۱۳۹۷ بهمن ۱۹, جمعه

وَضَّاح بن عبدالله یَشکُرِي وَاسطِي بَصرِي

إمام حافظ محدث بصره أبوعَوَانه وَضَّاح بن عبدالله یَشکُرِي واسطِي بَصرِي ملقب به بَزَّاز مولای یزید بن عطاء بن یزید یَشکُرِي یا پدرش عطاء بن یزید بوده، و بعضی از مؤرخین او را کِندِي نیز گفته اند. موصوف شخصیتی ثابت و مورد اعتماد و از اسرای منطقه گرگان می باشد. در سال تولد او اختلاف است، تعدادی از مؤرخین می گویند: ابوعوانه در سال 122 هجری قمری متولد گردید، اما عده أی دیگری را عقیده بر آن است، که او خیلی قبل از آن در سال نود و چندم هجری قمری زاده شده، حسن بصرِي و ابن سیرین را دیده، و در ماه ربیع الاول سال 176 هجری قمری مطابق سال 792 میلادی در بصره درگذشته است.(1، 6 و 10)
   نامبرده از أشعث بن أبِي شَعثاء سُلَیم مُحاربِي، أسود بن سریع تمیمِي، أسود بن قیس عبدِي، قَتاده بن دِعامه سدوسِي، إبراهیم بن محمد بن مُنتَشِر همدانِي، إبراهیم بن مهاجر بَجَلِي، عبدالملک بن عُمیر لخمِي، جَعد أبِي عثمان بصرِي، زیاد بن علاقه بن مالک ثعلبِي، سعد بن إبراهیم بن عبدالرحمن بن عوف قرشِي، رَقَبه بن مَصقَله عبدِي، سُلیمان بن مهران أعمش، منصور بن مُعتَمر سلمِي، منصور بن زاذان واسطِي معروف به عابد، یَعلی بن عطاء عامرِي، أبِي إسحاق شَیبانِي، عبدالعزیز بن صهیب بنانِي، طارق بن عبدالرحمن بجلِي، سعید بن مسروق ثَورِي، سِماک بن حرب ذهلِي، سُهیل بن أبِي صالح سمان، عاصم بن سلیمان أحول، عاصم بن بهدله أبِي النجود أسدِي، عاصم بن کلیب جرمِي، عبدالرحمن بن عبدالله بن أصفهانِي جهنِي، عثمان بن عبدالله بن مَوهَب تمِيمِي، عَمرو بن دینار جمحِي، فراس بن یحیی هَمدانِي، محمد بن مُنکدر قرشِي، أبِي یَعفور عَبدِي، موسی بن أبِي عائشه همدانِي، هِلال الوَزَّان، أبِي حُصَین أسدِي، إبراهیم بن مَیسَره طائفِي، إسماعیل بن عبدالرحمن سُدِّي، أیوب بن کیسان سختیانِي، بشر بن نُمَیر، بُکَیر بن أخنس سدوسِي، أبِي بشر بیان بن بشر أحمسِي، جابر بن یزید جُعفِي، أبِي بشر جعفر بن أبِي وحشیه یشکرِي، حبیب بن أبِي ثابت أسدِي، حسن بصرِي، حر بن صَیَّاح کوفِي، حر بن مِسکِين أودِي، حُصین بن عبدالرحمن سلمِي، حکم بن عُتیبه کندِي، حماد بن أبِي سُلیمان أشعرِي، خالد بن علقمه همدانِي، داود بن عبدالله أودِي، داود بن أبِي هند قشیرِي، زید بن جُبیر بن حرمل طائِي، أبومغیره سماک بن حرب ذهلِي بکرِي کوفِي، عبدالله بن عون، عبدالأعلی بن عامر ثعلبِي، عبدالرحمن بن عبدالله أصم، عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج مکِي، أبومحمد عبدالملک بن أبِي سُلیمان عرزَمِي کوفِي، عبیدالله بن أخنس نخعِي، عثمان بن مغیره ثَقفِي، عطاء بن سائب ثقفِي، عمر بن أبِي سلمه بن عبدالرحمن بن عوف، مالک بن عُرفُطه، محمد بن إسحاق بن یَسار، محمد بن سیرین، مُخَوَّل بن راشد نهدِي، مُطَرِّف بن طَرِيف حارثِي، معاویه بن قُرَّه مُزَنِي، مُغیره بن مِقسم ضَبِي، مهاجر أبِي الحسن، نعمان بن ثابت أبوحنیفه تمیمِي، نُعیم بن حکیم مَدائنِي، هشام بن عروه أسدِي، هِلال بن خَبَّاب عبدِي، یحیی بن أبِي إسحاق حضرمِي، یحیی جابر، یزید بن أبِي زیاد هاشمِي، أبِي بَلج فَزَارِي، أبِي جعفر رازِي، أبِي جُوَیریه جَرمِي، أبِي حمزه قَصَّاب، أبِي زُبَیر مکِي، أبِي مالک أشجعِي و خلق بسیاری دیگر حدیث روایت نموده،  و از او شعبه بن حجاج بن ورد عتکِي، إسماعیل بن عُلَیَّه أسدِي، أبوداؤد سلیمان بن داود بن جارود طیالسِي، أبوالولید هشام بن عبدالملک باهلِي طیالسِي، فضل بن مُساور بصرِي داماد أبوعَوَانه، عبدالرحمن بن مهدِي عنبرِي، أبوهشام مَخزومِي، عَفَّان بن مُسلم بن عبدالله باهلِي، یَحیَی بن حماد شیبانِي داماد أبِي عوانه،، أبوسلمه موسی بن إسماعیل تبوذکِي، حَبان بن هِلال بن حبیب باهلِي، علِي بن حکم مَروزِي، محمد بن فضل عارم، سُوید بن عمرو کَلبِي، سعید بن منصور بن شعبه خراسانِي، حجاج بن مِنهال أنماطِي، أحمد بن إسحاق حضرمِي، مُسَدَّد بن مُسَرهَد أسدِي، حامد بن عُمر بَکراوِي، عبدالله قواریرِي، شیبان بن فَرُّوخ حبطِي، قُتیبه بن سعید بَلخِي بغلانِي، أبوکامل جَحدرِي، أبوربیع زَهرانِي، یَحیی بن یحیی نیشابورِي، محمد بن أبِي بکر مُقَدَّمِي، محمد بن عُبید بن حساب غبرِي، محمد بن مَحبوب بُنانِي، محمد بن عبدالملک بن أبِي الشوارب، هیثم بن سهل تُستَرِي، إبراهیم بن حجاج نِيلِي، أحمد بن عبدالله بن یونس تمیمِي، أحمد بن عَبده ضَبِّي، أحمد بن عمرو شیبانِي، أحمد بن محمد بن حنبل شیبانِي، أحمد بن محمد بن إبراهیم بن خطاب بستِي، أحمد بن منیع بن عبدالرحمن بغوِي هروِي، بشر بن مُعاذ عَقَدِي، جُباره بن مُغَلِّس حمانِي،  خالد بن خِداش بن عجلان مهلبِي، خلف بن هشام بَزَّار، رَوح بن عبدالمؤمن هذلِي مقرئ، زبیر بن بکار أسدِي، سریح بن یونس بن إبراهیم مروروذِي، سعید بن منصور بن شعبه خراسانِي، سفیان بن سعید ثورِي، سفیان بن عیینه هلالِي، سهل بن بکار بن بشر قیسِي، صالح بن عبدالله تِرمذِي، أبوهَمَّام صَلت بن محمد خارَکِي، عبدالله بن رجاء غُدانِي، عبدالله بن مبارک بن واضح حنظلِي، عبدالله بن محمد بن إبراهیم بن عثمان بن أبِي شیبه عبسِي، عبدالرحمن بن عمرو بَجَلِي، عبدالرحمن بن مبارک عَیشِي، عبیدالله بن عمر قوارِيرِي، عبیدالله بن محمد عَیشِي، عثمان بن عمر بن فارس، علِي بن مدینِي، عمر بن حفص شیبانِي، عمرو بن عون واسطِي، أبونُعَیم فضل بن دُکِين ملائِي، أبومالک کثِير بن یحیی صاحب بَصرِي، لیث بن حماد صَفَّار، لیث بن خالد بلخِي، محمد بن حسن بن زبیر أسدِي، محمد بن سُلیمان لُوِين، محمد بن طالب، محمد بن عیسی بن طَبَّاع، محمد بن معاذ بن عباد عَنبرِي، مسلم بن إبراهیم فراهیدِي، مَعقِل بن مالک باهلِي، مُعلَی بن أسد عَمِّي، معلی بن منصور رازِي، نعیم بن هیصم هروِي، هدبه بن خالد قیسِي، هشام بن سعید طالقانِي، هشام بن أبِي عبدالله دستوائِي، هشام بن عبیدالله رازِي، هشام بن عبدالملک باهلِي، هیثم بن جمیل أنطاکِي، وکیع بن جراح رؤاسِي، یحیی بن آدم بن سلیمان أموِي، یحیی بن حسان بکرِي،  یحیی بن سعید بن فروخ قطان، یحیی بن عبدالحمید حِمَّانِي، یحیی بن معین، یزید بن زُریع، یزید بن هارون واسطِي و دیگران روایت کرده اند.(1، 11)
   أحمد بن صالح جبلِي او را ثقه گفته، عبدالرحمن بن مهدی می گوید: کتاب أبِي عوانه از حفظ هشیم ثابت تر است. عبدالرحمن بن یوسف بن خراش می گوید: أبِي عوانه صدوق الحدیث است. عفان بن مسلم صفار او را صحیح الکتاب خوانده است. یعقوب بن شیبه سدوسِي می گوید: أبِي عوانه ثابت، صالح الحفظ و صحیح الکتاب است.(2، 6)
   عبیدالله بن عمر واعظ از قول پدرش و او از قول محمد بن یونس و او از جعفر بن أبی عثمان می گوید: از یحیی بن معین شنیدم، که می گفت: ابوعوانه ثقه است.(7)
   إمام أبومحمد عبدالرحمن بن أبِي حاتم رازِي در کتاب الجرح والتعدیل آورده است: از پدرم راجع به أبوعوانه سوال کردم، گفت: نوشته هایش صحیح است، اما اگر از حفظ چیزی بگوید غلطی بسیار دارد، و خودش صدوق و ثقه است. ابن أبِي حاتم می گوید: از أبوزُرعه راجع به أبوعوانه سوال گردید، أبوزُرعه گفت: أبوعوانه بصرِي قابل اعتماد است، اگر از نوشته هایش روایت شود.(3)
    امام محمد بن حبان بستی در کتاب تقریب الثقات أبوعوانه را در شمار ثقات ذکر کرده، و می نویسد: أبوعَوَانه وَضَّاح از جمله اتباع تابعین، مولای یزید بن عطاء لَیثِي و از اهالی بصره بوده، و درسال 176 هجری قمرِي وفات یافته است.(4)
   امام محمد بخاری در تاریخ کبیر می نویسد: ابوعوانه وضاح غلام آزاد کرده شدۀ یزید بن عطاء واسطِي، و بنا به گفته بعضی ها غلام آزاد کرده شدۀ عطاء پدر یزید بوده است. امام بخاری می گوید: محمد بن محبوب برایم گفت: ابوعوانه در سال 276 هجری قمری در ماه ربیع الآخر و در روز شنبه درگذشت.(5)
   شهاب الدین ابن عماد حنبلی در کتاب شذرات الذهب آورده است: حافظ أبوعوانه وضاح واسطی غلام آزاد کرده شدۀ یزید بن عطاء یشکرِي و یکی از دانایان و دانشمندان بوده، و در سال 176 هجری قمری وفات یافته است. ابن ناصرالدین می گوید: ابوعوانه واسطی بزاز یکی از برگزیدگان حفاظ و فردی ثقه و قابل اعتماد می باشد.(8)
   محمد بن سعد در کتاب طبقات می نگارد: أبوعوانه نامش وضاح و آزاد کرده و وابستۀ یزید بن عطاء و محدثی صدوق و مورد اعتماد بوده است.(9)
   مسلم بن إبراهیم از گفتۀ مهدی بن میمون ما را خبر داد، که می گفته است: به روزگار حکومت خالد بن عبدالله، ابوعوانه را دیدم، نوجوانی بود، که قرآن را با آهنگ می خواند.(9)
   ابوولید هشام طیالسِي از گفتۀ ابوعوانه ما را خبر داد، که می گفته است: روز عرفه أی حسن بصرِي را دیدم، که از ایوان مسجد بیرون آمد، و در صحن مسجد نشست، و مردم هم گرد او نشستند.(9)
   عفان بن مُسلم از گفتۀ یزید بن زَریع ما را خبر داد، که می گفته است: هرگاه جُرَیرِي حدیث نقل می کرد، می گفت: چه کسی به پاس من به این مرد واسطِي یعنی ابوعوانه احسان می کند، یزید می گوید: بهترین خرما ها به او هدیه می شد.(9)
   موسی بن اسماعیل از ابوعوانه ما را خبر داد، که می گفته است: به همسر أعمش خری هدیه کرده بودم، و هرگاه به خانۀ أعمش می رفتم، خودم دست أعمش را می گرفتم، و او را پیش خود می بردم.(9)
   موسی بن اسماعیل از ابوعوانه ما را خبر داد، که می گفته است: به اعمش گفتم: من با تو کار و نیازی دارم، گفت: خواسته ات چیست؟ گفتم: می گویم، به شرطی که اگر آن را برآورده نکردی، بر من خشم نگیری. گفت: دل من در اختیار من نیست، که بر تو خشم بگیرم، یا نگیرم، اگر خشم من برای تو زیان دارد، چه فرقی می کند،، آشکار باشد یا پوشیده. گفتم: تقاضایم این است، که برای من حدیث املاء کنی. گفت: نمی کنم.(9)
   عفان بن مسلم ما را خبر داد، و گفت: ابوعوانه احادیث را حفظ می کرد، و بر ما املاء می کرد، و گاهی حدیثی بلند را برای ما از کتاب بیرون می آورد، و آن را می خواند، و املاء می کرد.(9)
   موسی بن اسماعیل از ابوعبیده حداد ما را خبر داد، که می گفته است: ابوعوانه به من گفت: مردم دربارۀ من چه می گویند؟ گفتم: می گویند: هر حدیث را که از روی کتاب بخوانی، حدیث محفوظ و درستی است، و هر حدیثی را که از کتاب نخوانی، محفوظ نیست. گفت: مردم رهایم نمی کنند.(9)
   عفان بن مسلم ما را خبر داد، که ابوعوانه شب کلاه می پوشیده است.(9)
   یحیی بن حماد ما را خبر داد که: ابوعوانه به سال 176 هجری قمری به روزگار هارون الرشید(خلیفه عباسی) درگذشت، و حکمران بصره جعفر بن سلیمان بود. گوید: ابوعوانه از مردم واسط بود، به بصره کوچ کرد، و تا هنگام مرگ ساکن آن جا بود.(9)
 نامبرده در سال 122 هجری قمری متولد گردیده است، و وفات او را بعضی از مؤرخین در سال175 هجری قمری گفته اند، اما محمد بن محبوب می گوید: ابوعوانه در ماه ربیع الاول سال 176 هجری قمری وفات یافته است.(2)
منابع و مآخذ:
1 – تهذیب الکمال – جلد سی ام – از صفحه 441 الی صفحه 448 – به شماره 6688 – تالیف حافظ جمال الدین مزی – عربی.
2 - تهذیب التهذیب - جلد ششم - صفحه 74،75و76 – به شماره 8673 – تالیف حافظ ابن حجر عسقلانی – عربی.
3 – الجرح والتعدیل – جلد نهم – صفحه 51، 52 و 53 – به شماره 15828/ 173 – تالیف ابن ابی حاتم رازی – عربی.
4 – تقریب الثقات – صفحه 1266 – به شماره 15068 – تالیف امام محمد بن حبان بستی – عربی.
5 – تاریخ کبیر – جلد هشتم قسم دوم از جزء چهارم – صفحه 181 – به شماره 2628 – تالیف امام محمد بخاری – عربی.
6 – سیر اعلام النبلاء – جلد دوم – صفحه 576 و 577 – به شماره 1213 – طبقه هشتم – تالیف امام شمس الدین ذهبی – عربی.
7 – تاریخ بغداد – جلد پانزدهم – از صفحه 638 الی صفحه 645 – به شماره 7282 – تالیف خطیب بغدادی – عربی.
8 – شذرات الذهب – جلد اول – صفحه 461 – حوادث سال 176 هجری قمری – تالیف ابن عماد حنبلی – عربی.
9 – طبقات – جلد هفتم – صفحه 297 و 298 – تالیف محمد بن سعد کاتب واقدی – ترجمه دکتر محمود مهدوی دامغانی – فارسی.
10 – اعلام زرکلی – جلد هشتم – صفحه 116 – تالیف خیرالدین زرکلی – عربی.
11 – موسوعة الحدیث – معلومات عن الراوِي – عربی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

إبراهیم بن عبدالله هروی:

  -     حافظ استاد أبوإسحاق إبراهیم بن عبدالله بن حاتم هروِي ساکن بغداد شخصیتی متکلم، قارِي، صدوق و یکی از مشاهیر محدثین بوده، و اصل او از ه...