أبوالعباس
أحمد بن أبِي یعقوب إسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح یعقوبی عباسِي اصفهانِي مصرِي
اخبارِي مشهور به ابن واضح و ملقب به کاتب از جمله مورخان، جغرافی دانان، کاتبان،
منجمان و شاعران مشهور قرن سوم هجری می باشد.(2، 7 و 10) ابن یونس مصری در تاریخش
از وی به عنوان( أبوجعفر أحمد بن إسحاق بن واضح بن عبدالصمد بن واضح عسال) یاد
نموده است.(1) به گفته عده أی از مورخان اجداد یعقوبی اصالتا از اصفهان بوده، اما
این که نیاکان وی کی و چگونه از اصفهان به عراق عرب رفته اند، در جای بنظر نمی
رسد. نیای سوم یعقوبی یعنی واضح از موالی منصور دوانیقی(خلیفه عباسی) و صالح بن
منصور بود، و بدین جهت خاندان واضح به عنوان عباسی معروف شدند، و یعقوبی هم به ابن
واضح شهرت یافت. موصوف در بغداد متولد گردیده، اما تاریح تولدش بطور واضح و روشن
معلوم نیست. یعقوبی در ارمنستان و خراسان زندگی کرده، و به هندوستان، فلسطین و
شهرهای مغرب اسلامی سفر نموده است. زندگانی یعقوبی را باید در دو قسمت بررسی کرد:
یکی آن قسمت که وی در مشرق گذرانده است، و تا حدود سال 260 هجری قمری می رسد، دیگر
قسمتی که در مصر و مغرب بوده است، و تا پایان عمر وی و حدود بعد از سال 292 هجری
قمری را شامل است. یعقوبی دوران جوانی خود را در ارمنستان در خدمت طاهریان
خراسان(205 – 259) بسر برده، منشی و کاتب آن حکام بوده، و فتوحات آنان را در کتابی
جداگانه نوشته است. یعقوبی دوستدار سفر بود، و بلاد اسلامی را شرقاً و غرباً سیاحت
کرد، و چنان که در کتاب مختصرالبلدان ابن فقیه از خود وی نقل می کند، مدتی در
ارمنستان اقامت داشته، و برای چندین نفر از پادشان و عمال آن سرزمین منشیگری کرده
است. وی در سال 260 هجری قمری در ارمنستان می زیست، و به گفتۀ(جورج) سارتن تا سال
259 – 260 هجری قمری مطابق سال 873 – 874 میلادی در ارمنستان و خراسان شگوفا بود،
سپس به هندوستان سفر نمود، و آنگاه به مصر و بلاد مغرب رفت، و در نزد طولونیان(254
– 292) از موقعیتی خوبی برخوردار شد، و از آن پس با مشرق زمین ارتباطی نداشت، و به
همین جهت است که مسعودی در کتاب مروج الذهب و حاجی خلیفه در کتاب کشف الظنون او را
به عنوان أحمد بن یعقوب مصری نام برده اند.
به قول عده أی از مورخان یعقوبی تا زمان سقوط طولونیان در سال 292 هجری
قمری زنده و در نزد ایشان بود، چنانکه (تقی الدین أحمد بن علی) مقریزِي از وی نقل
کرده، و می گوید: أحمد بن أبِي یعقوب کاتب گفته است: در شب عید فطر سال 292 هجری
قمری وضع خوبی را که خاندان ابن طولون در چنین شبی داشتند، متذکر شدم، و بیاد آن
همه اسلحه و رایت ها و پرچم های رنگارنگ و جامه های فاخر و ستوران فراوان و آواز
شیپور ها و طبل ها افتادم، و مرا اندیشه أی فراگرفت، و از آن اندیشه عبرت گرفتم، و
همان شب در همان حال بخواب رفتم، و هاتفی را شنیدم، که می گفت:
ذَهَب
المُلکُ والتملکُ والزّ ینةُ لما مضی
بَنُو طولون
ترجمه:
ملک، سرمایه و زینت همگی رفت، وقتی بنو طولون رفتند.(1و9)
یعقوبی علاوه بر آن که از جمله مورخان بزرگ به شمار می رود، در جغرافیا
نیز همان بزرگی و تقدم را داشته است، و کتابی بنام البلدان را در این زمینه تالیف
نموده است. بگفتۀ بعضی می توان یعقوبی را معلم جغرافیای مسلمین شمرد. در کتاب
دائرة المعارف اسلامیه در ماده جغرافیا آمده است: بسیاری از جغرافی نویسان قرون
آتیه مانند یعقوبی، بلخی و مسعودی در عین حال مورخ هم بوده اند.(1)
علاوه بر تاریخ و جغرافیا تسلط یعقوبی در علم
نجوم و علاقه مندی وی به این علم آشکار است، چه در بسیاری از موارد از جمله در
ولادت عیسی(ع)، ولادت رسول اکرم(ص) بعثت رسول اکرم(ص) و نیز در آغاز دوران هر یک از
خلفا صورت فلکی صحیح و طالع سال را بدست می دهد، و اختلاف منجمان را متذکر می
گردد.(1)
یعقوبی شعر عربی را نیک می سروده، و نام وی
در زمره شعرای اصفهان نیز آمده است، ابومنصور عبدالملک بن محمد نیشابوری ثعالبی
متوفی سال 425 هجری قمری در کتاب - یتیمة الدهر فِي محاسن أهل العصر- آن جا
که شعرای اصفهان را از کتاب اصفهان تالیف أبوعبدالله حمزه بن حسین اصفهانی نقل می
کند، أحمد ابن واضح را در اعداد شعرای اصفهان نام می برد، و مراد همین یعقوبی
است.(1) یاقوت بن عبدالله حموی متوفی سال 626 هجری قمری نیز در کتاب معجم البلدان
اشعار ذیل را در توصیف سمرقند از احمد بن واضح(یعقوبی) نقل می کند:
علت سمرقند أن یقال لها زین خراسان جنّة الکورِ ألَیس
أبرَاجُهَا معلقة بحیث
لَا تَستَبِين للنظرِ
وَ دون أبراجهَا خنَادقهَا
عمِيقة مَا ترام
مِن ثغرِ کَأنّهَا وهی وسط حَائطهَا محفوفة بالظّلالِ والشجرِ بدر، و أنهارهَاالمجرّة وال آطام مثل الکواکب الزهر
ترجمه:
سمرقند بالا تر از آن است که به آن زینت خراسان گفته شود، بلکه بهشت استان
ها است، مگر نه این است که کوشک های آن بلند و آویخته است، که بخوبی دیده نمی شود،
و زیر کوشک های آن خندق های آن ژرف است، که از هیچ رخنه أی نمی توان در آن طمع
کرد، گویا سمرقند در میان باره اش و در حالی که سایه ها و درخت ها پیرامون آن را
فراگرفته است، ماهی است کامل و تمام و نهر های آن کهکشان و کوشک های آن مانند
ستارگان درخشان اند.(11)
از نظر فکری و عقیدتی اغلب مورخین بطور ارثی،
سنتی و خانوادگی أحمد بن ابی یعقوب یعقوبی را دارای گرایش شیعی اما با افکاری
معتدل توصیف نموده اند: چنان که جمال الدین أبِي المحاسن یوسف بن تَغرِي بَردِي
أتابکِي صاحب کتاب النجوم الظاهرة فِي ملوک مصر والقاهرة می نویسد: بعد از عزل
عیسی بن لقمان از امارت مصر در روز شنبه آخر ماه جمادی الاول سال162 هجری قمری واضح بن عبدالله منصوری
خصی(جد بزرگ یعقوبی) بحیث امیر مصر از طرف مهدی خلیفه عباسی مقرر گردید. و تمام
امورات خراج و عسکری به وی سپرده شد، و او بر مقر نظامیان مصر بنا بر عادت امراء
سکونت اختیار کرد. و بر شرطه(پولیس) مصر موسی بن زُرَیق مولای بنی تمیم را گماشت.
واضح مذکور از موالی صالح پسر خلیفه ابوجعفر منصور عباسی و بی نهایت با خلیفه
نزدیک بود، و بر وی شجاعت و سختگیری دیده می شد. وقتی والی مصر شد، بر مردم مصر
بسیار سخت گرفت، مردم از وی به نزد خلیفه شکایت کردند، و مهدی خلیفه عباسی در آخر
ماه رمضان سال 162 هجری قمری او را از وظیفه اش عزل و بجایش منصور بن یزید را
گماشت. بدین ترتیب امارت واضح بر مصر بیش از چهار ماه طول نکشید. صاحب کتاب البغیة
مدت امارت او را بر مصر سه ماه گفته است. اما وی هم چنان صاحب برید(پیک های که
محموله ها را می رسانند) مصر بود، تا آن که ابوعبدالله حسین بن علی بن حسن بن حسن
بن علی بن ابی طالب رضی الله تعالی عنه در هنگام خلافت هادی خلیفه عباسی در سال
169 هجری قمری خروج کرد، و در فخ در وادی أی در نزدیکی های مکه به شهادت رسید. و
ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب رضی الله تعالی عنه از این
واقعه جان به سلامت برد، و رهسپار مصر گردید، واضح که در آن وقت عامل برید مصر
بود، او را مخفی کرد، و بعد او را به مغرب
فرستاد، تا به سرزمین طنجه رسید، و در شهری بنام ولیل اقامت کرد، و مردم را بر
امارت خود دعوت نمود، مردم آن دیار بخصوص بربریان دعوت او را پذیرفتند، و همین
ادریس موسس دولت ادریسیان در شمال افریقا است. اما وقتی این خبر به موسی هادی
خلیفه عباسی رسید، واضح را طلب کرد، و در سال 169 هجری قمری او را بجرم حمایت از
ادریس بن عبدالله علوی به دار زد. اما بعضی از مورخین می گویند، واضح را هارون
الرشید خلیفه عباسی در اول خلافتش بعد از فوت برادرش موسی هادی به دار زده است.(8)
محمد بن جریر طبرِي در تاریخش در ذکر حوادث سال 169 هجری قمری می نویسد: عبدالله بن
عبدالرحمن بن عیسی گوید: در ایام خلافت هادی، إدریس بن عبدالله طالبِي که از نبرد
فخ جان بردر برده بود، به مصر افتاد، برید مصر با واضح، وابستۀ صالح پسر امیر
مؤمنان بود، که رافضی أی خبیثی بود، و إدریس را همراه برید به سرزمین مغرب برد، که
در ولایت طنجه به شهری افتاد به نام ولیله و بربرانی که در شهر و اطراف آن بودند،
دعوت وی را پذیرفتند. هادی(خلیفه عباسی) گردن واضح را بزد و بیاویخت، به قولی
رشید(هارون الرشید خلیفه عباسی) بود که گردن وی را زد.(5) عزالدین ابن اثیر در
تاریخ کامل آورده است: از گروه شکست خوردگان ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن
علی بگریخت و به مصر رفت. صاحب برید آن واضح وابستۀ صالح بن منصور از شیعیان
علی(رض) بود. او ادریس را با پیک به مغرب رساند، و در طنجه(تانژه) در شهر (وَلیله)
جای گرفت، و بربر های آن جا پذیرفتندش. هادی سر از تن واضح جدا کرد و به چهار میخ
کشاندش. گفته اند: رشید او را بکشت.(6) بدین ترتیب گرایش به تشیع در خاندان یعقوبی
موجود بوده، و با توجه به نقل حوادث و نوشته های یعقوبی خود وی را نیزمی توان متمایل به تشیع گفت. کارل بروکلمان مورخ و
مستشرق معروف آلمانی می گوید: یعقوبی متعلق به شاخه موسویه تشیع بوده است.(9)
یاقوت حمَوِي رومِي در کتاب معجم الأدباء
آورده که: مورخ أبوعمر محمد بن یوسف بن یعقوب کندِي مصرِي در تاریخش نگاشته
است: أحمد بن أبِي یعقوب إسحاق بن جعفر بن
وهب بن واضح أخبارِي عباسِي مولای بنی هاشم در سال 284 هجری قمری مطابق سال 897 میلادی درگذشت. و همین قول مشهور است. اما
عده أی از مورخان سنوات دیگری از جمله سال های 278، 282 و 298 هجری قمری را در
تاریخ وفات یعقوبی آورده اند. در محل وفات یعقوبی نیز اختلاف است، اما بنا به
گزارش دائرة المعارف اسلامی وفات وی در مصر و یا مغرب روی داده است.(3)
حاجی خلیفه در کتاب کشف الظنون می نویسد: أحمد
بن أبِي یعقوب إسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح عباسِي مصرِي اخبارِي معروف به ابن
واضح متوفی سال 284 هجری قمری بوده، و کتب ذیل از تالیفات او می باشد: 1 – أخبار
الأمم السالفة. 2 – أسماء البلدان. این کتاب در جریان سفر یعقوبی به ارمنستان و
بلاد دیگر نگارش یافته، و در سال 278 هجری قمری تالیف آن به پایان رسیده است. کتاب
مذکور در دانشگاه لیدن کشور هالند به چاپ رسیده است. أسماء البلدان به زبان فارسی
نیز ترجمه و طبع گردیده، و موضوع آن جغرافیای عمومی شهرها است. جرجی زیدان می
نویسد: البلدان یعقوبی قدیم ترین کتاب جغرافی عربی است که بدست ما رسیده است. 3 –
تاریخ بزرگ موسوم به تاریخ یعقوبِي.( که مهم ترین کتاب وی است، و موضوع آن تاریخ
عمومی است، که از هبوط آدم آغاز شده، و پس از آن
به ظهور اسلام رسیده، و حوادث مهم را تا سال 259 هجری قمری تشریح نموده
است، تاریخ مذکور یک بار در سال 1883 میلادی مطابق سال 1301 هجری قمری در کشور
هالند، و بار دوم در نجف عراق به چاپ رسیده است. و نیز توسط محمد ابراهیم آیتی به
فارسی ترجمه و در دو مجلد آن را انتشارات علمی و فرهنگی مربوط وزارت فرهنگ و آموزش
عالی جمهوری اسلامی ایران طبع کرده است.) 4 – مشاکلة الناس لزمانهم.( که موضوع آن
دربارۀ تقلید مردمان هر زمان از خلق و خوی خلیفه و حاکم آن زمان است، که با نمونه
های تاریخی ارائه شده است.) علاوتاً چند کتاب دیگر نیز از برای یعقوبی نام برده
شده، که متاسفانه تا حال نسخه أی از آن ها یافت نگردیده، و اسامی آن ها قرار ذیل
است: 1 – المسالک والممالک. که گویا غیر از کتاب البلدان وی بوده است، و شاهد نقل
های است که در مطالب جغرافیائی از وی شده، و در کتاب البلدان دیده نمی شود، از
جمله سراج الدین ابوحفص عمر بن الوردی(689 – 749 هجری قمری) جغرافی دان قرن هشتم
در کتاب خریدة العجائب چاپ مصر صفحه 47 می نویسد: احمد بن ابی یعقوب حکایت کرده
است، که در بصره هفت هزار مسجد بوده است. 2 – فتح افریقیه و أخبارها. بنام فتوح
المغرب هم یاد می شود، که آن را در مغرب تالیف کرده است. 3 – أخبارالطاهرین. کتابی
مستقل در فتوحات طاهر بن حسین(فوشنجِي) که خود مولف به آن تصریح کرده است. 4 –
جغرافیای امپراطوری بیزانس. که از آن در دائرة المعارف اسلامی جلد چهارم صفحه 1152
نام برده شده است. 6 – کتاب ملوک الروم، که یعقوبی آن را در ارمنستان و پیش از سال
260 هجری قمری تالیف کرده است. و از آن در دائرة المعارف اسلامی جلد چهارم صفحه
1152 نام برده شده است.(1 و 4)
منابع
و مآخذ:
1 –
تاریخ یعقوبی – جلد اول – مقدمه مترجم – از صفحه 11 الی صفحه 39 – بقلم عبدالحمید
آیتی – فارسی.
2 –
اعلام زرکلی – جزء اول – صفحه 95 – حرف الف – تالیف خیرالدین زرکلی – عربی.
3 –
معجم الأدباء – جزء دوم – صفحه 557 – به شماره 213 – تالیف یاقوت حموِي رومِي –
عربی.
4 –
کشف الظنون – جلد پنجم – صفحه 46 – تالیف حاجی خلیفه – عربی.
5 –
تاریخ طبری – جلد دوازهم – صفحه 5182 و 5183 –
تالیف محمد بن جریر طبری – ترجمه ابوالقاسم پاینده – فارسی.
6
- تاریخ کامل – جلد هشتم – صفحه 3613 – حوادث سال 169 هجری قمری – تالیف ابن اثیر –
ترجمه حمید رضا آژیر – فارسی.
7 –
لغت نامه دهخدا – جلد اول صفحه 399 و 400 و جلد پانزدهم – صفحه 33798 – تالیف
علامه علی اکبر دهخدا – فارسی.
8 –
النجوم الزاهرة فِي ملوک مصر والقاهرة – جلد دوم – صفحه 40 و 41 – تالیف جمال
الدین أبِي المحاسن یوسف بَردِي أتابکِي – عربی.
9 –
مجله پژوهش های تاریخی – ابن واضح یعقوبی و آثار او – مقاله 5 – دوره 4 – شماره 1 –
بهار سال 1391 خورشیدی – صفحه 94 – 77 –
نویسنده حسین عزیزی استاریار دانشگاه اصفهان – فارسی.
10
– سایت علما و عرفا – مقاله زندگی نامه احمد بن أبِي یعقوب – بقلم رسول جعفریان –
فارسی.
11 -
فصلنامه جمعیت – شماره 8 و 9 - کشوری بنام ازبکستان – صفحه 14 – تالیف ارژنگ امیر
خسروی – فارسی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر