علامه حافظ أبوإسماعیل حَمَّاد بن زَید بن دِرهَم أزدِي
جَهضَمِي بَصرِي ملقب به أَزرَق یکی از اعلام و از جملۀ فقهاء، قراء و محدثین
مشهور قرن دوم هجری و شیخ عراق در روزگارش بوده است.(1 و6) نامبرده مولای خاندان
جریر بن حازِم جهضمِي بوده، و پدر بزرگش دِرهم از اسیران سیستان می باشد. انتساب
او به جَهضمِي آن است، که محله جهاضمه از محلات مشهور بصره بوده، و جَهضَم بطنی از
قبیله أزد است، که منتسب به جهضم بن عوف بن مالک بن فهم می باشد.(10) حماد در بین
سال های 98 هجری قمری مطابق سال 717 میلادی
الی سال 100 هجری قمری در زمان خلافت سلیمان بن عبدالملک اموِي و بقولی در زمان
خلافت عمر بن عبدالعزیز در بصره دیده به جهان گشود. حماد نابینا بود، و به همان
جهت او را حماد الضریر گفته اند.(1، 9) وی در ابتداء پارچه فروشی می کرد، سپس به
تحصیل علم روی آورد. حماد بن زید أزدِي از حفظ حدیث نقل می کرد. گفته اند: او چهار
هزار حدیث از حفظ داشت، و در بیان هیچ یکی خطاء نمی نمود. حماد از شاگردان مکتب
فقهی امام ابوحنیفه بود. شیخ طوسِي یکی از بزرگان مذهب امامیه در کتاب رجال خود
حماد بن زید را از جمله اصحاب امام جعفر صادق ذکر کرده است.(13) حماد بن زید سخت مخالف
معتزلیان و قائلین به مخلوق بودن قرآن بود، تا جائی که نماز خواندن در پشت سر شان
را جائز نمی دانست. حماد بن زید در روز جمعه ده شب باقی مانده از ماه رمضان سال
179 هجری قمری مطابق سال 795 میلادی در بصره درگذشت، همان سالی که امام مالک بن
انس از دنیا رفت، و إسحاق بن سلیمان بن علِي هاشمِي که از جانب هارون الرشید خلیفه
عباسی والی بصره بود، بر جنازه او نماز گزارد.(1، 6، 9 و13)
موصوف از ثَابِت بُنانِي، أنس بن سِیرِین، عبدالعَزیز
بن صُهَیب، عاصم أحول، محمد بن زیاد قرشِي، أبِي جَمَرَه نَصر بن عِمران ضُبَعِي،
جَعد أبِي عُثمان، أبِي حَازِم سَلمه بن دِینار مدنِي، شُعَیب بن حَبحَاب، صالح بن
کَیسان، عبدالحمید صاحِب الزِّیادِي، أبِي عِمران جونِي، عمرو بن دینار مکِي، هشام
بن عروه، أبان بن تَغلِب، إبراهیم بن عُقبَه، أزرَق بن قَیس، إسحاق بن سُوَید
عَدَوِي، أیوب سَختِيانِي، بَحر بن مَرَّار بن عبدالرحمن بن أبِي بَکرَه، بُدَیل
بن مَیسرَه، بُرد بن سِنان شامِي، بِشر بن حَرب بن أبِي عَمرو نَدَبِي، بَهز بن
حَکِیم بن مُعاویه بن جَیده قُشَیرِي، جَمِيل بن مُرَّه، حاجِب بن مُهَلَّب بن
أبِي صُفرَه، حَجَّاج بن أبِي عُثمان صَوَّاف، حُمَید طَوِيل، خالد بن سَلَمَه،
خالد حَذَّاء، خُثَیم بن عِراک بن مالک، داود بن أبِي هِند، أبِي فَزَاره راشِد بن
کَیسان، راشِد أبِي محمد حِمَّانِي، زُبیر بن خَرِيت، زُبَیر بن غَزِي، پدرش زید
بن دِرهَم، زید نُمَیرِي، سَرِي بن یحیی، سَعد بن إسحاق بن کعب بن عُجره، سعید بن
إیاس جُرَیرِي، سعید بن أبِي صدقه، أبِي مَسلمه سعید بن زید، سَلم بن قیس عَلَوِي،
سَلمه بن تَمَّام أبِي عبدالله شَقَرِي، سلَمَه بن عَلقمه، سلیمان بن علِي رَبعِي،
سِماک بن عَطِیَّه، سِنان بن رَبِيعه، سُهیل بن أبِي صالح، صالح بن أبِي أخضَر،
صَخر بن جُوَیرِيه، صَقعب بن زُهَیر، طالب بن سَمَیدع جَهضَمِي، عاصم بن
بَهدَله(أبِي النَجُود)، عامر بن عبدالواحد أحول، عباس بن فَرُّوخ جُرَیرِي،
عبدالله بن سواده قشیرِي، عبدالله بن شُبرمه، عبدالله بن طاؤس، عبدالله بن عون،
عبدالله بن مختار، عبدالخالق بن سلمَه شَیبانِي، عبدالرحمن بن أبِي شُمَیلَه،
عبدالرحمن بن عبد السَّرَّاج، عبدالملک بن حبیب أبِي عمران جَونِي، عبدالملک بن
عبدالعزیز بن جُرَیج، عبیدالله بن أبِي بکر بن أنس بن مالک، عبیدالله بن عمر
عمرِي، عبیدالله بن أبِي یزید مکِي، عثمان شَحَّام، عطاء بن سائِب، علِي بن زید بن
جُدعان، عمر بن عثمان مَخزُومِي، عمرو بن دینار بصرِي قهرمان آل زبیر، عمرو بن
مالک نُکرِي، عمرو بن یحیی بن عُماره بن أبِي حسن مازنِي، عِمران بن حُدَیر، علاء
بن زیاد عَدوِي، غَیلان بن جریر، فَرقَد سَبَخِي، قَطَن بن کعب قُطَعِي، کثیر بن
زید أسلمِي، أبِي سهل کثیر بن زیاد بُرسانِي، کَثِير بن شِنطِير، کثیر بن یسار
أبِي الفضل، کُلثوم بن جَبر، لَیث بن أبِي سُلَیم، مُجالد بن سعید، محمد بن أبِي
حَفَصَه، محمد بن زُبیر حَنظلِي، محمد بن شَبِيب زَهرانِي، محمد بن واسع، مَروان
أبِي لُبابه، مَطَر وَرَّاق، مَعبَد بن هلال عَنَزِي، مُعَلَّی بن زیاد، مَنصور بن
مُعتَمِر، مُهاجر أبِي مَخلَد، أبِي جَهضَم موسی بن سالم، میمون بن جابان، نعمان
بن راشد، هارون بن رئاب، هِشام بن حَسَّان، واصِل مولای أبِي عُیَینَه بن مهلب،
ولید بن دِینار سهدِي، یحیی بن سعید أنصارِي، یحیی بن عَتِيق، یحیی بن میمون أبِي
المُعَلَّی عَطَّار، یزید بن حازم برادر جریر بن حازم، یزید رَشک، یونس بن
خَبَّاب، یونس بن عبید، أبِي التَّیَّاح ضبَعِي، أبِي الصَهباء کوفِي، أبِي عمرو
بن عَلاء نحوِي، أبِي هاشم رُمانِي و دیگران از تابعین و بعد از ایشان حدیث روایت
نموده، و از او عبدالله بن مبارک، عبدالرحمن بن مَهدِي، عبدالله بن وَهب، یحیی بن
سعید قَطَّان، إبراهیم بن أبِي عَبلَه، مُسلِم بن إبراهیم، مُسَدَّد بن مُسَرهَد،
مُؤَمَّل بن إسماعیل، سُلَیمان بن حَرب، عَفَّان بن مُسلم، عمرو بن عوف، علِي بن مَدِینِي،
قُتَیبَه بن سعید بغلانِي، محمد بن زُنبُور مکِي، هَیثَم بن سَهل تُستَرِي،
إبراهیم بن یوسف بلخِي فقیه، أحمد بن إبراهیم مَوصِلِي، أحمد بن عبدالملک بن واقد
حَرانِي، أحمد بن عَبده ضَبِي، أبوالأشعَث أحمد بن مِقدام عِجلِي، أزهر بن مروان
رَقاشِي، إسحاق بن أبِي إسرائِیل، إسحاق بن عیسی بن طَبَّاع، أسود بن عامر شاذان،
أشعَث بن إسحاق سجستانِي پدر أبِي داود، بِشر بن مُعاذ عَقدِي، جُباره بن مُغَلِّس
حِمَّانِي، حامد بن عمر بَکراوِي، حجاج بن مِنهال أنماطِي، حسن بن ربیع بُورانِي،
حسین بن ولید نیشاپورِي، أبوعمر حَفص بن عمر حَوضِي، أبوعمر حفص بن عمر ضَرِير،
أبوأسامه حَمَّاد بن أسامه، حُمَید بن عبدالرحمن رُواسِي، حُمَید بن مَسعَده،
حَوثَرَه بن محمد مِنقَرِي، خالد بن خِداش، خَلَف بن هِشام بَزَّار مُقرئ، داود بن
عمرو ضَبِي، داود بن مُعاذ عَتَکِي، رَوح بن أسلم، رَوح بن عُباده، زکریا بن
عَدِي، سعید بن عمرو أشعَثِي، سعید بن منصور، سعید بن یعقوب طالقانِي، سفیان ثورِي
که از او بزرگ تر هم بوده است، سٌفیان بن عُیَینَه، أبو ربیع سلیمان بن داود
زَهرانِي، سُنَید بن داود مُصَیصِي، سهل بن عثمان عسکرِي، سُوَید بن سعید
حَدَثانِي، شعبه، شهاب بن عَبَّاده عَبدِي، شَیبان بن فَرُّوخ، صالح بن عبدالله
تِرمذِي، أبوهَمَّام صَلت بن محمد خارَکِي، ضَحَّاک بن مَخلَد أبوعاصم نَبِيل،
عباس بن ولید نَرسِي، عبدالله بن جَرَّاح قُهستانِي، عبدالله بن داود تَمار
واسطِي، عبدالله بن عبدالوهاب حَجَبِي، عبدالله بن مَسلمه قَعنَبِي، عبدالله بن
معاویه جُمَحِي، عبدالأعلَی بن حَماد نَرسِي، عبدالرحمن بن مُبارک عَیشِي،
عبدالعزیز بن مُغِيره، عبدالوارث بن سعید، أبوقُدامه عبیدالله بن سعید سرخسِي،
عبیدالله بن عمر قَوارِيرِي، عمر بن یزید سَیارِي، عمرو بن عَون واسطِي، عمرو بن
مَرزوق، عمران بن موسی قَزَّار، غَسَّان بن فَضل سِجِستانِي، فُضَیل بن حسین
أبوکامل جَحدرِي، فُضیل بن عبدالوهاب قَنَّاد، فِطر بن حماد بن واقد، لیث بن حماد صَفَّار، لیث بن خالد بلخِي، محمد
بن إسماعیل سُکَّرِي، محمد بن أبِي بکر مُقَدَّمِي، محمد بن زیاد زَیادِي، محمد بن
سلیمان لُوَین، محمد بن عبدالله رَقاشِي، محمد بن عُبید بن حساب، محمد بن عیسی بن
طَبَّاع، أبونعمان محمد بن فضل عارِم، محمد بن محبوب بُنانِي، محمد بن موسی
حَرَشِي، محمد بن نَضر مروزِي، محمد بن أبِي نُعَیم واسطِي، مَخلَد بن حسن بصرِي،
مَخلَد بن خِداش بصرِي، مُعَلَّی بن منصور رازِي، مَهدِي بن حَفص بغدادِي، موسی بن
إسماعیل، هُدبَه بن خالد، هِلال بن بِشر، وَکِيع بن جَرَّاح، وَهب بن جریر بن
حازم، یحیی بن بحر کرمانِي، یحیی بن حبیب بن عَرَبِي حارِثِي، یحیی بن حَسَّان
تَنَیسِي، یحیی بن دُرُست بصرِي، یحیی بن عبدالله بن بُکَیر مِصرِي، یحیی بن یحیی
نیشاپورِي، یزید بن هارون، یوسُف بن حماد معنِي، یونُس بن محمد مُؤَدَّب و مردمانی
زیادی دیگر روایت نموده اند.(1و6)
امام
أبومحمد عبدالرحمن بن أبِي حاتم رازِي در کتاب الجرح والتعدیل می نویسد: عبدالرحمن
بن عمر أصفهانِي ملقب به رُستَه می گوید: از عبدالرحمن بن مَهدِي شنیدم، که می
گفت: امام مردم در زمان ایشان چهار کس بوده اند: سُفیان ثورِي در کوفه، مالِک در
حجاز، أوزاعِي در شام و حَمَّاد بن زَید در بصره. ابن أبِي حاتم می گوید پدرم از
قول عباس بن دخان ضَبِي گفت: از عبیدالله بن حسن شنیدم، که می گفت: بدرستی که این
دو حماد(حماد بن زید و حماد بن سلمه) اگر در طلب علم بودی، آن را از این دو حماد
بخواه. عبدالرحمن ابن أبِي حاتم می گوید: از پدرم راجع به حماد بن زید سوال گردید،
پدرم گفت: عبدالرحمن بن مهدی گفته است : داناتر از حماد در بصره ندیدم، و مناقبی
را برای او ذکر کرده است.(3)
حسن بن
علِي مَعمَرِي از قول فِطر بن حَمَّاد گفته است: به نزد مالک بن أنس رفتم، از کسی
از اهالی بصره از من سوالی نکرد، مگر از حماد بن زید. ابن مهدی می گوید: کسی
داناتردر سنت و حدیث از حماد بن زید ندیدم. ابو حاتم به نقل از ابن مهدی می گوید:
در بصره فقیه تر از حماد بن زید ندیدم. یحی بن یحی نیشابوری گفته است: حافظ تر از
حماد بن زید أزدی ندیدم. احمد بن حنبل گفته است: حماد از ائمه مسلمین است. حاتم بن
لَیث جَوهرِي به نقل خالد بن خِداش می گوید: حامد بن زید از عقلاء مردم و ذوِي
الألباب می باشد. ابوبکر بن أبِي الدنیا به نقل از خالد خِداش می گوید: از حماد بن
زید شنیدم که می گفت: اگر بگوئی حضرت علِي(رض) از حضرت عثمان(رض) بهتر است، مثل
این که گفته باشی اصحاب رسول الله(ص) خیانت کرده اند. یحیی بن معین می گوید: کسی
ثابت تر از حماد بن زید نیست. یحیی بن یحیی نیشاپوری گفته است: هیچ شیخی حافظ تر
از حماد بن زید نیست. عبیدالله بن یوسُف حُبَیرِي به نقل از فِطر بن حماد بن واقِد
می گوید: از حماد بن زید سؤال کردم، و برایش گفتم: یا أباإسماعیل! ما امام جماعتی
داریم، که می گوید: قرآن مخلوق است، آیا در عقب او نماز بخوانم؟ گفت: نه، از برای
او کرامتِي نیست. محمد بن علِي بن رَوح عَسکرِي به نقل از عبدالله بن معاویه
جُمَحِي می گوید: از عبدالله بن مبارک شنیدم، که این نشید را می خواند:
أیُّهَا الطَّالِبُ
عِلماً إیتِ حَمَّادَ بنَ
زَید فَخُذ العِلمَ بِحِلمٍ ثُمَّ قَیِّدهُ
بِقَید(1، 2 و 6)
امام
محمد بخارِي در کتاب تاریخ کبیر آورده است: أبوإسماعیل حماد بن زید جهضمِي بصرِي
ملقب به أزرق مولای خاندان جریر بن حازم بوده است. سلیمان می گوید: بین حماد و بین
مالک بن انس یک سال یا دو سال تفاوت سن بوده است. إبراهیم بن طهمان (هروِي) از
حماد و او از نعمان و او از زهرِي و او از رسول الله(ص) حدیثی دربارۀ صدقه فطر
روایت کرده است.(4)
امام محمد
بن حبان بستِي در کتاب تقریب الثقات حماد بن زید أزدِي را در شمار ثقات آورده، و
می نگارد: أبوإسماعیل حماد بن زید بن دِرهَم ملقب به أزرَق از جمله اتباع تابعین،
مولای خاندان جریر بن حازم جهضمِي و از اهالی بصره بوده است. موصوف نابینا بود، و
همه چیز را در حافظه می سپرد، و صحبت نمی کرد مگر از حفظ. او در سال 177 و بقولی
179 هجری قمری وفات یافت.(5)
در کتاب
غایة النهایة فِي طبقات القراء تالیف امام شمس الدین أبِي الخیر محمد بن محمد بن
علِي بن جزرِي دمشقِي شافعِي آمده است: امام العلم أبوإسماعیل حماد بن زید بن درهم
بصرِي علم قرائت را از عاصم بن أبِي النَجُود، عبدالله بن کثِير و أبِي عمرو بن
علاء آموخت.(7)
محمد بن
سعد در کتاب طبقات می نویسد: حماد بن زید بن درهم کنیه اش ابوإسماعیل و از
طرفداران حضرت عثمان(رض) و محدثی مورد اعتماد و حجت و پر حدیث بوده است.(11)
سلیمان بن
حرب ما را خبر داد که: چون حازم پدر جریر بن حازم درگذشت، زید پدر حماد بردۀ زرخرید
او بود، سپس یزید و جریر پسران حازم او را آزاد کردند.(11)
خالد بن
خِداش ما را خبر داد، که حماد بن زید به سال 98 هجری قمری زاده شده است.(11)
عارم بن
فضل از گفتۀ خود حماد بن زید ما را خبر
داد، که می گفته است: مادرم چنین می پنداشت، که من به روزگار خلافت عمر بن
عبدالعزیز زاده شده ام، و عمه ام می پنداشت، که من در پایان خلافت سلیمان بن
عبدالملک دیده به جهان گشودم.(11)
عبیدالله
بن عمر از گفتۀ حماد بن زید ما را خبر داد، که می گفته است: حماد بن أبِي سلیمان
به بصره آمد، ایوب پیش او نرفت، ما هم نرفتیم، و هرگاه ایوب به دیدن کسی نمی رفت،
ما هم نمی رفتیم. گوید: سپس لیث بن أبِي سُلَیم به بصره آمد، ایوب به دیدارش رفت،
ما هم رفتیم، کسی هم می گفت، هنگامی که ایوب درگذشت، حماد بن زید سی و چهار ساله
بود.(11)
عفان بن
مسلم از حماد بن زید ما را خبر داد، که می گفته است: پیش عمرو بن دینار بودیم،
ایوب و ابوعمرو بن علاء پیش او آمدند، و احادیث کتابی را از او پرسیدند، و چون به
حدیثی می رسیدند، که از پیش آن را شنیده بودند، رها می کردند، و من می گفتم: برای
من چنین و چنان حدیث شده است، و احادیثی را که آنان رها می کردند، از من پرسیده می
شد.(11)
عفان بن
مسلم ما را خبر داد، و گفت: حماد بن زید شب کلاه بلند سپید و لطیفی می پوشید.(11)
عارم بن
فضل ما را خبر داد که: حماد بن زید به روز جمعه دهم ماه رمضان سال 179 هجری قمری
در 81 سالگی درگذشت، و إسحاق بن سلیمان بن علِي هاشمِي که در آن هنگام از طرف
هارون الرشید(خلیفه عباسِي) حاکم بصره بود، بر او نماز گزارد.(11)
عارم می
گوید: از مادر و عمه حماد بن زید از زمان تولدش سوال کردم. یکی گفت: حماد در زمان
خلافت سلیمان بن عبدالملک زاده شده، و دیگری گفت: در زمان عمر بن عبدالعزیز متولد
گردیده است.(11)
خالد بن
خداش می گوید: حماد بن زید أزدِي در سال 98 هجری قمری متولد گردید.(11)
عارم،
أبوبکر بن أبِي الأسود، عمرو بن علِي و جماعتی دیگر گفته اند: حماد بن زید در ماه رمضان
سال 179 هجری قمری وفات یافته است.(11)
عارم می
گوید: او در روز جمعه ده شب از ماه رمضان باقی مانده بود، که درگذشت.(11)
عمرو بن
علِي می گوید: موصوف در روز جمعه که نه شب از ماه باقی مانده بود، وفات یافت، و
إسحاق بن سلیمان بن علِي هاشمِي بر جنازۀ او نماز گزارد.(11)
حافظ
أبونُعَیم أصفهانِي در کتاب حلِيةُ الأولیاء آورده است: از جمله بزرگان و اولیاء
یکی هم إمام رشید، گیرنده اصل وکید(مقصود) متمسک بر منهج حمید، مسلط بر علوم از
مکان رفیع، و متوصل بر اصول وسیط منیع( استوار) أبو إسماعیل حماد بن زید بود. او
آثار برگزیده را اقتباس کرد، کار های نیکو را از مردمان برجسته اخذ نمود، بزرگ
ترین فوائد را از قضایا و احکام گرفت، و برترین مواعظ و اعلام را ابلاغ کرد. حماد
بن زید بزرگان تابعین بصره و دیگران را دیده است. یزید بن زریع در روز مرگ حماد بن
زید می گفت: امروز سیدالمسلمین مرده است.(12)
امام شهاب
الدین ابن عماد حنبلِي در کتاب شذرات الذهب می نویسد: امام اهل بصره ابوإسماعیل
حماد بن زید بن درهم أزدِي بصرِي در ماه رمضان سال 179 هجری قمری وفات یافت. موصوف
نابینا، از موالی و اهل پرهیزگاری و دینداری بود. عبدالرحمن بن مهدی می گوید: من
از وی دانا تر به سنت ندیدم، و او یکی از دو حماد مشهور و صاحب مذهب بوده است.
یحیی بن یحیی تمیمی می گوید: من شیخی بهتر از حماد بن زید ندیدم. احمد عجلِي می
گوید: حماد بن زید ثقه است، و او چهار هزار حدیث را از حفظ داشت، و برایش کتابی
نبود. ابن معین می گوید: کسی ثابت تر از حماد بن زید نیست.(8)
منابع و مآخذ:
1 – تهذیب الکمال – جلد هفتم – از صفحه 239 الی صفحه
252 – به شماره 1481 – تالیف حافظ جمال الدین مزِي – عربی.
2 -
تهذیب التهذیب - جلد دوم - صفحه 9 و 10 – به شماره 1766 – تالیف حافظ ابن حجر
عسقلانِي – عربی.
3 –
الجرح والتعدیل – جلد سوم – صفحه 151، 152و 153 – به شماره 2910/ 617 – تالیف ابن
ابی حاتم رازی – عربی.
4 –
تاریخ کبیر – جلد سوم – صفحه 25 – به شماره 100 – تالیف امام محمد بخاری – عربی.
5 -
تقریب الثقات – صفحه 387 و 388– به شماره
3540 – تالیف امام محمد بن حبان بستی – عربی.
6 –
سیر أعلام النبلاء – جلد دوم – از صفحه 495 الی صفحه 499 – به شماره 1174 – طبقه
هفتم – تالیف امام ذهبی – عربی.
7 –
طبقات القراء – جلد اول – صفحه 233 – به شماره 1168 – تالیف امام أبِي الخیر شمس
الدین جزری دمشقِي – عربی.
8 –
شذرات الذهب – جلد اول – صفحه 468و 469 – حوادث سال 179 هجری قمری – تالیف ابن
عماد حنبلی – عربی.
9 -
أعلام زرکلی – جلد دوم – صفحه 271 – حرف حاء – تالیف خیرالدین زرکلی – عربی.
10 –
الأنساب – جلد دوم – صفحه 122و 123 – حرف جیم – تالیف امام ابوسعد عبدالکریم
سمعانی – عربی.
11 –
طبقات – جلد هفتم – صفحه 296 – تالیف محمد بن سعد کاتب واقدی – ترجمه دکتر محمود
مهدوی دامغانی – فارسی.
12 –
حلیة الأولیاء – جلد دوم – صفحه 336، 337 و 338 – به شماره 373 – تالیف حافظ
أبونُعَیم أصفهانِي – عربی.
13 – دانشنامه جهان اسلام – بنیاد دائرة المعارف
اسلامی – مقاله شماره 6494 – تالیف محسن قاسم پور- فارسی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر