إمام عبدالله بن عبیدالله بن ابی ملیکه(زهیر) بن
عبدالله بن جُدعان بن عمرو بن کَعب بن سَعد بن تَیم بن مُرَّه بن کعب بن لؤي
قُرشِي تَیمِي مکِي مکنی به ابوبکر و معروف به ابن ابی ملیکه از جمله تابعین و
شخصیتی عالم، مفتِي، فقیه، قابل اعتماد، حجت، امام حرم و از حفاظ معروف حدیث بوده
است. بعضی از مورخین کنیه او را ابو محمد
قرشِي تَیمِي مکِي گفته اند.(1، 5 و 8) نامبرده در زمان خلافت حضرت علی کرم الله
وجهه یا کمی قبل از آن متولد گردید.(5) وی چشمش کج بود، و بدان لحاظ به أحول شهرت
یافت. عبدالله بن عبیدالله بن أَبِي ملیکه در زمان خلافت عبدالله بن زبیر قاضی مکه
و طائف، و قبل از آن مؤذن عبدالله بن زبیر بوده است. موصوف در سال 117 یا 118 هجری
قمری در مکه وفات یافت، در حالی که عمرش از هشتاد سال گذشته بود، از نامبرده نسلی
باقی نمانده است.(10،8) عبدالله بن عبیدالله بن ابی ملیکه از عبادله
چهارگانه(عبدالله بن عباس هاشمِي، عبدالله بن عمر بن خطاب عدوِي، عبدالله بن زبیر
أسدِي، عبدالله بن عمرو بن عاص سهمِي)، عبدالله بن جعفر بن ابوطالب، عبدالله بن
سائب مخزومِي، عبدالله بن مَوَلَه، عبدالله بن أبِي نَهِیک، عبدالرحمن بن سائِب،
عبدالرحمن بن صًفوان، عبید بن أبِي مریم مکِي، عَلقَمَه بن وقاص، محمد بن قَیس بن
مَخرَمَه، مِسوَر بن مَخرَمَه، یحیی بن حکیم بن صفوان بن أمیه، یَعلَی بن مَملَک، أبِي
مَحذُوره جُمَحِي مَکِي مؤذن، أسماء دختر ابوبکر صدیق، ام المومنین عائشه، ام
المومنین ام سلمه، پدر بزرگ خود أبِي مُلَیکَه، أسماء دختر عبدالرحمن بن أبِي بکر
صدیق،عقبه بن حارث، طلحه بن عبیدالله (بعضی می گویند از او حدیث نشنیده است) عثمان
بن عفان، ذکوان مولای عایشه، حمید بن عبدالرحمن بن عوف، قاسم بن محمد بن أبِي بکر
صدیق، عباد بن عبدالله بن زبیر، عروه بن زبیر، علقمه بن وقاص، عبیدالله بن أبِي
یزید(گرچه قبل از او وفات یافته است) و جماعتی دیگر حدیث روایت نموده، و از او
پسرش یحیی بن عبدالله بن أبِي ملیکه، برادرزاده اش عبدالرحمن بن ابوبکر بن
عبیدالله بن أبِي ملیکه مُلَیکِي، عطا بن ابی رباح(که از نزدیکانش بود)، حمید طویل،
عبدالعزیز بن رُفَیع، عمرو بن دینار، جریر بن حازم، عثمان بن ابی الاسود، ابویونس
حاتم بن أبِي صَغِیرَه، حبیب بن شهید، عبدالله بن عثمان بن خیثم، عبدالعزیز بن جُرَیج،
عبدالواحد بن أیمن، ابوعُمَیس عتبه بن عبدالله مَسعودِي، یزید بن ابراهیم تُستَرِي،
نافع بن عمر جُمَحِي، ابوهلال محمد بن سلیم راسبِي، لیث بن سعد، لیث بن أبِي سلیم،
إسحاق بن عبیدالله بن أبِي ملیکه، إسماعیل بن عبدالملک بن أبِي الصُفَیراء، أیوب
سَختیانِي، حَرِيش بن خِرِّیت، زَنفَل عَرَفِي، سائب بن عمر مَخزومِي، ابوعامر
صالح بن رُستُم خَزَّار، عبدالله بن لَهِيعَه، عبدالله بن مُؤَمَّل، ابویعقوب
عبدالله بن یحیی تَوأم، عبدالجبار بن وَرد، عبیدالله بن أخنس، عثمان بن أسود،
عثمان بن أبِي سلیمان، عثمان بن عبدالرحمن تیمِي، عثمان بن أبِي الکنات، عمر بن
سعید بن أبِي حسین، عمران بن أنس مکِي، مالک بن خطاب عَنبرِي، محمد بن سلیمان بن
مَسمُوک، ابو التَیَّاح یزید بن حُمید ضُبعِي و جماعتی دیگر روایت نموده اند.(3)
ابومحمد
عبدالرحمن بن ابی حاتم در کتاب الجرج والتعدیل آورده است: عبدالله بن عبیدالله بن
ابی ملیکه قرشِي تیمِي مکِي مکنی به ابوبکر أحول و طبق گفته بعضی از مؤرخان
ابومحمد قاضی عبدالله بن زبیر بوده است.
ابن ابی حاتم می گوید: من از پدرم ابوحاتم رازی همچنان از ابو زرعه رازی درباره
ابن ابی ملیکه پرسان نمودم، گفتند: او مکی و ثقه است.(4)
بخاری در
کتاب تاریخ کبیر می نویسد: عبدالله بن عبیدالله بن ابی ملیکه مکنی به ابوبکر قرشِي
تیمِي مکِي و مشهور به أحول در زمان خلافت عبدالله بن زبیر قاضی بود. حسن بن ربیع
به نقل از عبدالجبار بن ورد کنیه او را ابومحمد گفته است. یحیی بن یمان از سفیان و
او از ابن جریج و او از ابن ابی ملیکه روایت نموده، که می گوید: من سی تن از اصحاب
رسول الله(ص) را دیده ام. محمد بن محبوب می گوید: از حماد بن زید شنیدم، که می
گفت: عبدالله بن عبیدالله بن ابی ملیکه در سال 117 هجری قمری وفات یافت، و او
برادری مکنی ابوبکر داشت.(7)
در کتاب
الکاشف آمده است: عبدالله بن عبیدالله بن ابی ملیکه تیمِي موذن و قاضی عبدالله بن
زبیر بود. موصوف می گوید: مرا عبدالله بن زبیر برای امر قضاوت به طائف فرستاد، و
من مسائل را از عبدالله بن عباس سوال می کردم، او در سال 118 هجری قمری وفات
یافت.(6)
صاحب کتاب
تقریب التهذیب آورده است: عبدالله بن عبیدالله بن ابی ملیکه(زهیر) بن عبدالله بن
جدعان تیمِي مدنِي سی کس از اصحاب پیامبر اسلام(ص) را درک نموده است. او فقیه ثقه
بوده، و در سال 117 هجری قمری درگذشت.(2)
امام شهاب
الدین ابن عماد حنبلی در کتاب شذرات الذهب می نویسد: عبدالله بن عبیدالله بن ابی
ملیکه قرشِي تَیمِي مدنِي امام حرم، شیخ و مؤذن امین عبدالله بن زبیر و قاضی مکه و
طائف در زمان خلافت موصوف بوده، و در سال 117 هجری قمری وفات یافته است.(8)
محمد بن
سعد کاتب واقدی در کتاب طبقات می نگارد: عبدالله بن عبیدالله بن عبدالله بن ابی
ملیکه بن عبدالله بن جدعان بن عمرو بن کعب بن سعد بن تیم بن مره مادرش میمونه دختر
ولید بن ابی حسین بن حارث بن عامر بن نوفل بن عبدمناف است. نام اصلی ابوملیکه
زُهَیر است. از عبدالله بن عبیدالله نسلی باقی نمانده است. عفان بن مسلم به نقل از
سلیم بن حیان ما را خبر داد، که می گفته است، شنیدم: ابن ابی ملیکه می گفت:
عبدالله بن زبیر مرا به قضا گماشت. عارم بن فضل ما را خبر داد، و گفت: حماد بن زید
از ایوب و او از ابن ابی ملیکه برای ما نقل کرد، که می گفته است: ابن زبیر مرا به
سرپرستی قضای طائف گسیل داشت. به ابن عباس گفتم: این مرد مرا به قضاوت طائف گماشته
و گسیل می دارد، و مرا از تو بی نیازی نیست، که باید از تو بپرسم. ابن عباس گفت:
آری، هرچه می خواهی بپرس، و برای من بنویس. فضل بن دکین از گفتۀ اسماعیل بن عبدالملک
بن ابی الصفیراء ما را خبر داد، که می گفته است: ابن ابی ملیکه خود به من گفت، که
در طائف قاضی بودم. ابوبکر بن ابی مره مکی از نافع بن عمر ما را خبر داد، که می
گفته است: ابن ابی ملیکه شنید، برخی از مردم قرائت پیش نماز های خود را سنگین و
طولانی می شمرند، به من گفت: من خودم در یک رکعت سوره ملائکه(سوره فاطر) را می
خواندم، و یک نفر هم شکایت نداشت. گوید: محمد بن عمر واقدی می گفت: در ماه رمضان
در شهر مکه پس از مرگ عبدالله بن سائب، ابن ابی ملیکه با مردم نماز می گزارد، و
عهده دار پیشنمازی نماز تراویح بود. عبدالله بن ابی ملیکه به سال یکصد و ده هجرت
در مکه درگذشت، او محدثی مورد اعتماد و پر حدیث بود.(9) زبیر بن بکار، ابن کلبی و
دیگران نیز نسب ابن ابی ملیکه را چنان که ابن سعد آورده گفتند. عجلی می گوید: ابن
ابی ملیکه تابعی مکی و ثقه است. ابن حبان او را در شمار ثقات آورده، و می گوید: او
هشتاد نفر از صحابه را دیده است، و در سال117 یا118 هجری قمری وفات یافته است، و
ابن قانع نیز چنین گفته است.(1)
منابع و مآخذ:
1 -
تهذیب التهذیب - جلد سوم - صفحه188 و189 – به شماره 4003 – تالیف حافظ ابن حجر
عسقلانی – عربی.
2 –
تقریب التهذیب – جزء اول – صفحه 407 – به شماره 3823 - تالیف حافظ ابن حجر عسقلانی
– عربی.
3 –
تهذیب الکمال – جلد پانزدهم – از صفحه 256 الی صفحه 259 – به شماره 3405 – تالیف
حافظ جمال الدین مزِي – عربی.
4 –
الجرح والتعدیل – جلد پنجم – صفحه 121 – به شماره 7795/461 – تالیف ابومحمد
عبدالرحمن بن ابی حاتم رازی – عربی.
5 –
سیر اعلام النبلاء – جلد اول – صفحه 1420 و 1421 – به شماره 648 – تالیف امام
ابوعبدالله شمس الدین ذهبی – عربی.
6 –
الکاشف – جزء دوم – صفحه 102 – به شماره 2864 – تالیف امام ابوعبدالله شمس الدین
ذهبی – عربی.
7 –
تاریخ کبیر – جلد پنجم – صفحه 137 – به شماره 412 – تالیف امام محمد بن اسماعیل
بخاری – عربی.
8 –
شذرات الذهب – جلد اول – صفحه 267 – وقایع سال 117 هجری قمری – تالیف ابن عماد
حنبلی – عربی.
9 –
طبقات – صفحه 357 و 358 – تالیف محمد بن سعد کاتب واقدی – ترجمه دکتر محمود مهدوی
دامغانی – فارسی.
10 – ویکیبیدیا الموسوعة الحرة(دائرة المعارف عربی)
آخرین تعدیل 10 فبروری سال 2018 میلادی ساعت 45/06 دقیقه – عربی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر