إمام حافظ أبوزُبَیر محمد بن مُسلم بن تَدرُس بن
موسی أسدِي قُرَشِي مَکِّي غلام آزاد کرده شدۀ حَکِیم بن حِزام أسدِي قُرَشِي مَکِّي(11)
و بنا به قولی غلام آزاد کرده شدۀ محمد بن طلحه بوده است.(13) موصوف از جملۀ
تابعین و یکی از عقلاء و علمای روزگارش می باشد. نامبرده شخصیتی صدوق و واسع العلم
بوده است.(6 و 11) احادیث أبوزبیر مکِي در موطاء إمام مالک بن أنس، کتب شش گانه
حدیثی أهل سنت و جماعت، و در کتاب های تهذیب و استبصار شیخ طوسی از بزرگان امامیه
آمده است.(12) أبوزبیر محمد بن مسلم مکِي در سال 42 هجری قمری متولد، و طبق گفته
بعضی از مورخین وفات او در سال 126 هجری قمری مطابق سال 143 میلادی بوده است، اما
تعدادی دیگری از مورخان فوت او را در سال 128 هجری قمری مطابق سال 746 میلادی به
عمر 80 سالگی و در زمان خلافت مروان بن محمد خلیفه أموی گفته اند.(6، 10 و 11)
موصوف از أم المؤمنین عائشه، أسماء دختر أبِي بکر
صدیق، حمیمه دختر صیفِي بن صخر أنصاریه، أنس بن مالک أنصارِي، بسر بن سعید حضرمِي،
بنه جهنِي، ثابت بن قیس أنصارِي، جابر بن زید أزدِي، جابر بن سمره عامرِي، جابر بن
عبدالله بن عمرو بن حرام أنصارِي، جبیر بن مطعم قرشِي، جعفر بن محمد بن علی بن
حسین معروف به جعفر صادق، حسن بن علِي بن أبِي طالب هاشمِي، حسن بن یسار بصرِي،
حمید بن عبدالرحمن بن عوف زهرِي، زبید بن حارث یامِي، سائب بن فروخ مکِي، سالم بن
عبدالله بن عمر عدوِي، سراقه بن مالک بن جعشم مدلجِي، سعید بن مسیب قرشِي، سلیک بن
عمرو غطفانِي، سهل بن سعد ساعدِي، شریح بن عامر بن عوف معروف به ذوالحیه کلابِي،
شریح بن هانِي حجازِي، شهر بن حوشب أشعرِي، صالح بن أبِي مریم ضبعِي، عرس بن عمیره
کندِي، عامر بن سعد قرشِي، أبِي طفیل عامر بن واثله کنانِي، سعید بن جُبیر أسدِي،
عِکرِمه بن عبدالله بربرِي مدنِي مولای عبدالله بن عباس، أبوعبدالرحمن طاؤس بن
کَیسان یمانِي، صَفوان بن عبدالله بن صَفوان قرشِي، أبوعاصم عبید بن عُمَیر
لَیثِي، علِي بن عبدالله أزدِي بارقِي، عَون بن عبدالله بن عُتبه هذلِي، کعب بن
مالک أنصارِي، سُفیان بن عبدالرحمن ثَقَفِي، ذَکوان أبِي صالح سَمَّان، عبدالله بن
باباه مخزومِي، عبدالله بن زبیر أسدِي، عبدالله بن سَلِمه مرادِي، عبدالله بن أبِي
سَلَمَه ماجِشون، عبدالله بن ضَمرَه، عبدالله بن عباس قرشِي، عبدالله بن عمر بن
خطاب عدوِي، عبدالله بن عمرو بن عاص سهمِي، عبدالله بن کعب أنصارِي، عبدالله بن
أبِي ملیکه قرشِي، عبدالرحمن بن صامت دوسِي، عبدالرحمن بن غنم أشعرِي، عبدالرحمن
بن کعب أنصارِي، عبدالرحمن بن هضَّاض دَوسِي پسر عموی أبو هُریره، عبدالرحمن بن
هُرمُز أعرج، عَدِي بن عَدِي کِندِي، عروه بن زبیر أسدِي، أبومحمد عطاء بن أبِي
رَبَاح قرشِي، إمام زین العابدین علِي بن حسین بن علِي هاشمِي، علِي بن ربیعه
والبِي، علِي بن عبدالله أزدِي، علِي بن عبدالله بن عباس قرشِي، عمرو بن شعیب
قرشِي، مالک بن ربیعه ساعدِي، مالک بن عمیره سلمِي، مجاهد بن جبر قرشِي، محمد بن
علِي بن أبِي طالب معروف به محمد بن حَنَفِیَّه هاشمِي، محمد بن علی بن حسین معروف
به إمام محمد باقر، محمد بن کعب أنصارِي، محمد بن منکدر قرشِي، محمد بن جبیر بن
مطعم قرشِي، محمود بن ربیع خزرجِي، معقل بن یسار مزنِي، نافع بن جبیر بن مطعم
نوفلِي، نافع مولای عبدالله بن عمر، هشام بن حکیم أسدِي، یحیی بن جَعدَه بن
هُبَیرَه قرشِي، أبِي الأسود دؤلِي، أبوسلمه بن عبدالرحمن بن عوف زهرِي، أبوعبیده
بن عبدالله هذلِي، أبِي عَلقَمَه مولای بنِي هاشم، أبِي مَعبَد مولای ابن عباس،
أبوهریره دوسِي و دیگران حدیث روایت نموده، و از او إبراهیم بن إسماعیل بن
مُجَمِّع أنصارِي، أبراهیم بن طَهمان بن شعبه هروِي، إبراهیم بن مَیمون صائغ،
إبراهیم بن نافع مخزومِي، إبراهیم بن یزید خُوزِي، أجلَح بن عبدالله کِندِي،
إسماعیل بن إبراهیم بن عقبه قرشِي، إسماعیل بن أُمیه قُرَشِي، إسماعیل بن عبدالملک
بن أبِي صُفَیراء أسدِي، إسماعیل بن مُسلم مکِي، أشعَث بن سَوَّار کِندِي، بسام بن
عبدالله صیرفِي، بکار بن رشید لیثِي، بکر بن وائل بن داود لیثِي، ثَور بن یزید
حِمصِي، جابر بن یزید جُعفِي، جامع بن أبِي راشد کاهلِي، جریر بن حازم أزدِي، جعفر
بن أبِي وحشیه یشکرِي، حبیب بن زائده معلم، حَجَّاج بن أرطاة نَخَعِي، حَجَّاج بن
حجاج باهلِي، حَجَّاج بن أبِي عثمان صواف، حجاج بن محمد مصیصِي، حرب بن أبِي عالیه
بصرِي، حسن بن أبِي جعفر جُفرِي، حسن بن حي بن صالح ثورِي، حسن بن عمرو فُقَیمِي،
حسن بن واقد مَروَزِي، حفص بن غیاث نخعِي، حماد بن زید بن درهم أزدِي، حمزه بن
حبیب زیات، حمزه بن أبِي حمزه نَصِيبِي، حمید بن قیس أعرج، خالد بن یزید مِصرِي،
خثیم بن عراک غفارِي، خِداش بن عَیَّاش عَبدِي، خُصَیف بن عبدالرحمن جَزَرِي، خَیر
بن نُعَیم حَضرمِي، داود بن أبِي هند قشیرِي، رباح بن أبِي معروف مکِي، ربعِي بن
خراش عبسِي، ربِيع بن بَدر سعدِي، ربیعه بن عثمان تیمِي، روح بن قاسم تمِيمِي،
زکریا بن إسحاق مَکِّي، زکریا بن أبِي زائده وادعِي، زهیر بن حرب حرشِي، زهیر بن
محمد تمِيمِي، زیاد بن سعد بن عبدالرحمن خراسانِي، زیاد بن سوقه مدنِي، سعید بن
أبِي عروبه عدوِي، سعید بن عبدالعزیز تنوخِي، سعید بن مسروق ثورِي، سعید بن میناء
حجازِي، أبوبِسطام شعبه بن حجاج بن ورد عتکِي، شعیب بن لیث فهمِي، صالح بن رستم
خزار، صالح بن عبدالله قرشِي، صالح بن کیسان دوسِي، صفوان بن سلیم قرشِي، ضحاک بن
مخلد نبیل، ضحاک بن مزاحم هلالِي، طلق بن حبیب عنزِي، عامر بن شراحیل شعبِي،
عبدالحمید بن جعفر أنصارِي، عبدالله بن إدریس أودِي، عبدالله بن عثمان بن خُثَیم
قارِي، عبدالله بن عون مزنِي، أبوعبدالرحمن عبدالله بن لَهِيعه بن عقبه حضرمِي
مصرِي، عبدالله بن أبِي ملیکه قرشِي، عبدالله بن مُؤَمَّل مَخزُومِي، عبدالله بن
واقد بن عبدالله عدوِي، عبدالله بن واقد بن حارث هروِي، عبدالله بن وهب بن مسلم
قرشِي، عبیدالله بن أخنس نخعِي، عبیدالله بن أبِي زیاد قَدَّاح، عبیدالله بن
عبدالله سنجِي، عبیدالله بن مغیره سبائِي، عثمان بن أسود مکِي، عثمان بن عبدالرحمن
قرشِي، عدِي بن عدِي کندِي، عطاء بن أبِي
رَبَاح قرشِي، عقیل بن خالد أیلِي، عکرمه بن عمار عجلِي، عمار بن معاویه بجلِي،
عمر بن ذر همدانِي، فضل بن مزاحم هلالِي، فضل بن عطیه مروزِي، فضیل بن مرزوق أغر،
محمد بن إسحاق بن یسار قرشِي، محمد بن جحاده أودِي، محمد بن أبِي ذئب عامرِي، محمد
بن راشد خزاعِي، محمد بن سلیم راسبِي، محمد بن سوقه غنوِي، محمد بن طارق مکِي،
محمد بن عبدالرحمن بن أبِي لیلی، محمد بن عبدالملک جمحِي، محمد بن عبیدالله
عَرزَمِي، محمد بن عَجلان قرشِي، محمد بن
عمرو دیلِي، محمد بن مُسلم بن شِهاب زُهرِي، محمد بن منکدر قرشِي، مرزوق باهلِي، أیوب
سختِيانِي، أیمن بن نَابِل مکِي، سلیمان بن کیسان أبوعیسی تمیمِي، سُلَیمان بن
مهران أعمَش، سلیمان بن موسی قرشِي، سَلَمه بن کُهَیل حضرمِي، عبدالملک بن
عبدالعزیز بن جُرَیج مکِي، هِشام بن عُروه بن زبیر أسدِي، موسی بن مسلم بن رُومان،
یحیی بن سعید أنصارِي، عبیدالله بن عمر عمرِي، عُماره بن غَزِیَّه أنصارِي، عبدربه
بن سعید أنصارِي، أبوخَیثَمَه زُهیر بن مُعاویه جُعفِي، زید بن أبِي أنَیسه جزرِي،
حَمَّاد بن سلمه بصرِي، عبدالرحمن بن إسحاق عامرِي، عبدالرحمن بن حُمَید بن
عبدالرحمن رُؤَاسِي، أبوشُرَیح عبدالرحمن بن شُرَیح، عبدالرحمن بن عمرو أوزاعِي،
عبدالرحمن بن نِمران حَجرِي، عبدالعزیز بن ربیع باهلِي، عبدالکریم بن حارث حضرمِي،
عبدالکریم بن مالک جزرِي، عبدالکریم أبوأمیه بصرِي، عبدالملک بن أبِي سلیمان عَرزَمِي،
عبدالملک بن عمیر لخمِي، عبدالملک بن میسره فزارِي، عَمَّار دُهنِي، عَزرَه بن
ثابت أنصارِي، عمر بن زید صنعانِي، عَمرو بن حارث مِصرِي، عمرو بن دینار جمحِي،
عیاض بن عبدالله فِهرِي، عیاض بن عبدالله قرشِي، غزوان بن جریر ضبِي، غیلان بن جامع
محاربِي، قُرَّه بن خالد سَدُوسِي، قره بن عبدالرحمن بن حیوئیل معافرِي، لهیعه بن
عقبه حضرمِي، لیث بن سَعد مصرِي، لَیث بن أبِي سُلَیم قرشِي، لیث بن کَیسان
عَبدِي، إمام مالک بن أنس أصبحِي، مجاهد بن جبر قرشِي، مِسعَر بن کِدَام عامرِي،
مَطَر بن طهمان وَرَّاق، مطعم بن مقدام صنعانِي، معاذ بن رفاعه أنصارِي، معاذ بن
محمد أنصارِي، مُعاویه بن عَمَّار دُهنِي، مَعقِل بن عبیدالله جَزَرِي، مغیره بن
حوشب أزدِي، مُغِيرَه بن زیاد مَوصِلِي، مُغِيره بن مسلم سَرَّاج، مقاتل بن حیان
نبطِي، موسی بن عقبه قرشِي، نافع مولای ابن عمر، نصیر بن أبِي الأشعث فزارِي، هشام
بن سَعد قرشِي، هشام بن حسان أزدِي، هشام بن أبِي عبدالله دَستُوائِي، هُشَیم بن
بَشِیر سلمِي، همام بن یحیی عوذِي، واصل بن حیان أحدب، واصل مولای أبِي عُیَینَه،
ورقاء بن عمر یشکرِي، أبوعوانه وضاح بن عبدالله یشکرِي، ولید بن کثیر قرشِي، یحیی
بن سعید أنصارِي، یحیی بن یمان عجلِي، یزید بن إبراهیم تُستَرِي، یسره بن صفوان
لخمِي، یونس بن أبِي إسحاق سبِيعِي، یونس بن نافع مروزِي، یونس بن یزید أیلِي،
سُفیان بن سعید ثَورِي، سفیان بن عبدالرحمن ثقفِي، سُفیان بن عُیَینَه بن أبِي
عمران هلالِي، یزید بن عوف شامِي، یعلی بن عطاء عامرِي، أبوأحمد بن علِي کَلَاعِي،
أمام أبوحنیفه نعمان بن ثابت بن زوطِي تمِيمِي و مردمانی بسیاری دیگر روایت نموده
اند.(1 و 13)
یعلَی بن
عطاء می گوید: أبوزبیر مکِي کامل ترین مردم از روی عقل و حافظ ترین مردم از جهت
حفظ است. أبوبکر بن أبِي خیثمه به نقل از یحیی بن معین او را ثقه گفته است. إسحاق
بن منصور به نقل از یحیی بن معین او را صالح و باری ثقه گفته است. عثمان بن سعید
می گوید: از یحیی پرسیدم: برای تو أبوزبیر دوست داشتنی تر است، یا ابن منکدر؟ گفت:
هردوی آن ها ثقه می باشند. نسائِي می گوید: أبوزبیر مکِي ثقه است. أحمد بن حنبل
گفته است: روایت از أبوزبیر مکِي باکی ندارد. محمد بن عثمان عبسِي می گوید: از
علِي بن مدینِي راجع به أبوزبیر مکِي سوال کردم. گفت: ثقه و ثابت است. بخارِي به
نقل از علِي بن مدینِي می گوید: أبوزبیر مکِي قبل از عمرو بن دینار وفات یافته
است، و فوت عمرو بن دینار در سال 126 هجری قمری بود. اما عمرو بن علِي و ترمذِي
وفات او را در سال 128 هجری قمری آورده اند. أبوحفص فلاس و دیگران می گوید: وفات
أبوزبیر مکِي در سال 128 هجری قمری بوده، اما تاریخ تولد او را ذکر نکرده اند، و
عمر او را هشتاد و چند سال گفته اند.(2 و 6)
عزالدین
ابن اثیر در تاریخ کامل می نویسد: أبوزبیر محمد بن مسلم بن تدروس مکِي زبیرِي در
سال 128 هجری قمری وفات یافته است.(9)
إمام
أبومحمد عبدالرحمن بن أبِي حاتم رازِي در کتاب الجرح والتعدیل می نویسد: از پدرم
راجع به أبِي زبیر محمد بن مسلم مکِي سوال نمودم. پدرم گفت: حدیث وی نوشته شود،
اما به آن حجت آورده نشود. و او برایم از أبِي سفیان طلحه بن نافع محبوب تر است.
عبدالرحمن بن أبِي حاتم می گوید: از أبازرعه(رازِي) راجع به أبِي زبیر محمد بن
مسلم مکِي پرسیدم. گفت: مردم از وی روایت می کنند. گفتم: آیا به حدیث وی حجت آورده
می شود؟ گفت: به حدیث ثقات حجت آورده می شود.(3)
إمام محمد
بن حبان بستی در کتاب تقریب الثقات أبوزبیر را در شمار ثقات آورده، و می نویسد:
أبوزبیر محمد بن مسلم بن تدرس مکِي از جمله تابعین و مولای حکیم بن حِزام بن خویلد
قرشِي و در شمار حفاظ حدیث بوده است. عطاء او را بر روایت حدیث از جابر بر دیگران
ترجیح می داد، و احادیثش را حفظ می کرد. أبوزبیر باری در پیمانه أی که داشت، انصاف
را مراعات نکرد، و آنچه را در وزن برایش برگزید، که مستحق آن نمی شد، و مال را به
صاحبش بر نگرداند. موصوف در سال 126 هجری قمری وفات یافته است.(4)
امام محمد
بن اسماعیل بخاری در تاریخ کبیر آورده است: محمد بن مسلم بن تدرس معروف به أبوزبیر
مکِي غلام آزاد کرده شدۀ حکیم بن حزام قرشِي بوده، و قبل از عمرو بن دینار در سال
126 هجری قمری وفات یافته است.(5)
حافظ شهاب
الدین أبِي الفلاح عبدالحي بن أحمد بن محمد بن عماد حنبلِي در کتاب شذرات الذهب می
نگارد: أبوزبیر محمد بن مسلم مکِي یکی از عقلاء و علماء بوده، و در سال 128 هجری
قمری درگذشت. وی با أم المؤمنین عایشه(رض) و تعدادی دیگر از بزرگان ملاقات نموده
است. ابن ناصرالدین می گوید: بر أبوزبیر مکِي اتهام تدلیس وارد گردیده، با آن هم
موصوف إمام، حافظ، واسع العلم و رئیس بوده است.(7)
محمد بن
سعد در کتاب طبقات می نویسد: أبوزبیر نامش محمد و نام پدرش مسلم و نام نیای او
تدرس است. گوید: یزید بن هارون از یحیی بن سعید و او از أبو زبیر که آزاد کرده و
وابستۀ حکیم بن حزام بن خویلد است، هم
چنین از گفتۀ هُشیم از حجاج و ابن أبِي لیلی از عطاء مرا خبر دادند، که می گفته
است: حضور جابر بن عبدالله أنصارِي می رفتیم، و برای ما حدیث می کرد، و چون بیرون
می آمدیم، احادیث او را بازگو می کردیم. أبوزبیر از همۀ ما بهتر حدیث را حفظ می
کرد. گوید: عبدالرحمن بن یونس از سفیان ما را خبر داد، که می گفته است: أبوزبیر
خضاب نمی بسته است. گوید: هارون بن معروف از ابن عُیینه و او از أبوزبیر برای ما
نقل می کرد، که می گفته است: در محضر جابر بن عبدالله، عطاء مرا واداشت، که برای
ایشان حدیث بپرسم. أبوزبیر محدثی مورد اعتماد و پر حدیث بود، ولی شعبه به سبب کار
ناهنجاری که می پنداشت أبوزبیر در معامله أی انجام داده است، حدیث کردن از او را
رها کرد، اما مردم همچنان از او روایت کرده اند.(8)
نسخه خطی
مجموعه أی از روایات أبِي زبیر مکِي به عنوان ( أحادیث أبِي الزبیر عَن غَیر
جابر) که گردآورندۀ آن أبوالشیخ اصفهانِي متوفی سال 369 هجری قمری است، در
کتابخانه ظاهریه نگهداری می شود.(12)
خیرالدین
زرکلی در کتاب اعلام آورده است: أبوزبیر محمد بن مسلم بن تدرس قرشِي أسدِي عالم
حدیث و از اهالی مکه بوده است. محدثین در توثیق وی اختلاف دارند. از احایث وی همان
هائی که باقی است، آن را حافظ أبو محمد عبدالله بن محمد بن جعفر بن حیان معروف بن
أبوالشَّیخ اصفهانِي حیانِي متوفی 369 هجری
قمری از بزرگان محدثین و مورخین اصفهانِ جمع آوری نموده است.(14)
منابع و مآخذ:
1 – تهذیب الکمال – جلد بیست و ششم – از صفحه 402
الی صفحه 411 – به شماره 5602 – تالیف حافظ جمال الدین مزِي – عربی.
2 -
تهذیب التهذیب - جلد پنجم - صفحه 263، 264و 265 – به شماره 7421 – تالیف
حافظ ابن حجر عسقلانِي – عربی.
3 –
الجرح والتعدیل – جلد هشتم – صفحه 87، 88 و 89 – به شماره 13626/ 319 – تالیف
عبدالرحمن بن أبِي حاتم رازی – عربی.
4 –
تقریب الثقات – صفحه 1115 – به شماره 13055 – تالیف امام محمد بن حبان بستِي –
عربی.
5 –
تاریخ کبیر – جلد اول – قسم اول – صفحه 221 و 222 – به شماره 694 – تالیف امام
محمد بن اسماعیل بخاری – عربی.
6 –
سیر أعلام النبلاء – جلد دوم – صفحه 103، 104 و 105 – به شماره 793 – تالیف امام
شمس الدین ذهبی – عربی.
7 –
شذرات الذهب – جلد اول – صفحه 301 – حوادث سال 128 هجری قمری – تالیف حافظ شهاب
الدین ابن عماد حنبلِي – عربی.
8 –
طبقات – جلد ششم – صفحه 366 – تالیف محمد بن سعد کاتب واقدی – ترجمه دکتر محمود
مهدوی دامغانِي – فارسی.
9 –
تاریخ کامل – جلد هفتم – صفحه 3212 – حوادث سال 128 هجری – تالیف عزالدین ابن اثیر
– ترحمه حمیدرضا آژیر – عربی.
10
- لغت نامه دهخدا - جلد اول - صفحه668
تالیف علامه علی اکبر دهخدا – فارسی.
11 –
ویکیبیدیا الموسوعة الحرة - دائرة المعارف عربی – آخرین تعدیل روز 25 نوامبر سال
2018 – ساعت 27/04 دقیقه
12 –
ویکی فقه – به نقل از دانشنامه بزرگ اسلامی – دائرة المعارف اسلامی – مقاله
ابوزبیر مکِي - جلد پنجم – شماره 2177 – فارسی.
13 –
سایت موسوعة الحدیث – معلومات عن الراوِي - حیاة الزاوِي – عربی.
14 – اعلام زرکلی – جلد هفتم – صفحه 97 – حرف نون –
تالیف خیرالدین زرکلِي – عربی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر