إمام العلامه شیخ الإسلام حافظ مغرب جمال الدین
أبوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد بن عبدالبر بن عاصم قُرطَبِي أندلسِي نَمرِي
مالکِي ملقب و مشهور به ابن عبدالبر قرطبِي می باشد. موصوف از جمله دانشمندان بزرگ
سرزمین اندلس در قرن پنجم هجری و شخصیتی عالم، مجتهد، فقیه، ادیب، شاعر، مؤرخ،
محدث، محقق، قاضِي، متبحر، ثقه، قابل اعتماد و عالم به علوم قرائت، رجال و أنساب
بود.(1، 2، 3 و8) و نَمِرِي نسبت آن به نَمِر بن قاسِط بن أفصی بن دُعمِيَّ بن
جَدِیله بن أسَد بن ربیعه بن نزار است، که قبیله مشهوری بوده اند.(5 و6) أبومحمد
عبدالله بن محمد پدر ابوعمر ابن عبدالبر قرطبِي در سال 330 هجری متولد گردید، او
از فقیهان قرطبه و مردی عابد و مجتهدی بود، اما در سال 380 هجری قمری در حالی که
ابن عبدالبر هنوز نوجوانی بیش نبود وفات یافت. و خود ابن عبدالبر قرطبِي در روز
جمعه در هنگامی که خطیب خطبه می خواند، در بیست و پنجم ماه ربیع الآخر سال 368
هجری قمری مطابق 30 نوامبر سال 978 میلادی و بروایتی ماه جمادی الأول سال 368 هجری
قمری در شهر قرطبه متولد گردید. قرطبه در آن روزگار مرکز حکومت امویان در اندلس
بود، و تولد ابن عبدالبر نیز هم زمان با حکمروائی أبوالولید هشام المؤید بالله بن
حکم أموِي مشهور به هشام ثانی بود، که از سال 366 تا سال 399 هجری قمری حکومت آن
منطقه را بدست داشت. ابن عبدالبر در آن شهر به تحصیل علوم متداوله پرداخت، و فقه،
حدیث، لغت، تاریخ و دیگر دانش های مروجه آن روز را از علمای برجسته و مشایخ
برگزیدۀ زمانه اش فراگرفت. اساتیذ مشهور ابن عبدالبر قرطبِي عبارت اند از: أبومحمد
عبدالله بن محمد بن عبدالمؤمن، إسماعیل بن محمد صفار، أبِي عبدالله محمد بن
عبدالملک بن ضَیفُون رصافِي، أبِي القاسم عبدالوارث بن سفیان، أبِي عمر أحمد بن
محمد بن أحمد بن جسور، حافظ أبِي القاسم خلف بن قاسم بن سهل أزدِي أندلسِي قرطبِي
معروف به ابن دباغ، حسین بن یعقوب بَجَّانِي، عبدالرحمن بن عبدالله بن خالد
وهرانِي، أبِي عمر أحمد بن محمد بن عبدالله معافرِي أندلسِي طَلَمَنکِي، أبِي عمر أحمد بن عبدالملک بن هاشم فقیه إشبیلِي،
مؤرخ و حافظ اندلسِي أبِي الولید عبدالله بن محمد بن یوسف معروف به ابن فَرَضِي،
یحیی بن عبدالرحمن ابن وجه الجنه، محمد بن رشیق مُکتِب، أبِي مُطرف عبدالرحمن بن
مروان قنازعِي، أحمد بن فتح بن رَسَّان، أبِي عمر احمد بن عبدالله بن محمد باجِي،
أبِي عمر أحمد بن عبدالملک بن مکوِي، أحمد بن قاسم تاهَرتِي، أبومحمد عبدالله بن
محمد بن عبدالرحمن بن أسد جهنِي، أبِي حفص عمر بن حسین بن نابل، محمد بن خلیفه
امام، سعید بن نصر، أبِي زکریا أشعرِي، قاضِي یونس بن عبدالله، أبِي عبدالله محمد
بن عمروس قرطبِي و عده أی دیگر. افراد ذیل از جمله شاگردان ابن عبدالبر قرطبِي می
باشند: أبومحمد علی بن أحمد بن سعید بن حزم أندلسِي قرطبِي شاعر، ادیب، متکلم و
مؤرخ مشهور، أبو العباس بن دِلهاث دلائِي، أبومحمد بن أبِي قُحافه، أبوالحسن بن
مُفَوِّز، حافظ أبوعلِي غسانِي، حافظ أبوعبدالله محمد بن أبِي نصر أزدِي حُمیدِي
أندلسِي فقیه معروف، أبوبحر سفیان بن عاص، محمد بن فتوح أنصارِي، أبوداؤد سلیمان
بن أبِي القاسم نجاح، أبوعمران موسی بن تَلِيد و شمار زیادی دیگر.(1، 2 و12) باید
خاطر یادآوری کرد، که ابن عبدالبر قرطبی اضافه از سی سال عمر خود را در تحت
حکومت مؤید بن حکم سپری نمود، اما در ماه
جمادی الآخر سال 399 هجری قمری محمد بن هشام بن عبدالجبار ملقب به المهدی بالله بر
مؤید شورید، او را کنار زد، و حکومت را بدست گرفت. و باز در پنجم ماه شوال سال 399
هجری قمری هشام بن سلیمان بن ناصر به همراه بربریان بر او شوریدند، از طرف دیگر
عموم مردم قرطبه به یاری محمد بن هشام برخاسته و بربریان را شکست دادند، آنان
دوباره گرد آمده و سلیمان بن حکم بن سلیمان را به فرمانروائی برداشتند، و با یاری
مسیحیان جنگ خونینی آغاز کردند، که هزاران نفر از جمله مؤرخ مشهور حافظ أبوالولید
عبدالله بن محمد بن یوسف اندلسِي معروف به ابن فرضِي استاد ابن عبدالبر کشته شدند،
و مهدی شکست خورد، و در سال 400 هجری قمری مطابق سال 1010 میلادی دوباره لشکری
فراهم آورد، و در ماه شوال همین سال بر قرطبه مسلط شد، که پس از درگیری دیگری با
بربریان و شکست از آنان در ماه ذی حجه همین سال کشته شد، و مؤید برای دومین بار
یعنی بین سال های 400 الی 407 هجری قمری به حکومت رسید. ابن عبدالبر در این
گیرودار جز دور شدن از این آشوب ها و رفتن به محیطی آرام راهی فراروی خود نمی دید،
از قرطبه بیرون آمد، ولی هیچ گاه از اندلس بیرون نرفت، او که به دنبال مکانی مناسب می گشت، تنها
دانیه( شهری در جنوب شرقی هسپانیه) را که دور ترین نقطه شرق اندلس بود بر گزید، و
به آنجا رهسپار شد، این شهر در نزدیکی بَلنسِیه است( بلنسیه امروزه بنام فالنسیا
یاد می شود و در شرق هسپانیه در ایالت کاتالانیه در کنار دریای مدیترانه قرار
دارد، و یکی از بزرگترین شهر های هسپانیه می باشد.) و دانیه تحت حکومت أبوالحسن
مجاهد عامرِي بین سال های 408 الی 432 هجری قمری قرار داشت، که مردی علم دوست و
دانش پروری بود. چند سال بعد پسرش ابومحمد که در اشبیلیه وزیر یکی از ملوک طوایف
اندلس به نام معتضد بن عباد بود، و معتضد بن عباد از سال 434 الی 461 هجری قمری در
آنجا حکومت داشت، ابومحمد پسر ابن عبدالبر مورد خشم معتضد قرار گرفت، و به سیاه
چال افتاد، ابن عبدالبر چون شنید که جان پسرش در معرض خطر است، سراسیمه خود را به
اشبیلیه رساند، و از معتضد خواست تا وی را ببخشاید، معتضد از کمتر کسی در می گذشت،
ولی وی را به جان امان داد. ابوعمر که با زیرکی پسر را نجات داده بود، او را با
خود به دانیه برد، اما دیری نپائید، که پسرش در سال 450 هجری قمری پیش از پدر
درگذشت. به هر حال مدت اقامت ابن عبدالبر را در دانیه از با برکت ترین و پر ثمر
ترین دوران زندگی او شمرده اند، زیرا در همین جا بود که بیشترین کتاب های بزرگش را
نوشت، و در افق این شهر دانش او آشکار گردید. ابوعمر پس از مرگ أبوالحسن مجاهد
عامری و روی کار آمدن پسرش علی ظاهراً محیط دانیه را چندان مناسب ندید، و به قصد
یافتن مأوائی دیگر از شرق به ناحیه غرب اندلس مهاجرت کرد. در این میان سیف الدوله
مُظَفَّر أبوبکر محمد بن عبدالله بن أفطس که او را به عقل، ادب و شجاعت وصف کرده
اند، در بطلیوس(امارتی که در غرب اندلس قرار داشت و شامل کشور فعلی پرتغال و قسمت
های از هسپانیه امروزی می شد) بین سال های 437 الی 460 حکومت را به عهده گرفته
بود، ابن عبدالبر به نزد او رفت، و از طرف وی در أُشبُونه یا لشبونه(لزبن پایتخت
پرتغال فعلی) و شَنتَرِین(یکی از شهرهای پرتغال که در شمال لزبن پایتخت آن قرار
دارد) به منصب قضا گماشته شد، و سر انجام در شاطبه (نام فعلی آن جاتیفا است و امروزه
در کشور هسپانیه قرار دارد) درگذشت. أبوداؤد مُقرِئ می گوید: أبوعمر در شب جمعه
پایان ماه ربیع الآخر سال 463 هجری قمری(مطابق سال 1071 میلادی) در حالی که از
عمرش نود و پنج سال و پنج روز گذشته بود، وفات یافت. و بر جنازه وی دوستش أبوالحسن
طاهر بن مفوز معافرِي نماز گزارد. رحمه الله، وَ طَیَّبَ ثَرَاهُ. می گویند: خطیب
ابوبکر أحمد بن علِي بن ثابت بغدادِي حافظ شرق اسلامی، و أبوعمر یوسف بن عبدالله
بن محمد بن عبدالبر قرطبِي حافظ غرب اسلامِي بودند، و هر دو در یک سال یعنی سال
463 هجری قمری وفات یافتند، و هر دو در فن خود امام بودند. پسر امام ابن عبدالبر
قرطبی بنام أبومحمد عبدالله بن یوسف هم از اهل أدب، بلاغت و شعر بود، او را دیوان
شعر است، که ابیات زیر از نمونه اشعار او است:
لَا تُکثِرَنَّ
تأمُّلاً وأحبِس علیک عِنان
طَرفِک فلربَّما أَرسَلتَهُ فرماکَ فِي مَیدان حَتفِک
عبدالله بن یوسف فرزند ابن عبدالبر هم در سال 450
هجری قمری وفات یافت.(11، 12 و13)
حمیدی
می گوید: أبوعمر ابن عبدالبر قرطبِي فقیه، حافظ، کثیر الروایت، عالم به قراءات،
دانشمند علوم حدیث و رجال می باشد، وی از سرزمین اندلس خارج نگردیده، و در فقه
متمایل به اقوال امام شافعی بوده است. أبوالقاسم بن بَشکُوال گفته است: أبن
عبدالبر إمام عصر، یگانه دهر و مکنی به ابوعمر بوده، و در قرطبه از حافظ أبِي
القاسم خلف بن قاسم، عبدالوارث بن سفیان، سعید بن نصر، أبِي محمد بن عبدالمؤمن،
أبِي محمد بن أسد، أبِي عمر باجِي، أبِي عمر طلمنکِي، أبِي الولید بن الفرضِي و
جماعتی دیگر که ذکر همه أی آن ها بحث ما را بطول می کشد، حدیث روایت نموده است، و
از مشرق اسلامی أبوالقاسم سَقَطِي مکِي، حافظ أبومحمد عبدالغنِي بن سعید أزدِي
مصرِي، أبوالفتح بن سِيبُخت دوست بغوِي، شیخ الإسلام أحمد بن نصر داودِي أسدِي،
أبوذر هروِي و أبومحمد بن نحاس مصرِي و دیگران با وی مکاتبه داشتند. قاضِي أبوعلِي
بن سُکَّره می گوید: از شیخ خود قاضِي أبوالولید باجِي شنیدم، که می گفت: در اندلس
مثل أبِي عمر بن عبدالبر کسی در علم حدیث نمی باشد، و او حافظ ترین اهل مغرب است.
أبوعلِي حسین بن أحمد بن محمد غسانِي أندلسِي جیانِي می گوید: شیخ ما ابن عبدالبر
از اهالی قرطبه بود، و فقه را در نزد أبوعمر أحمد بن عبدالملک بن هاشم فقیه
أشبیلِي و حدیث را در نزد حافظ أبوالولید ابن الفرضِي آموخت. وی در طلب علم بسیار
کوشش کرد، و به شیوه های گوناگون در جهت
حصول آن برآمد، و با زیبائی تمام بر آن توفیق یافت، تا جائی که در شمار بزرگان اهل
علم اندلس قرار گرفت. أبوعبدالله بن أبِوالفتح می گوید: أبوعمر دانا ترین مردم
اندلس در سنن، آثار و اختلاف علماأ الأمصار بود.(7 و 13) إمام أبوسعد عبدالکریم بن
محمد بن منصور تمیمِي سمعانِي در کتاب الأنساب آورده است: حافظ أبوعمر یوسف بن
عبدالبر نَمَرِي أندلُسِي قرطبِي إمام، فاضل، بزرگوار، جلیل القدر و صاحب تصانیف
بوده، و از أبِي عبدالله محمد بن عبدالملک بن ضَیفُون رصافِي روایت کرده است.(5)
إمام أبوعبدالله شمس الدین ذهبی در کتاب سیر اعلام النبلاء می نویسد: ابوعمر ابن
عبدالبر قرطبِي حافظ مغرب در روزگارش بود، و او إمام، متدین، ثقه، قابل اعتماد،
علامه، متبحر، پیرو سنت و در اول مدت درازی ظاهرِي مذهب بود، اما بعد به مذهب امام
مالک در آمد، و با وجود آن در بسیاری از
مسائل به فقه شافعِي گرایش داشت، و این مطلب قابل انکار نیست، زیرا او در همان
مرتبۀ ائمه مجتهدین رسیده بود، و اگر کسی در مصنفات او ببیند، جایگاه او را در
وسعت علم، قوه فهم و سیلان ذهن او مشاهده می کند، و هر مجتهدی قولی را می گیرد، و
نظری را ترک می کند، و مجتهد وقتی در اجتهادش خطاء کند، سزاوار نیست که محسناتش را
ترک کنیم، و معرفتس را پنهان نمائیم، بلکه برایش آمرزش بخواهیم، و او را معذور
بداریم.(2 و 4) ذهبِي می گوید: ابن عبدالبر در اصول دیانت بر مذهب سلف بود، و هیچ
گاه در مناظرات کلامی داخل نشد. ابن عبدالبر در روایتی به نقل از ابوخالد والبِي
آورده است، که می گوید: ما به همراه اصحاب رسول الله(ص) مجالست داشتیم (فَیتنَاشَدُون
الأشعَارَ، وَ یَتذاکَرُونَ أَیَّام الجَاهِلِيةِ.) اشعار را به شکل ترانه و
نشید می خواندند، و از روزگار جاهلیت یادآوری می نمودند.(2 و4) ابن عبدالبر در
سرودن اشعار نیز تبحر داشت، و اشعار زیر از آثار او است:
تَذَکَّرتُ مَن یَبکِي
عَلَيَّ مُدَاوِمَاً فَلَم أُلفِ إِلَّا العِلمَ بِالدِّینِ وَالخَبَر عُلومُ کِتَابِ اللهِ وَالسُّنَنِ الَّتِي
أَتَت عَن رَسُول اللهِ فِي صِحَّةِ الأثَر وَ عِلمُ
الأُلَی قَرنُ، فَقَرنٌ وَفَهمٌ مَا لَهُ أختَلَفُوا فِي
العِلمِ بِالرَّأَيَ وَالنَّظَر(1)
کتب ذیل از تالیفات شیخ الإسلام أبوعمر یوسف بن
عبدالله بن محمد بن عبدالبر قرطبِي می باشد: 1 – الإستیعاب فِي معرفة الأصحاب، که
شرح احوال اصحاب و یاران رسول الله(ص) می باشد. 2 – تَجرید التَّمهید لما فِي
الموطَّا مِنَ المعانِي والأسانِيد. 3 – جامع بیان العلم و فضله وَمَا ینبغِي فِي
روایته و حمله. 4 – القَصد والأمم فِي التعریف ِّأصول أنساب العرب والعجم. 5 –
الاکتِفَاء فِي قراءة نافع و أبِي عمرو. 6 – آداب العلم. 7 - الأجوبة المرعبة فِي
المَسَائل المُستغربة مِن صحیح البُخَارِي. 8 – الاستِذکار لمذاهب أئمة الأمصار و
فیما یتضمنه الموطَّا من المعانِي والآثار فِي اختصار التَّمهید، که در شرح موطا
إمام مالک است. 9 - الإنباء عن قبائل الرواة.
10 - الانتِهَاء فِي فَضَائل الثَّلاثة الفقهاء مالک، أبِي حنیفه و شافعِي.
11 - الإنصَاف فِيما بَین العُلَماء مِنَ الإختلاف. 12 – بهجت المَجَالس وَ أنس
المجَالِس. 13 – البَیَان فِي تأوِيل القُرآن. 14 – التغطَّا بحدیث الموطَّا.
یعنِي شرح الموطا للإمام مالک. 15 – التّمهید لما فِي الموطَّا مِنَ المعانِي
والأسانید، در 70 جزء که در آن شیوخ مالک را به حساب حروف معجم مرتب نموده است. 16
– الدُّرر فِي أختصار المَغَازِي والسِّير. 17 – فَضل العلم. 18 - الکافِي فِي
فروع المالکیة در پانزده جلد. 19 – کتاب الأستِظهار فِي حدیث عَمَّار. 20 – کتاب العَقل. 21 – کتاب
الفَرائض. 22 – کتاب الکُنَی. 23 – کتاب المَغَازِي. 24 - کتاب المَدخل فِي
القِرَاءات. 25 – الشواهد فِي اثبات خبرالواحد. 26 – الإنصاف فِي أسماء الله. 27 –
کتاب أشعار أبِي العتاهیه. 28 – کتاب العقل والعقلاء و ما جاء فِي أوصافهم. 29 –
رسالة فِي أدب المجالسة و حمد اللسان. 30 – البستان فِي الأخدان. 31 – الإشراف علی
ما فِي اصول فرائض المواریث من الإجماع والاختلاف.(1، 3 ، 9 و 10)
منابع و مآخذ:
1 -
الاستیعاب – جزء اول – مقدمه – از صفحه 102 الی صفحه 108 – بقلم شیخ علِي
معوض و شیخ عادل أحمد عبدالموجود – عربی.
2 – سیر أعلام النبلاء – جلد سوم – صفحه 1365، 166،
167و 1368 – طبقه بیست و چهارم – به شماره4186 – تالیف ذهبی – عربی.
3 – کشف الظنون – جلد ششم – صفحه 427 و 428 –
تالیف حاجی خلیفه – عربی.
4 – وفیات الاعیان – جلد پنجم – از صفحه 428 الی
صفحه 433 – به شماره 837 – تالیف أبِي
العباس بن خلکان – عربی.
5 – الأنساب – جزء چهارم – صفحه 472 – حرف قاف –
تالیف أمام أبِي سعد عبدالکریم بن محمد تمیمِي سمعانِي – عربِي.
6 – جمهرة أنساب العرب – صفحه 300، 301 و 302 –
تالیف أبِي محمد علِي بن أحمد بن سعید بن حزم أندلُسِي – عربی.
7 – شذرات الذهب – جلد سوم – صفحه 501 و 502 – حوادث
سال 463 هجری قمری – تالیف شهاب الدین ابن عماد حنبلی – عربی.
8 – البدایة والنهایه – جلد ششم – جزء دوازدهم –
صفحه 115 – حوادث سال 163 هجری قمری – تالیف حافظ ابن کثیر دمشقی – عربی.
9 – اعلام زرکلی – جلد هشتم – صفحه 240 – حرف یاء –
تالیف خیرالدین زرکلِي – عربی.
10 – لغت نامه دهخدا – جلد اول صفحه 374 و جلد
پانزدهم صفحه 23881 – تالیف علامه علی اکبر دهخدا – فارسی.
11 – ویکی فقه – به نقل از دانشنامه بزرگ اسلامی،
دائرة المعارف بزرگ اسلامی – مقاله ابن عبدالبر، جلد 4 – صفحه 1471 - فارسی.
12 – ویکیبیدیا الموسوعة الحرة – دائرة المعارف عربی –
آخرین تعدیل اول نوامبر سال 2018 میلادی – ساعت 01/ 14 دقیقه – عربی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر