إمام حافظ علامه أبوعُمرحَفص بن غِیاث بن طَلق بن مُعَاویه
بن مالِک بن حارِث بن ثَعلبه بن عامِر بن رَبِيعَه بن عامر بن جشم بن وَهبِيل بن
سَعد بن مالِک بن نَخَع نَخَعِي أزدِي کُوفِي قاضِي، محدث و فقیه کوفه و هم چنین
قاضی بغداد بوده است. نامبرده در سال 117 هجری قمری مطابق سال 735 میلادی در زمان خلافت هشام بن عبدالملک اموی متولد گردید،
و در دهم ماه ذی الحجه سال 194 هجری قمری مطابق سال 810 میلادی در زمان خلافت محمد
امین خلیفه عباسی در کوفه درگذشت، و بر جنازه اش فضل بن عباس امیر کوفه نماز
گزارد. حفص بن غیاث نخعی از یاران و شاگردان إمام أعظم أبوحنیفه نعمان بن ثابت(رح)
و از همراهان امام ابویوسف قاضی بود، از آن ها فقه آموخت، و آن امامان بزرگوار را
ستایش می کرد. موصوف سه تا چهار هزار حدیث را از حفظ بود. وی مدت دو سال قضاوت
بغداد و مدت سیزده سال قضاوت کوفه را بر عهده داشت، اما مردی پارسا و پرهیزگار
بود، و در کمال تنگدستی زنده گی می کرد، چنان که پس مرگ نهصد درهم قرضدار بود،
همگان منزلت وی در فن قضاء را ستوده اند، تا آنجا که برخی منصب قضاء را با حفص با
غیاث پایان یافته می پندارند، با این حال خود وی نیر از اشتغال به این امر چندان
راضی نبود، و در پاسخ به پرسشی گفته بود، منصب قضاء منصبی مشکل و پر زحمت است.(1،
7 و 16)
موصوف از
جدش طَلق بن مُعَاویه نَخَعِي، أجلح بن عبدالله کندِي، أدریس بن یزید أودِي، إسماعیل
بن أبِي خالد بجلِي، إسماعیل بن سُمَیع حنفِي، إسماعیل بن مسلم عبدِي، أشعَث بن
سَوَّار کندِي، أشعَث بن عبدالله بن جابر حُدَّانِي، أشعَث بن عبدالملک حُمرانِي،
أنس بن عیاض لیثِي، بُرد بن سِنان شامِي، أبِي بُردَه یزید بن عبدالله بن أبِي
بُرده بن أبِي موسی أشعرِي، ثابت بن أبِي صَفِيَّه إبِي حَمزه ثُمالِي، جریر بن
حازم أزدِي، جریر بن عبدالحمید ضبِي، حبیب بن أبِي عَمره حمانِي، حَجَّاج بن أرطاة
نَخعِي، حسن بن عبیدالله بن عروه نخعِي، حسن بن یسار بصرِي، حکم بن عتیبه کندِي،
حماد بن سلمه بصرِي، حمزه بن حبیب زیات، حمید بن أبِي حمید طویل، حُمَید بن طَرخان،
حمید بن قیس أعرج، خالد حذاء، خیثم بن عراک غفارِي، داؤد بن أبِي هند قشیرِي، داؤد
بن نصیر طائِي، زائده بن قدامه ثقفِي، سعد بن طارق أبِي مالک أشجَعِي، سعید بن
إیاس جریرِي، سعید بن کثیر قرشِي، سلیمان بن طرخان تَیمِي، سلیمان بن فیروز
شیبانِي، سلیمان بن أبِي یحیی حجازِي، سهیل بن أبِي صالح سمان، شعبه بن حجاج
عتکِي، طاؤس بن کیسان یمانِي، ضحاک بن عثمان حزامِي، طلحه بن نافع قرشِي، طلحه بن
یحیی قرشِي، عاصم بن أبِي النجود أسدِي، عاصِم بن سلیمان أحول، عامر بن شراحیل
شعبِي، عباد بن عوام کلابِي، عبدالحمید بن عبدالرحمن حمانِي، عبدالله بن سعید بن
أبِي هند، عبدالله بن إدریس أودِي، عبدالله بن عثمان قارِي، عبدالله بن عون مزنِي،
عبدالله بن محیریز جمحِي، عبدالله بن نمیر همدانِي، أبِي شیبه عبدالرحمن بن إسحاق
کوفِي، عبدالرحمن بن حمید زهرِي، عبدالعزیز بن عمر بن عبدالعزیز قرشِي، عبدالملک
بن أبِي سلیمان، عبدالملک بن میسره
فزارِي، عبدالواحد بن أیمن مخزومِي، عُبَیدالله بن عُمر بن حفص بن عاصم بن عمر
عدوِي، عبیدالله بن أبِي یزید مکِي، عبیدالله بن شمیط تمیمِي، أبِي العُمَیس عُتبه
بن عبدالله مَسعودِي، عمر بن أبِي مسلم ماصر، عمرو بن دینار جمحِي، عمرو بن عثمان
قرشِي، أبِي العَنبس عمرو بن مروان نَخعِي کوفِي، عمران بن حدیر سدوسِي، عمران بن
زائده کوفِي، عمران بن سلیمان مُرادِي، علاء بن خالد کاهِلِي، علاء بن مسیب
کاهلِي، عوام بن حوشب شیبانِي، فائد بن کیسان باهلِي، فُضَیل بن غَزوان بن جریر
ضبِي، لیث بن سعد فهمِي، مالک بن مِغوَل بجلِي، مجالد بن سعید همدانِي، محمد بن
خازم أعمَی، محمد بن أبِي ذئب عامرِي، محمد بن زید بن مهاجر بن قُنقُذ قرشِي، محمد
بن عبدالله بن عُلاثه، محمد بن عمرو عامرِي، محمد بن عمرو لیثِي، محمد بن فضل
ضبِي، محمد بن مسلم قرشِي، محمد بن أبِي یحیی أسلمِي، مختار بن فلفل قرشِي، مروان
بن معاویه فزارِي، مسعر بن کدام عامرِي، مُصعَب بن سُلیم زهرِي، معقل بن عبیدالله
عبسِي، منکدر بن محمد تیمِي، موسی بن عُمَیر عَنبرِي، أبِي عبدالله میمون خراسانِي
وَرَّاق، هِشام بن حَسَّان أزدِي، هشام بن سعد قرشِي، ولید بن عبیدالله قرشِي، یَحیی
بن سعید أنصارِي، یزید بن أبِي عُبَید أسلمِي، هِشام بن عُروه بن زبیر أسدِي،
سُلَیمان بن مهران أعمش، سُفیان بن سعید ثورِي، جَعفر بن محمد بن علِي بن حسین بن
علی معروف و ملقب به جعفر صَادِق، بُرَید بن عبدالله بن أبِي بُرده أشعرِي،
عبدالملک بن عبدالعزیز بن جُرَیج مکِي، لیث بن ابی سُلَیم قرشِي، أبِي إسحاق
شَیبانِي، أبِي خالد دالانِي و خلق بسیاری دیگر حدیث روایت نموده، و از او إبراهیم
بن حجاج سامِي، إبراهیم بن بشار رمادِي، إبراهیم بن زیاد بغدادِي، إبراهیم بن محمد
شافعِي، إبراهیم بن مَهدِي مصیصِي، ابراهیم بن موسی بکرآبادِي، إبراهیم بن یوسف
حضرمِي، أحمد بن إبراهیم بن خالد موصلِي، أحمد بن إبراهیم بن کثیر دَورَقِي، أحمد
بن بُدَیل یامِي، أحمد بن جعفر وکیعِي، أحمد بن أبِي الحوارِي غطفانِي، أحمد بن
محمد بن حنبل شیبانِي، أحمد بن عبدالجبار عُطارِدِي، أحمد بن یونس تمِيمِي، أحمد
بن عمر وکیعِي، إسحاق بن إبراهیم هروِي، إسحاق بن إبراهیم بن حبیب بن شَهِيد،
إسحاق بن راهویه مروزِي، إسحاق بن عیسی بغدادِي، أبومَعمَر إسماعیل بن إبراهیم
هُذَلِي، أبوبکر إسماعیل بن حَفص أُبِّلِي، إسماعیل بن خلیل خزاز، أُمَیَّه بن
قاسم، جندل بن والق تغلبِي، حبان بن هلال باهلِي، حجاج بن إبراهیم أزرق، حجاج بن
منهال أنماطِي، حسن بن إسماعیل مجالدِي،
حسن بن حَمَّاد سَجَّاده، حسن بن ربیع بورانِي، حسن بن صباح واسطِي، حسن بن عرفه
عبدِي، حسن بن عیسی حربِي، حسین بن ابراهیم عامرِي، حسین بن عیسی طائِي، حسین بن
یزید طَحَّان کوفِي، حفص بن عبدالله حلوانِي، حمزه بن سعید مروزِي، داؤد بن رُشَید
طائِي، داؤد بن عمرو ضبِي، ربیع بن سلیمان مرادِي، زکریاء بن عدِي تیمِي،
أبوخَیثَمَه زُهَیر بن حَرب حرشِي نسائِي،
سرِي بن مغلس سقطِي، سعید بن سلیمان ضبِي، سعید بن عمرو أشعِثِي، سعید بن
یحیی أموِي، سُفیان بن وکیع بن جراح رؤاسِي، أبوسائب سَلم بن جُناده سوائِي،
أبوداؤد سلیمان بن أشعث سجستانِي، سلیمان بن داؤد عتکِي، سلیمان بن داؤد طیالسِي،
سهل بن أبِي سهل رازِي، سهل بن عثمان عَسکرِي، صَدَقه بن فضل مَروزِي، پسر عمویش
طَلق بن غَنَّام نخعِي، عباس بن ولید نرسِي، عبدالحمید بن صالح برجمِي، عبدالرحمن
بن صالح أزدِي، عبدالسلام بن مطهر أزدِي، عبدالصمد بن عبدالوارث تمیمِي، عبدالله
بن جراح تمیمِي، عبدالله بن زبیر بن عیسی حمیدِي، أبوسعید عبدالله بن سعید أشَج،
عبدالله بن عمر قرشِي، أبوبکر عبدالله بن محمد بن أبِي شیبه عبسِي، عبدالله بن
نمیر همدانِي، عبدالله بن وضاح أودِي، عبدالملک بن محمد رقاشِي، عبدالواحد بن غیاث
صیرفِي، عبید بن یحیی أسدِي، عبیدالله بن موسی عبسِي، عثمان بن محمد بن أبِي شیبه
عبسِي، عَفَّان بن مُسلم باهلِي، علِي بن أبِي بکر رازِي، أبوشَعثَاء علِي بن حسین
بن سلیمان حضرمِي، علِي بن حجر سعدِي، علِي بن حکیم أودِي، علِي بن خَشرَم، علِي
بن سعید بن مَسروق کِندِي، علِي بن سوید سدوسِي، علِي بن مَدِينِي، علِي بن محمد
کوفِي، علِي بن میمون عطار، عمر بن إسماعیل بن مُجالِد بن سعید همدانِي، پسرش عمر
بن حفص بن غیاث نخعِي، عمر بن حفص شیبانِي، عمر بن زیاد باهلِي، عمر بن سعد
أبوداؤد حَفَرِي، عمرو بن حفص حرانِي، عمرو بن عون سلمِي، عمرو بن محمد نَاقد،
عِمران بن مَیسره، پسرش غَنَّام بن حَفص بن غِیاث پدر عبید بن غَنَّام، أبونُعَیم
فضل بن دُکَین مُلائِي، قاسم بن امیه عقدِي، قاسم بن سلام هروِي، قُتَیبه بن سعید
بغلانِي، محمد بن آدم بن سلیمان جهنِي، محمد بن ابراهیم اصفهانِي، محمد بن ابان بن
وزیر بلخِي، محمد بن احمد بن سکن قطیعِي،
محمد بن احمد بن نافع قیسِي، محمد بن ادریس شافعِي، محمد بن اسماعیل بصرِي، محمد
بن اسماعیل بخارِي، محمد بن بکار بن ریان هاشمِي، محمد بن حرب نشائِي، محمد بن حسن
بن تَل، محمد بن حسن بن زبیر أسدِي، محمد بن أبِي داؤد منادِي، محمد بن سعید
اصفهانِي، محمد بن سلیمان أسدِي، محمد بن سلیمان اصفهانِي، محمد بن صَبَّاح
بَزَّار، محمد بن صَبَّاح بن سفیان جَرجَرائِي، محمد بن صلت ثورِي، محمد بن طَرِيف
بَجَلِي، محمد بن عباس شافعِي، محمد بن عبدالله قارِي، محمد بن عبدالله بن نُمَیر
همدانِي، محمد بن عبدالعزیز بن غزوان یشکرِي، محمد بن عبدالعزیز بن أبِي رِزمه
مَروزِي، محمد بن عُبید محاربِي، أبوکُرَیب محمد بن عَلاء بن کُرَیب همدانِي، محمد
بن عیسی بغدادِي، محمد بن فضل سدوسِي، محمد بن فضل بن نظیف جرجانِي، محمد بن قاسم
حرانِي، أبوموسی محمد بن مثنی عنزِي بصرِي، محمد بن محبوب بُنانِي، محمد بن یحیی
بن أبِي عمر عدنِي، أبویحیی محمد بن یحیی بن أیوب بن إبراهیم ثقفِي مَروزِي،
أبوهِشام محمد بن یزید رَفاعِي، مرداس بن محمد أشعرِي، مسدد بن مسرهد أسدِي، مسروق
بن مرزبان کندِي، منجاب بن حارث تمیمِي، موسی بن إسحاق قواس، موسی بن اسماعیل
تبوذکِي، موسی بن داؤد ضبِي، نعیم بن حماد خزاعِي، نوح بن حبیب قومسِي، هارون بن
إسحاق همدانِي، هارون بن معاویه أشعرِي، هشام بن یونس لؤلؤِي تمیمِي، هَنَّاد بن
سَرِي تمِيمِي، هیثم بن حمید غسانِي، ولید بن شجاع سکونِي، ولید بن صالح نَحَّاس،
یحیی بن آدم اموِي، یحیی بن اکثم اسدِي، یحیی بن سعید قَطَّان، یحیی بن سلیمان
جعفِي، یحیی بن صالح وحاظِي، یحیی بن طلحه یربوعِي، یحیی بن معین، یحیی بن یحیی
نیشابورِي، یحیی بن یوسف بن أبِي کریمه زمِي، یعقوب بن إبراهیم دَورقِي، یعقوب بن
إبراهیم عبدِي، یعقوب بن سفیان فسوِي، یوسف بن عدِي تیمِي، یوسف بن مبارک کوفِي،
یوسف بن منازل تیمِي، یوسف بن موسی تسترِي، یوسف بن موسی رازِي، یونس بن بکیر
شیبانِي و جماعتی دیگری از کوفیان و غیر ایشان روایت نموده اند.(1و19)
أحمد بن
کامل می گوید: هارون الرشید اول او را در محله شرقیه بغداد قاضی مقرر نمود، و باز
از آنجا معزول ساخت، و دو باره او را متولی قضاء کوفه ساخت. إسحاق بن منصور و أحمد
بن سعید بن أبِي مریم به نقل از ابن معین می گویند: حفص بن غیاث ثقه است. أحمد بن
عبدالله عجلِي او را ثقه و قابل اعتماد گفته است. أحمد بن شعیب نسائِي و عبدالرحمن
بن یوسف بن خِراش نیز او را ثقه گفته اند. علِي بن مدینِي می گوید: آنچه را از
طریق کتابت روایت نموده صحیح است. أبوداود سجستانِي می گوید: حفص بن غیاث در آخر
عمر گرفتار فراموشی شده بود. حسین بن إدریس أنصارِي به نقل از داود بن رُشید
خوارزمِي می گوید: حفص بن غیاث کثیرالغلط بوده است. حسن بن سُفیان به نقل ار أبِي بَکر
بن أبِي شَیبه آورده است: وقتی حفص بن غیاث وفات کرد، از او درهمی باقی نماند، در
حالی که نهصد درهم قرضدار بود. یحیی بن لیث بعد از آن که قصه ای از عدالت در قضای
حفص بن غیاث را نقل می کند، آورده است، که إمام أبو یوسف برای یاران خود از عدالت
او مثال می آورد.(1و 2) تعدادی از علمای شیعه امامیه از جمله شیخ طوسی نیز حفص بن
غیاث را مؤثق شمرده، و او را در شمار رجال حدیثی خویش آورده، و می گویند: حفص بن
غیاث از امام محمد باقر، امام جعفر صادق و امام موسی کاظم رضوان الله تعالی علیهم
اجمعین حدیث روایت نموده، و در حدود 170 حدیث را از امام جعفر صادق(رض) گردآوری
کرده است.(20)
إمام
أبوعبدالله شمس الدین ذهبی در کتاب سیر اعلام النبلاء آورده است: هارون بن حاتم می
گوید: از حفص بن غیاث شنیدم، که می گفت: من در سال 117 هجری قمری متولد گردیدم.
هارون می گوید: حفص بن غیاث بعد از درگذشت عبدالله بن ادریس فلج شد، و در خانه اش
زمین گیر گردید، تا آن که در سال 194 هجری قمری وفات یافت، و بر جنازۀ او فَضل بن
عباس امیر کوفه نماز گزار. همین تاریخ را خلیفه بن خیاط عُصفُرِي، ابن نُمَیر،
أبوسعید أشَج و عُطاردِي نیز تأئید نموده اند. اما سَلم بن جُناده وفات او را در سال
195 هجری قمری گفته است. و أبوحفص فَلَّاس و أبوموسی محمد بن مُثَنَّی می گویند:
حفص بن غیاث در سال196 هجری قمری درگذشت، و همان قول اول صحیح است. ذهبی می گوید:
حفص بن غیاث از بخشنده ترین مردم بود، و شرط کرده بود، که هر کس می خواهد از او
روایت کند، باید از غذایش بخورد.(7)
إمام محمد
بخارِي در تاریخ کبیر می نویسد: أبوعمر حفص بن غیاث بن طلق بن معاویه نخعِي کوفِي
قاضی کوفه در سال 196 هجری قمری درگذشت.(6)
إمام محمد
بن حبان بستِي در کتاب تقریب الثقات حفص بن غیاث نخعِي را در شمار ثقات آورده، و
می نویسد: أبوعُمَر حَفص بن غِیاث بن طَلق بن مُعاوِیَه نَخَعِي از جمله اتباع
تابعین و از اهالی کوفه بوده، و در سال 165 یا 166 هجری قمری وفات یافته است.(3)
إمام
أبومحمد عبدالرحمن بن أبِي حاتم رازی در کتاب الجرح والتعدیل به نقل از پدرش می
نویسد: از أبِي جعفر جمال شنیدم، که می گفت: أبوعمر حفص بن غیاث بن طلق بن معاویه
نخعِي آخرین قاضِي در کوفه بود – به جهت عدالت – عبدالرحمن ابن ابی حاتم می گوید:
پدرم به نقل از إسحاق بن منصور و او از یحیی بن معین می گوید: حفص بن غیاث ثقه
است. ابن ابی حاتم می گوید: از ابن جنید شنیدم، که می گفت: از عبدالله بن نمیر
شنیده ام، که گفته است حفص بن غیاث در حدیث دانا تر از ابن ادریس بود. عبدالرحمن
بن ابی حاتم می گوید: از أبِي زُرعه رازِي شنیدم، که می گفت: حفص بن غیاث بعد از
قضاوت سوء حافظه پیدا کرد، نقل حدیث از کتابش نیکو است، اما اخذ آن از حافظه وی
بدون اشکال نمی باشد. ابن أبِي حاتم می گوید: از پدرم راجع به حفص بن غیاث و أبِي
خالد أحمر سوال شد. پدرم گفت: حفص بن غیاث أتقن و أحفظ است از ابی خالد.(4)
خطیب
أبوبکر أحمد بن علی بن ثابت بغدادِي در تاریخ بغداد می نگارد: أبوعمر حفص بن غیاث
بن طلق نخعِي کوفِي متولی قضاء بغداد گردید، و در آن شهر مجلس حدیث برپا داشت، و
بعد از آن وظیفه معزول وبه صفت قاضی کوفه مقرر گردید. حسن بن أبِي بکر به نقل از
أحمد بن کامل روایت نموده، که گفت: هارون الرشید خلیفه عباسی بعد از امام أبویوسف،
أبا البَختَرِي وَهب بن وَهب را به صفت قاضی القضاة در بغداد مقرر نمود. در آن وقت
قاضِي منطقه شرقیه بغداد عمر بن حبیب بود، و او را عزل کرد، و بجایش حفص بن غیاث
را گماشت، و او را نیز عزل کرد، و به صفت قاضی کوفه مقرر داشت. محمد بن علِي بن
فَتح از حافظ علِي بن عمر و او از ابن مَخلَد نقل می کند، که گفت: از عبدالله بن
أحمد بن حنبل شنیدم، که می گفت: از أبا مَعمَر شنیدم، که گفت: هارون الرشید برای
گماشتن در وظیفه قضاء حفص بن غیاث، عبدالله بن إدریس و وکیع بن جراح را به بغداد
خواست، وقتی به نزدیک بغداد رسیدند، حفص بن غیاث خضاب ریش خود را تازه کرد.
عبدالله بن إدریس ملتفت گردید، و برای وکیع گفت: بدرستی که این شخص قضاوت را
پذیرفت. قاضِي أبوالعلاأ محمد بن علِي واسطِي از أبوالحسن محمد بن جعفر قارِي و او
از باوَردِي شافعِي و او از حُمَید بن ربیع روایت نموده، که می گوید: وقتی که
عبدالله بن إدریس، حفص بن غیاث و وکیع بن جراح را امیرالمؤمنین هارون الرشید برای
گماشتن به وظیفه قضاء خواست، آن ها به حضور خلیفه رسیدند، عبدالله بن إدریس گفت:
السلام علیکم، و خود را چنان نشان داد، گویا که مفلوج است. هارون الرشید گفت: دست
این شیخ را بگیرید، و از این در منصب قضاء خیری نیست. و وکیع گفت: یا
امیرالمؤمنین! از یک سال می شود، که چشمانم بینائی خود را از دست داده است. هارون
الرشید انگشت خود را در مقابل چشمش گرفت، و احساس کرد، که نمی بیند. او را عفو
نمود. اما حفص بن غیاث وظیفه قضاء را پذیرفت، و گفت: اگر فشار قرضداری و نفقه عیال
بر گردنم نمی بود، متولی امر قضاء نمی شدم. علِي بن محسن از طلحه بن محمد بن جعفر
و او از عمر بن حسن و او از أحمد بن قاسم بن مُساوِر و او از أبِي هشام رَفاعِي
روایت نموده، که گفت: حفص بن غیاث در منطقه شرقیه بر مقام قضاء نشسته بود، خلیفه
بدنبالش پیغام فرستاد، و او را به حضورش خواست. حفص بن غیاث به پیک خلیفه گفت: تا
آن که از دعاوی مردم فارغ نشوم، معذرت می خواهم، به واسطه أی که من گماشته کار
مردم هستم، وبعد از فراغت از کار مردم به نزد امیرالمومنین بر می گردم، و از جایش
بر نخواست تا همگی اهل دعاوی را رخصت نکرد.
أبوطاهر محمد بن علِي بن بَیع ار أبوالفضل عباس بن أحمد بن موسی بن أبِي
مواس کاتب و او از أبوعلِي طُومارِي و او از عبید بن غَنَّام بن حفص بن غیاث روایت
نموده، که می گوید: پدرم گفت: حفص بن غیاث به مدت پانزده روز مریض گردید، عامل
حقوق برایش صد درهم فرستاد. پدرم گفت: پول مذکور را برای عامل واپس فرست، و برایش
بگو: در این پانزده روزی که من مریض بودم، و حکم و قضاوتی را در بین مسلمین انجام
ندادم، مستحق حقوقی هم نمی شوم. ابن أبِي شیبه می گوید: حفص بن غیاث سیزده سال در
کوفه و دو سال در بغداد قاضی بود. حسین بن مغیره می گوید: مرد صالحی می گفت: قایقی
را دیدم، که بیست قاضی در آن سوار بودند، قایق در بین دو پل غرق گردید، و از آن ها
فقط سه نفر یعنی حفص بن غیاث، قاسم بن مَعن و شریک نجات یافتند. محمد بن علِي
صورِي به نقل از عبدالرحمن بن عمر قارِي و او از ابوسعید أحمد بن محمد بن زیاد و
او از ابوعثمان سعید بن سعید بن بِشر بن جَحَوان حارثِي و او از طَلق بن غَنَّام
می گفت: حفص بن غیات به جهت ادای نماز بیرون شد، و من هم در یک راهرو باریک بر پشت
سرش بودم. زن بسیار زیبائی بر جلوش برآمد، و برایش گفت: خداوند احوال قاضی را به
صحت و سلامت داشته باشد، مرا به فردی که مورد نظرم هست نکاح کن. زیرا برادرم مرا در این کار زیاد به
فشار قرار داده است. حفص بن غیاث رویش را به من باز گردانید، و گفت: یا طلق! برو
او را نکاح کن، اگر فردی که او را خواستگاری می کند، کفو او بود، و اگر شرابی بود،
و مست می کرد، او را نکاح نکن، و اگر رافضی هم بود، او را نکاح نکن. أحمد بن محمد
بن زیاد به نقل از سلیمان و او از قول وکیع گفت: روزگار مردم کوفه در این ایام به
خیریت است، که امیرشان داود بن عیسی، قاضی شان حفص بن غیاث و محتسب شان حَفص
دَورقِي می باشند.(9)
شهاب
الدین ابن عماد حنبلِي در کتاب شذرات الذهب آورده است: در آخر سال 194 هجری قمرِي
إمام أبوعمر حفص بن غیاث بن طلق نخعِي قاضی شهرهای بغداد و بعد کوفه درگذشت، او 75
سال عمر نمود. یحیی قطان می گوید: حفص بن غیاث از مؤثق ترین یاران أعمش بود. ابن
مخلد از أبوعلِي و او از حسن بن حماد سَجَّاده روایت نموده، که گفته است: وقتی که
حفص بن غیاث درگذشت، علاوه بر این که از خود درهمی باقی نگذاشت، هفتصد درهم نیز
قرضدار بود. حسن بن حماد سجاده می گوید: قضاء به حفص بن غیاث ختم گردید.(5)
محمد بن
سعد کاتب واقدی در کتاب طبقات آورده است: حفص بن غیاث بن طلق بن معاویه بن مالک بن
حارث بن ثعلبه بن عامر بن ربیعه بن جُشَم بن وَهبِيل بن سعد بن مالک بن نخع از
قبیلۀ مذحج بوده است. طلق بن غنام(نخعِي پسر عموی حفص بن غیاث) ما را خبر داد که:
حفص بن غیاث نخعِي به سال 117 هجری قمری هنگام خلافت هشام بن عبدالملک (اموی) زاده
شده، و کنیۀ او أبوعمر است. امیر مومنان هارون الرشید(عباسِي) او را به سرپرستی
قضای بخش خاوری بغداد گماشت، و سپس او را به سرپرستی قضای کوفه گسیل داشت، حفص
همچنان در کوفه قاضی بود، تا آن که بیمار شد، و در دهم ذی حجه سال 194 هجری قمری
به روزگار خلافت (محمد) امین( خلیفه عباسی) درگذشت. او محدثی مورد اعتماد، امین و
استوار بود، جز این که گاهی احادیث را با حذف اسناد و به نقل از شیخ بزرگ –راوی
نخستین – نقل می کرد.(8)
در تاریخ
کامل اثر عزالدین ابن اثیر جزرِي آمده است: هم در این سال – 194 هجری قمری – حفص
بن غیاث دادیار کوفه شرنگ مرگ در کام کشید، سالزاد او 127 هجری قمری مطابق 744
میلادی بود.(10)
در تاریخ
خلیفه بن خیاط آمده است: در کوفه اول قاسم بن معن بحیث قاضی مقرر گردید، و بعد
معزول شد، به عوضش نوح بن دراج مولای خاندان نخع مقرر گردید، و بعد عزل شد، و شریک
موظف شد، و بعد عزل شد، و حفص بن غیاث مقرر گردید، و بعد از وی حسن بن زیاد لؤلؤي
مقرر گردید.(11)
أبِي
العباس أحمد بن محمد بن إبراهیم بن أبِي بکر بن خلکان در کتاب وفیَّات الأعیان می
نویسد: عبیدالله بن صالح عجلِي می گوید: پدرم گفت: أبوعمر حفص بن غیاث نخعِي کوفِي
فقیه ثقه و قابل اعتماد و قاضِي کوفه بوده است. از وکیع هر وقت از چیزی سوال می
شد، می گفت: به نزد قاضی ما بروید، و از او سوال کنید، که او شیخی مسلمان و عفیف
است. حفص بن غیاث در سال 117 هجری قمری متولد و در دهم ماه ذی الحجه سال 194 هجری
قمری وفات یافت، و بعضی هم وفات او را در سال 196 هجری قمری گفته اند، رحمه الله
تعالی.(12)
محی الدین
أبِي محمد عبدالقادر بن محمد بن نصرالله قرشِي حنفِي در کتاب جَوَاهِرُالمُضِیَّة
فِي طَبَقَاتِ الحَنَفِيَّة می نویسد: إمام حفص بن غیاث بن طَلق معروف به نَخَعِي
قاضِي کُوفِي در سال 117 هجری قمری متولد گردید، و در سال 177 هجری قمری در سن 60
سالگی متولی قضاء شد. بشر بن ولید می گوید: حفص بن غیاث منصب قضاء را بدون مشوره
امام أبِي یوسف قبول کرد، امام ابویوسف برآشفته شد، و برای من و حسن بن زیاد گفت:
روش او در امر قضاوت را بررسی کنید، ما هم بررسی کردیم، و گزارش آن را به امام
ابویوسف دادیم. امام ابویوسف گفت: کار وی بر روش قضاوت عبدالرحمن بن أبِي لیلی
است. ابن أبِي شیبه می گوید: حفص بن غیاث سیزده سال در کوفه و دو سال در بغداد
قضاوت کرد.(13)
امام
أبوسعد عبدالکریم بن محمد بن منصور تمیمِي سمعانِي در کتاب الأنساب می نویسد:
نَخَعِي منسوب به نخع و قبیله أی از عرب هستند، که در کوفه ساکن می باشند، و از
جمله ایشان یکی هم أبوعمر حفص بن غیاث بن طلق بن معاویه نخعِي قاضِي کوفه می باشد،
که در سال 195 یا 196 هجری قمری درگذشت.(15)
در کتاب
اخبارالقضاة بخش قضات بغداد آمده است: حفص بن غیاث در کوفه درسال 194 هجرِي قمرِي
وفات یافت. او در اول قاضی بغداد بود، و بعد از وی بجایش أسد بن عمرو بجلِي مقرر
گردید.(14)
دهخدا در
لغت نامه اش به نقل از طبقات الفقهاء صفحه115 می نویسد: حفص بن غیاث از محدثان
است، و ابن مبارک از اصحاب او بود، آن گاه وی را وا گذاشت، و از مذهب او بر گشت.(17)
مصطفی بن
عبدالله قسطنطنِي رومِي حنفِي معروف به حاجی خلیفه در کتاب کشف الظنون می نویسد:
کتب زیر از تالیفات أبوعمر حفص بن غیاث بن طلق بن معاویه بن مالک بغدادِي قاضِي
معروف به عنبرِي می باشد: 1- زیادة الأشراف. 2 – ذکر شباب العرب و ما یجرِي
بینهما. 3 – أدعیاء الجاهلیة. 4 – کتاب النساء.(18) 5 – شرح دعاء إمام أبِي حنیفة
نعمان که نسخه خطی آن در کتابخانه الأزهر قاهره موجود است.(21)
منابع و مآخذ:
1 – تهذیب الکمال – جلد هفتم – از صفحه 56 الی صفحه
70– به شماره 1415– تالیف حافظ جمال الدین مزی – عربی.
2 -
تهذیب التهذیب - جلد اول - صفحه629، 630 و 631 – 1686 – تالیف حافظ ابن حجر
عسقلانی – عربی.
3 –
تقریب الثقات – صفحه 377 و 378 – به شماره 3403 – تالیف امام محمد بن حبان بستی –
عربی.
4 –
الجرح والتعدیل – جلد سوم – صفحه 199 و 200 – به شماره 3096/ 803 – تالیف ابن ابی
حاتم رازی – عربی.
5 –
شذرات الذهب – جلد دوم – صفحه 40 – حوادث سال 194 هجری قمری – تالیف شهاب الدین
ابن عماد حنبلی – عربی.
6 –
تاریخ کبیر – جلد دوم – صفحه 370 – به شماره 2804 – تالیف امام محمد بن اسماعیل
بخاری – عربی.
7 –
سیر آعلام النبلاء – جلد دوم – از صفحه 707 الی صفحه 711 – به شماره 1324 طبقه نهم – تالیف امام ذهبی – عربی.
8 –
طبقات – جلد ششم – صفحه 848 – تالیف محمد بن سعد کاتب واقدی – ترجمه دکتر محمود
مهدوی دامغانی – فارسی.
9 –
تاریخ بغداد – جلد نهم – از صفحه 68 الی صفحه 84 – به شماره – تالیف خطیب ابوبکر
احمد بن علِي بغدادِي – عربِي.
10 –
تاریخ کامل – جلد هشتم – صفحه 3764 – تالیف عزالدین ابن اثیر – ترجمه دکتر سید
حسین روحانی و حمیدرضا آژیر – فارسی.
11 –
تاریخ خلیفه بن خیاط – صفحه 464 - عربی.
12 –
وفیات الأعیان – جلد دوم – صفحه 169، 170، 171 و 172 – به شماره 202 – تالیف أبِي
العباس ابن خلکان – عربی.
13 –
الجَوَاهِرُ المُضِیَّة فِي طَبَقَاتِ الحَنَفِیَّة – جلد دوم – از صفحه 138 الی
صفحه 141 – تالیف أبِي محمد عبدالقار بن
محمد حنفِي - عربی
14 –
اخبار القضاة – جلد سوم – صفحه 285 – تالیف محمد بن خلف بن حیان ملقب به وکیع –
عربی.
15
- الانساب – جلد پنجم – صفحه 473 و 474 – حرف نون – تالیف امام ابوسعد عبدالکریم
سمعانی – عربی.
16 –
اعلام زرکلِي – جلد دوم – صفحه 264 – حرف حاء – تالیف خیرالدین زرکلی – عربی.
17
- لغت نامه دهخدا - جلدششم - صفحه9137 – تالیف علامه علی اکبر دهخدا – فارسی.
18 –
کشف الظنون – جلد پنجم – صفحه 272 – تالیف مصطفی بن عبدالله حنفی معروف به حاجی
خلیفه – عربی.
19 –
موسوعة الحدیث – معلومات عن الراوی - عربی
20 –
سایت ویکی فقه - به نقل از دانش نامه جهان اسلام بنیاد دائرة المعارف اسلامِي –
مقاله حفص بن غیاث – به شماره 6312 – فارسی.
21 – شرح حال حفص بن غیاث نخعی کوفِي – بصورت تشریحی
توسط شیخ حسن قناوِي أزهرِي – به تاریخ 22/ 1/ 2018 – عربی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر