قاسم بن زکریا بن یحیی مطرز، کثیر بن عبید مذحجِي، محمد بن ابراهیم بن علی اصفهانِي، محمد بن ابراهیم بن فضل مزکِي، محمد بن ابراهیم بن منذر نیشابورِي، محمد بن إدریس بن ایاس سامِي، پسرش محمد بن إسحاق بن راهَوَیه حنظلِي، محمد بن اسحاق بن جعفر صاغانِي، محمد بن اسحاق بن خزیمه سلمِي، أبوالعباس محمد بن إسحاق ثقفِي سَرَّاج، محمد بن إسماعیل بن إبراهیم بخارِي، أبوبکر محمد بن إسماعیل بن مِهران إسماعیلِي، محمد بن أفلَح، محمد بن جعفر بن محمد فریابِي، محمد بن حارث بن سفیان مخزومِي، محمد بن حسین بَرذَعِي، محمد بن رافع نیشابورِي، محمد بن سلام تیمِي، محمد بن شادل بن علی هاشمِي، محمد بن شاذان بغدادِي، محمد بن عباس بن ایوب بن اخرم سلمِي، محمد بن عبدالرحمن بن عباس سامِي، محمد بن عبدالرحمن بن عباس ذهبِي، محمد بن عبدالله بن احمد صفار، محمد بن عبدالله بن سلیمان حضرمِي، محمد بن عبدالله بن عمار موصلِي، محمد بن عبدالله بن محمد بن شیرویه نیشابورِي، محمد بن عبدالله بن مخلد اصفهانِي، محمد بن عبدالسلام بن بشار وراق، محمد بن عبدالسلام بن ثعلبه خشنِي، محمد بن محمد  بن رجاء بن سندِي اسفراینِي، محمد بن محمد بن یوسف طوسِي، محمد بن نصر بن حجاج مروزِي، محمد بن نعیم سعدِي، محمد بن هشام بن عیسی طالقانِي، محمد بن یحیی ذُهلِي، محمد بن یحیی بن خالد شعرانِي، محمد بن یحیی بن موسی بن حیویه اسفراینِي، محمد بن یعقوب بن یوسف اموِي، مسلم بن حجاج بن مسلم قشیرِي نیشابورِي، مضارب بن ابراهیم أدیب، موسی بن هارون حَمَّال، هارون بن عیسی هاشمِي، یحیی بن آدم، یحیی بن محمد بن یحیی ذهلِي، یحیی بن معین، یحیی بن منصور بن حسین بن منصور معروف به یحیی بن ابی نصر هروِي، یعقوب بن سفیان فسوِي، یعقوب بن یوسف بن مَعقل وَرَّاق پدر أبِي العباس أصَم، یعقوب بن یوسف شیبانِي پدر حافظ أبِي عبدالله محمد بن یعقوب أخرم، یوسف بن عبدالهادِي مقدسِي و تعدادی دیگر روایت نموده اند.(1، 8 و 23)
   أبوعبید محمد بن علِي آجرِي صاحب کتاب مسائل أبِي داود می گوید: از أبوداود سجستانِي شنیدم، که می گفت: إسحاق بن راهویه در پنج ماه آخر عمرش تغیر خورده بود، (یعنی حواسش کار نمی کرد). و آنچه را در این پنج ماه از او شنیده بودم، دور انداختم. أبویحیی محمد بن یحیی شعرانِي می گوید: من در دست اسحاق بن راهویه نوشته أی را هرگز ندیدم، و او همیشه از حافظۀ خود صحبت می کرد. أحمد بن حنبل گفته است: إسحاق بن راهویه در نزد ما إمامی از ائمه مسلمین است. و باری گفته است: وقتی که ابویعقوب امیرالمومنین(به جهت مقام علمی اش) صحبت می کند، به گفتارش تمسک نمائید. أحمد بن سعید بن إبراهیم رَباطِي گفته است: اگر ثورِي، ابن عیینه و هر دو حماد زنده می بودند، به إسحاق بن راهویه احتیاج داشتند. احمد بن شعیب نسائی می گوید: اسحاق بن راهویه یکی از ائمه است. و باری او را ثقه و مامون خوانده است. زکریا بن داود خفاف می گوید: اسحاق بن راهویه یازده هزار حدیث را بر ما از حفظ املاء نمود، وقتی آن را از نوشته خواندیم حرفی کم و زیاد نبود. سعید بن ذوئب مروزِي می گوید: من در روی زمین دانسته تر از اسحاق بن راهویه ندیدم. عبدالطیف بن ابراهیم بن کیال شافعِي می گوید: اسحاق بن راهویه امامی از اعلام ائمه است. قتیبه بن سعید بغلانِي او را امام گفته است. وهب بن جریر بصرِي می گوید: اسحاق بن راهویه سنت را در مشرق زنده کرد. حاکم می گوید: إسحاق بن راهویه إمام روزگارش در حفظ و فتوی بود. أبوزُرعه رازِي می گوید: من حافظ تر از اسحاق بن راهویه را ندیدم.(1، 7 و 8)
   امام محمد بن حبان بستِي در کتاب تقریب الثقات اسحاق بن راهویه را در شمار ثقات آورده، و می نویسد:  أبویعقوب إسحاق بن إبراهیم بن مخلد بن إبراهیم حنظلِي مروزِي همان که برایش ابن راهویه گفته می شود، از جمله تبع الأتباع و از سرداران روزگارش از روی فقه، علم، حفظ و اندیشه بوده، و در سال 238 هجری قمری به عمر 77 سالگی در نیشابور وفات یافت.(2)
   دولابی در کتاب الکنی والأسماء به نقل از محمد بن اسحاق بن راهویه آورده، که می گوید: پدرم در سال 163 هجری قمری متولد گردیده، و در شب نیمه شعبان سال 238 هجری قمری وفات یافته است.((18)
    شاعری در تاریخ وفات ابن راهویه چنین سروده است:
                                     یَا هَدَّةَ ما هُدِدنَا لَیلَةَ الأحَدِ            فِي نِصفِ شَعبَانَ لَا تُنسَی بَدَ الأبَدِ(7)
   أبومحمد عبدالرحمن بن أبِي حاتم رازِي در کتاب الجرح والتعدیل می نگارد: أحمد بن سلمه گفت: از إسحاق بن راهویه در نزد قتیبه بن سعید(بغلانِي) یادآوری نمودم، گفت: او إمام است. عبدالرحمن بن أبِي حاتم می گوید: از پدرم شنیدم، که می گفت: إسحاق بن راهویه إمامی از ائمه مسلمین است.(3)
   إمام محمد بن إسماعیل بخاری در تاریخ کبیر می نویسد: أبویعقوب اسحاق بن ابراهیم بن مخلد حنظلِي مروزِي در شب شنبه چهارده روز باقی مانده از ماه شعبان سال 238 هجری قمری به عمر 77 سالگی درگذشت.(4)
   إمام شمس الدین ذهبِي در کتاب سیر اعلام النبلاء آورده است: وقتی که إسحاق بن راهویه وفات یافت، شاعری در رثائی وی شعری سرود، که ابیاتی از آن چنین است:
               بَیضَ الله وَجهَهُ وَ وَقاهُ      فَزَعاً یَومَ القَمطَرِيرِ وَ هُوَ لَهُ     وَ أثابَ الفِردَوسَ مَن قالَ آمِين      وَ أعطَاهُ یَومَ یَلقَاهُ سُؤلَهُ
ترجمه: خداوند او را روی سفید گرداند و نگهدارد. از ترس و دلهره روز رستاخیر و حساب. و آن برایش بهشت برین باشد و برای کسی که آمین بگوید. و برایش بدهد در روز ملاقات آنچه را که درخواست دارد. برقانِي می گوید: ابوبکر احمد بن ابراهیم خوارزمِي از عبدالله بن أبِي القاضِي روایت نموده، که می گوید: از اسحاق بن راهویه شنیدم، که می گفت: مرد زندیقی از عقیده اش توبه نموده بود، و گریه می کرد، و می گفت: چگونه توبه من قبول می شود، در حالی که چهار هزار حدیث را ساختم، که در دستان مردم دست بدست می گردد؟ عبدالله بن أبِي خوارزمِي می گوید: از اسحاق حنظلِي شنیدم، که می گفت: از خراسان سه کس برآمده است، که نظیر شان در بدعت و کذب نیست: جهم، عمر بن صُبَیح و مقاتل. احمد بن سلمه می گوید: برای ابوحاتم گفتم: آیا گفته های احمد بن حنبل و اسحاق بن راهویه را قبول داری؟ گفت: من در این روزگار و زمانه مثل این دو شخص سراغ ندارم. احمد بن یوسف سلمی می گوید: از یحیی بن یحیی شنیدم، که می گفت: همسرم برایم گفت: چگونه تو اسحاق را بر خود مقدم می داری، در صورتیکه تو از وی از روی سن بزرگتر هستی؟ گفتم: اسحاق از جهت علم از من دانسته تر است، و من از جهت سن از او بزرگترم. حاکم می گوید: یحیی بن محمد عنبری می گوید: از ابراهیم بن ابی طالب شنیدم، که می گفت: از  أبِي قدامه راجع به شافعی، احمد، إسحاق و ابوعبید سوال کردم، گفت: فقیه ترین آن ها شافعی است مگر قلیل الحدیث است. زاهد ترین آن ها احمد است. حافظ ترین آن ها اسحاق است. و دانا ترین آن ها به لغت عرب ابوعبید است. حافظ ابو عمرو مستملِي از علی بن سلمه کرابیسِي که از جمله صالحین بود روایت نموده، که گفت: در شبی که إسحاق حنظلِي وفات یافت، در خواب دیدم که مهتابی از کوچه اسحاق از زمین به طرف آسمان بلند شد، و بعد در همان جائی که إسحاق بن راهویه دفن گردیده، فرود آمد. می گوید: من از مرگ او خبر نداشتم، وقتی صبح شد دیدم که در همان موضع فرود آمدن مهتاب قبر اسحاق بن راهویه را می کنند.(7)
  إمام أبوسعد عبدالکریم سمعانی در کتاب الأنساب نگاشته است: أبویعقوب إسحاق بن إبراهیم حنظلِي مروزِي معروف به ابن راهویه إمامی مشهور از اهالی مرو و ساکن نیشابور و از اقران احمد بن حنبل بوده، و از وی بخاری، مسلم، أبوعیسی ترمذِي و جماعت زیادی از ائمه روایت نموده اند. اسحاق بن راهویه می گوید: عبدالله بن طاهر (فوشنجِي امیر خراسان) برایم گفت: چرا برایت ابن راهویه می گویند؟ معنی آن چیست؟ و آیا از این که ترا ابن راهویه می گویند  کراهیت نمی داشته باشی؟ ابن راهویه گفت: بدان ای امیر! پدرم در مسیر راه(مکه) متولد گردید، و اهالی مرو او را راهوِي گفتند، یعنی کسی که در مسیر را پیدا شده است، پدرم از این لقب کراهیت داشت، و من از آن کراهیتی ندارم. سمعانِي می گوید: ابن راهویه در سال 161 هجری قمری  متولد گردید، و در 23 سالگی به عراق رفت، و در نیشابور در شب نیمه شعبان سال 238 هجری قمری وفات یافت، و چند بار مزارش را زیارت کردم.(6)
   عزالدین ابن اثیر در تاریخ کامل می نویسد: در همین سال(238 هجری قمری) إسحاق بن إبراهیم بشناخته به ابن راهویه که پیشوایی دانا بود، و با شافعی در مکه گفتمان هائی داشته بود، در هفتاد و هفت سالگی درگذشت.(15)
   أبونعیم اصفهانِي در کتاب حلیة الأولیاء آورده است: از جمله أی اولیاء و بزرگان یکی هم إمام همام مشهور به حفظ و فقه، برجسته در عالم منشور إسحاق بن ابراهیم حنظلِي می باشد. او قرین أمام معظم و گرامی امام احمد بن حنبل و دوست إمام ارجمند محمد بن إدریس شافعِي بود. اسحاق گسترش دهنده خوبی ها و دورکنندۀ انحراف ها و بدعت ها بود.(14)
   خطیب أبوبکر احمد بن علی بغدادِي در تاریخ بغداد می نویسد: أبویعقوب إسحاق بن إبراهیم حنظلِي مروزِي معروف به ابن راهویه بوده است. أبوالخَطَّاب علاء بن أبِي مُغِیره بن أحمد بن حَزم أندلسِي از پسر عموی خود أبِي محمد علی بن أحمد بن سعید بن حَزم روایت نموده،  که نسب إسحاق بن راهویه را چنین آورده است: إسحاق بن إبراهیم بن مَخلَد بن إبراهیم بن عبدالله بن مَطَر بن عُبیدالله بن غالب بن وارث بن عبیدالله بن عَطِیَّه بن مُرَّه بن کَعب بن هَمَّام بن أسد بن مُرَّه بن عَمرو بن حَنظله بن مالک بن زید مناة بن تمیم. خطیب ابوبکر بغدادی می گوید: إسحاق بن راهویه چندین مرتبه به بغداد آمد، و با حفاظ آن شهر مجالست و مذاکره داشت، و باز به خراسان برگشت، و در نیشابور ساکن شد، و همانجا بود، تا در آن شهر وفات یافت، و از دانش وی اهالی خراسان بهره ها بردند. محمد بن أحمد بن یعقوب از محمد بن نعیم ضبِي و او از علی بن محمد مروزِي و او از محمد بن موسی باشانِي(هروِي) روایت نموده، که گفت: اسحاق بن راهویه در سال 161 هجری قمری متولد گردیده است. محمد بن موسی می گوید: اسحاق بن راهویه اول از عبدالله بن مبارک حدیث شنید، اما روایات او را در آن هنگام از عبدالله بن مبارک به علت حداثت سن متروک دانسته اند، و باز او در سال 184 هجری قمری در سن 23 سالگی به عراق رفت. أحمد بن أبِي جعفر از حافظ محمد مظفر و او از عبدالله بن محمد بغوِي(هروِي) روایت نموده، که می گوید: موسی بن هارون برایم گفت: برای اسحاق بن راهویه گفتم: کی بزرگتر است تو یا احمد(بن حنبل)؟ گفت: او از من بزرگتر است از روی سن و غیر آن. أبوسعد مالینِي(هروِي) از حافظ عبدالله بن عدی و او از احمد بن حفص سعدی روایت نموده، که می گوید: احمد بن حنبل گفت: از پل دارالالسلام فقیهی برتر از اسحاق بن راهویه عبور نکرده است، گرچه در بعضی مسائل با ما مخالفت می کند. محمد بن احمد بن یعقوب از محمد بن نعیم و او از ابونصر احمد بن سهل فقیه در بخارا و او از علی بن حسن بن عبده و او از حاشد بن مالک و او از وهب بن جریر روایت نموده، که گفت: خداوند إسحاق بن راهویه، صَدَقه بن فضل و یعمر بن بشیر را جزای خیر دهد، که سنت را در مشرق احیاء نمودند. ولید بن حسن بن محمد دربندِي از حافظ محمد بن احمد بن محمد بن سلیمان در بخارا و او از ابو اسحاق ابراهیم بن محمد بن هارون و او از ابوبکر احمد بن عبدالواحد بن رُفید و او از احمد بن هیثم بن سُمَیدع شاشِي روایت نموده، که می گفت: از یحیی بن یحیی شنیدم، که گفته است: در خراسان دو گنج است، گنجی در نزد محمد بن سلام بیکندِي است، و گنجی در نزد اسحاق بن راهویه می باشد. أبابکر بن نعیم می گوید: از أبوعبدالرحیم جوزجانِي شنیدم، که می گفت: از احمد بن حنبل ذکر اسحاق بن راهویه را شنیدم، که می گوید: مانندی را در عراق برای اسحاق بن راهویه نه می دانم، و نه می شناسم. ابراهیم بن عمر برمکی از محمد بن عبدالله بن خلف دقاق و او از عمر بن محمد جوهری و او از ابوبکر اثرم روایت نموده، که می گوید: برای أبِي عبدالله أحمد بن حنبل گفتم: إسحاق أبِي یعقوب یعنی ابن راهویه، آیا او مرد مناسبی است که کسی از وی فقه بیامزد؟ احمد بن حنبل گفت: آنچه من می فهمم، او انسان زیرکی است. عبدالملک بن عمر رزاز از عبیدالله بن سعید بروجردِي و او از حافظ عبدالله بن محمد بن وهب و او از ابواحمد مرار بن احمد روایت نموده، که گفت: از احمد بن حنبل شنیدم، که می گفت: شافعی در نزد ما امام است، حمیدِي در نزد ما امام است و اسحاق بن راهویه در نزد ما امام است. محمد بن محمد بن ابراهیم بن غیلان بزاز از ابراهیم بن محمد بن یحیی مُزَکِّي و او از ابواحمد عبدالواحد بن محمد بن سعید و او از ابراهیم بن علی و او از فضل بن عبدالله حمیرِي روایت نموده، که می گوید: از احمد بن حنبل دربارۀ رجال خراسان پرسیدم. احمد بن حنبل گفت: اما اسحاق بن راهویه مثل او را ندیدم، و اما حسین بن عیسی بسطامِي ثقه است، و اما اسماعیل بن سعید شالنجِي فقیه و عالم است، و اما أبوعبدالله قَطَّان بصیر بر عربی و نحو است، و اما محمد بن أسلم را اگر زیارتش برایم ممکن بودی، او را زیارت می کردم. علی بن احمد هاشمی از محمد بن داود نیشابوری و او از ابابکر بن نعیم روایت نموده، که می گوید: از محمد بن یحیی ذهلی شنیدم، که می گفت: دوست خود اسحاق بن ابراهیم را در سفری در سال 199 هجری قمری به بغداد همراهی کردم، در آن وقت بزرگان اصحاب حدیث در رصافه(چمنزار های اطراف شهر) جمع گردیدند، که در آن مجلس احمد بن حنبل، یحیی بن معین و دیگر بزرگان نیز شرکت نموده بودند، اما در صدر مجلس و خطیب آن اجتماع اسحاق بن راهویه بود. رضوان بن محمد بن حسن دینورِي از حافظ ابابکر احمد بن عبدالرحمن در همدان و او از ابوالعباس احمد بن سعید و او از ابویزید محمد بن یحیی بن خالد مدینِي روایت نموده، که می گوید: از اسحاق بن ابراهیم شنیدم، که می گفت: من هفتاد هزار حدیث را از بر دارم، و درباره صدهزار حدیث می توانم سخن بزنم. هناد بن ابراهیم نسفِي از حافظ محمد بن احمد بن محمد بن سلیمان به بخارا و او از خلف بن محمد و او از ابوعلِي حسن بن حسین بزاز و او از محمد بن حمید بن فَروة روایت نموده، که می گوید: از قتیبه بن سعید بغلانِي شنیدم، که می گفت: حفاظ خراسان اسحاق بن راهویه، عبدالله بن عبدالرحمن سمرقندِي و محمد بن اسماعیل(بخارِي) می باشند. محمد بن علی بن مخلد وراق از احمد بن محمد بن عمران و او از احمد بن کامل روایت نموده، که می گوید: امیرعبدالله بن طاهر فوشنجِي برای اسحاق بن راهویه گفت: می گویند: تو صدهزار حدیث را حفظ داری؟ اسحاق بن راهویه گفت: بلی صدهزار حدیث را حفظ دارم، و هرگز چیزی را نشنودم، جز اینکه آنرا حفظ نمودم، و هرگز آنچه را حفظ کردم، فراموش ننمودم.(13)
    در کتاب الوافِي بالوفیات تالیف صلاح الدین خلیل بن ایبک صفدی آمده است: إسحاق بن راهویه را بیهقِي در شمار اصحاب امام شافعِي آورده، و می گوید: ابن راهویه در مکه با امام شافعی درباره بیع خانه های مکه مناظره أی داشته است، و این مناظره را امام فخرالدین در کتاب مناقب امام شافعی ذکرده است. صفدی می گوید: اسحاق بن راهویه را مُسنَد مشهوری است.(9)
   علامه تاج الدین أبِي نصر عبدالوهاب بن علِي بن عبدالکافِي سبکِي در کتاب طبقات الشافعیه می نویسد: أبویعقوب إسحاق بن إبراهیم بن مَخلَد بن إبراهیم بن مطر حَنظلِي مروزِي معروف به ابن راهویه یکی از ائمه دین، أعلام مسلمین و رهنما گران مومنین می باشد، که در فقه، حدیث، پرهیزگاری و تقوی شهرت داشت. او ساکن نیشابور و عالم آن شهر بود. ابن عدی می گوید: إسحاق بن راهویه را قرضداری پیش آمد. او از مرو خارج و به صوب نیشابور رهسپار گردید. وقتی به نیشابور رسید، اصحاب حدیث دربارۀ وی با یحیی بن یحیی نیشابوری صحبت نمودند. یحیی بن یحیی گفت: چه می خواهید: گفتند: نامه أی برای عبدالله بن طاهر(فوشنجِي) در ارتباط با إسحاق بن راهویه بنویس. در آن وقت عبدالله بن طاهر امیر خراسان با مرکزیت نیشابور بود. یحیی بن یحیی گفت: من هرگز به امیران چیزی نمی نویسم. اما یاران وی بسیار التماس کردند، تا بالآخره یحیی بن یحیی ضمن نامه أی به عبدالله بن طاهر نوشت: أبویعقوب إسحاق بن إبراهیم مردی از اهل علم و صلاح است. إسحاق بن راهویه نامه را به نزد عبدالله بن طاهر برد، وقتی به دروازه اش رسید، به دربان گفت: به همراه من نامه أی از یحیی بن یحیی برای امیر است. نگهبان به داخل رفت، و برای عبدالله بن طاهر گفت: مردی به دروازه است، و به گمانم که نامه أی از یحیی بن یحیی برای امیر دارد. عبدالله بن طاهر با تعجب گفت: از یحیی بن یحیی؟! دربان گفت: بلی. عبدالله بن طاهر گفت: او را بداخل بیار. دربان اسحاق بن راهویه را به داخل آورد. اسحاق نامه را به عبدالله بن طاهر پیشکش کرد. او نامه را گرفت، و او را پذیرفت و در کنارش نشاند، و برای پرداخت دینش سی هزار درهم برایش داد، و او را در شمار ندیمان خویش قرار داد.(12)
   شهاب الدین ابن عماد حنبلِي در کتاب شذرات الذهب آورده است: (بدرالدین أبومحمد حسین بن عبدالرحمن حسینِي شافعی یمنی معروف به) ابن أهدل می گوید: اسحاق بن راهویه در مکه با امام شافعی ملاقات نمود، و وقتی فضل و صحبت امام شافعی را دید، در شمار اصحاب امام شافعی درآمد.(16)
   خیرالدین زرکلِي در کتاب اعلام می نویسد: أبویعقوب اسحاق بن ابراهیم بن مخلد حنظلِي تمیمِي مروزِي عالم خراسان در روزگارش بوده، و از سکان مرو و یکی از کبار حفاظ می باشد، او به شهرهای مختلف جهت گردآوری حدیث سفر نمود، و از وی إمام أحمد ابن حنبل، بخاری، مسلم، ترمذِي، نسائِي و دیگران حدیث روایت نموده اند. و سبب لقبش به ابن راهویه چنین بوده است که پدرش در راه مکه متولد شد، و او را اهالی مرو راهویه یعنی کسی که در راه متولد گردیده نامیدند. اسحاق بن راهویه در روایت حدیث ثقه بوده است. دارمِي می گوید: اسحاق با صدقه اش اهل مشرق و مغرب را سیراب کرد.(19)
   در لغت نامه دهخدا آمده است: زمانی که ابن راهویه در شهر نیشابور اقامت داشت، و از وجوه مشایخ فن حدیث محسوب می شد، حضرت امام همام علی بن موسی الرضا صلوات الله و سلامه علیه در سفری که بر حسب احضار مامون عباسی عازم مرو بود،  بدان بلد نزول اجلال فرمود، ابن راهویه از کسانی بود که در جمع جمهور رواة و محدثین آن شهر حدیث سلسلة الذهب از لسان همایون آن جناب اصغاء نمود، چنانکه شیخ صدوق محمد بن علی بن حسین بن موسی بابویه در کتاب عیون اخبارالرضا بوسائطی چند از أبوصلت عبدالسلام بن صالح هروِي روایت کرده، که گفت: زمانی که علی بن موسی الرضا از نیشابور عزیمت مرو فرمودند، من به سعادت ملازمت رکاب آن جناب شرفیاب بودم، چون استر شهبای آن حضرت که در آن حال بر آن جلوس داشت، به چهارسوی نیشابور قدم نهاد، ناگاه محمد بن رافع و احمد بن حارث و یحیی بن یحیی و اسحاق بن راهویه و جماعتی از اهل علم به لجام بغلۀ وی بیاویختند، و از در التماس عرضه داشتند: به حرمت نیاکان پاک خود ما را خبر ده، به حدیثی که از پدر خویش شنیده باشی. ابوصلت گوید: این بشنید سر مبارک از عماری بیرون کرد، بر حالتی که کسوتی دو رویه از خز بر دوش داشت و فرمود:  حدثنِي أبِي العبدالصالح موسی بن جعفر قال حدثنِي أبِي الصادق جعفر بن محمد قال حدثنِي أبِي أبوجعفر محمد بن علِي باقر علم الأنبیاء قال حدثنِي أبِي علِي بن الحسین سیدالعابدین قال حدثنِي سید شباب أهل الجنة الحسین قال حدثنِي علِي بن أبِي طالب علیهم السلام قال سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یقول سمعت جبرئیل(ع) یقول قال الله جل جلاله: إنِي اناالله لَا إله إلا أنا فاعبدونِي. من جاء منکم بشهادة أن لَا إله إلا الله بالإخلاص دَخَلَ حِصنِي وَ مَن دَخَلَ حِصنِي أَمِنَ عَذَابِي. حاصل ترجمت آن که اسلاف اشراف من تا امیرالمؤمنین علیه صلوات الله علیه هر لاحقی از سابق خویش روایت آورده اند، که آن حضرت(ص) فرمود: از خواجه عالمیان رسول خدای شنیدم، که فرمودند: از پیک پروردگار جبرئیل شنیدم، که گفتی خدای جل جلاله فرمود: منم خدای یگانه که جز من پروردگاری نیست، پس مرا پرستید، از شما مردم هر آن کس که از روی اخلاص و صمیم قلب به یگانگی من گواهی دهد، و کلمۀ توحید بر زبان آورد، در حصن حراست من داخل گردد، و هر که در حصن من درآید، از رنج و شکنجۀ من آسوده ماند.(24)
    ابن عبدالبر می گوید: إسحاق بن راهویه را کتبی زیاد و مصنفاتی در فقه بوده است. محمد بن اسحاق بن ندیم در کتاب الفهرست و مصطفی بن عبدالله رومی حلبی حنفی معروف به حاجی خلیفه در کتاب کشف الظنون تصنیفات إسحاق بن راهویه را بدین شرح آورده اند: 1- تفسیر قرآن کریم. 2 – کتاب السنن در فقه. 3 – کتاب المسند در حدیث. کتاب مسند وی شش جلد بوده است، اما تنها اثری که از آن موجود است، جلد چهارم کتاب مسند اوست، که آغاز آن – مَایروِي عَن أبِي قُلَابة وَ زُرَارَة -  و پایان آن – مَا یَروِي عَن عَکرمَة عَن ابن عباس عن النبي صلی الله علیه و سلم – است. نسخه های خطی آن در خدیویه و دارالکتب قاهره و ظاهریه دمشق موجود است. 4 - کتاب العلم، کتاب مذکور را حافظ  ابن حجر عسقلانِي در لست کتب وی یادآوری نموده است. 5 – کتاب عدد رکعات السنة، کتاب فوق را جلال الدین سیوطی در شمار تالیفات او آورده است. 6 – کتاب جامع الکبیر. 7  - کتاب جامع الصغیر، این دو کتاب را ابن منذر نام گرفته است.(20، 21 و 22)
منابع و مآخذ:
1 – تهذیب الکمال – جلد دوم – از صفحه 373 الی صفحه 388 – به شماره 332 – تالیف حافظ جمال الدین مزی – عربی.
2 – تقریب الثقات – صفحه 204 – به شماره 1036 – تالیف محمد بن حبان بستی خراسانی – عربی.
3 – الجرح والتعدیل – جلد دوم – صفحه 145 – به شماره 714 – تالیف أبومحمد عبدالرحمن بن أبِي حاتم رازِي – عربی.
4 – تاریخ کبیر – جلد اول – صفحه 379 و 380 – به شماره 1209 – تالیف امام محمد بن اسماعیل بخاری – عربی.
5 – اسامی من روی عنم محمد بن اسماعیل البخاری – صفحه 92 – به شماره 32 – تالیف آبی احمد عبدالله بن عدی جرجانی – عربی.
6 – الأنساب – جلد سوم – صفحه 34 – حرف راء – تالیف اما ابوسعد عبدالکریم سمعانی – عربی.
7 – سیر اعلام النبلاء – جلد دوم – از صفحه 1275 الی صفحه 1285 – به شماره 1882 – طبقه دوازدهم – تالیف امام ذهبی – عربی.
8 - تهذیب التهذیب – جلد اول – صفحه 200 و 201 – به شماره 408 – تالیف حافظ ابن حجر عسقلانی – عربی.
9 – الوافی بالوفیات – جلد هشتم – صفحه 251 و 252 – به شماره 1482 – تالیف صلاح الدین خلیل بن ایبک صفدی – عربی.
10 – وفیات الأعیان – جلد اول – صفحه 205 و 206 – به شماره 85 – تالیف ابی العباس ابن خلکان – عربی.
11 – طبقات الحنابله – جلد اول – صفحه 109 – به شماره 122 – تالیف قاضی ابی الحسین محمد بن أبِي یعلی – عربی.
12 – طبقات الشافعیة الکبری – جلد دوم – از صفحه 83 الی صفحه 93 – به شماره 19 – تالیف تاج الدین أبِي نصر سبکِي – عربی.
13 – تاریخ بغداد – جلد هفتم – از صفحه 362 الی صفحه 375  - به شماره 3334 – تالیف خطیب ابوبکر احمد بن علی بغدادی – عربی.
14 - حلیة الأولیاء – جلد سوم – صفحه 171 – به شماره 446 – تالیف حافظ ابونعیم اصفهانِي – عربی.
15 – تاریخ کامل – جلد نهم – صفحه 4130 – حوادث سال 238 – تالیف عزالدین ابن اثیر – ترجمه حمیدرضا آژیر – فارسی.
16 – شذرات الذهب – جلد دوم – صفحه 212 و 213 – حوادث سال 238 – تالیف امام شهاب الدین ابن عماد حنبلی – عربی.
17 – تیسیرالقاری – جلد پنجم – صفحه 237 – تالیف مولانا نورالحق دهلوی – فارسی.
18 – الکُنَی و الأسماء – جلد دوم – صفحه 347 و 348 – به شماره 2058 – تالیف محمد بن احمد بن حماد دولابِي – عربی.
19 – اعلام زرکلی – جلد اول – صفحه 292 – حرف الف – تالیف خیرالدین زرکلی – عربی.
20 – الفهرست – صفحه 418 – تالیف محمد بن اسحاق بن ندیم – ترجمه محمد رضا تجدد – فارسی.
21 – کشف الظنون – جلد پنجم – صفحه 163 – تالیف حاجی خلیفه – عربی.
22 - مقدمه مسند إسحاق بن راهویه - جزء اول – از صفحه 19 الی صفحه 36 – بقلم عبدالرحمن بن عبدالله ابن عقیل – عربی.
23 – سایت موسوعة الحدیث – معلومات عن الراوِي – عربی.
24 – لغت نامه دهخدا – جلد دوم – صفحه 2215، 2216 و 2217 – تالیف علامه علی اکبر دهخدا – فارسی.
25 – دائرة المعارف بزرگ اسلامی – جلد سوم – صفحه 540 و 541 – تالیف مقاله علی رفیعِي - فارسی .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

إبراهیم بن عبدالله هروی:

  -     حافظ استاد أبوإسحاق إبراهیم بن عبدالله بن حاتم هروِي ساکن بغداد شخصیتی متکلم، قارِي، صدوق و یکی از مشاهیر محدثین بوده، و اصل او از ه...