إمام
شیخ صلاح الدین أبوالصَّفاء خلیل بن امیر عزالدین أیبَک بن عبدالله ألبکِي فارِي
صَفدِي دمشقِي شافعِي ادیبی برجسته، شاعری توانا و تاریخ نگاری مشهور می باشد، او
در سال 696 هجری قمری مطابق سال 1296 میلادی در صَفَد شهری از سرزمین فلسطین متولد
گردید، پدرش از امیران ممالیک بود، و او در خانوادۀ مرفه و سرشناس بزرگ شد، در
کودکی قرآن کریم را حفظ کرد، و بعد به فراگیری علوم متداوله پرداخت، و بزودی در
علوم نحو، لغت، ادب، حسن خط، فقه، حدیث، تاریخ و شعر سرآمد روزگار خود شد، و حتی
در بیست سالگی شعر را به بسیار زیبائی می سرود، او در شهر های صفد، دمشق، قاهره و
حلب از علمای روزگار خود کسب دانش نمود،(3، 4، 7، 10) و اساتیذ معروف وی عبارت اند
از:
1-
حافظ فتح الدین
أبوالفتح محمد بن محمد بن محمد بن أحمد بن سیدالناس یعمرِي أندلسِي أشبیلِي مصرِي
معروف به ابن سیدالناس متوفی سال 734 هجری قمری که در قاهره به شکل احسن برایش ادب
و حدیث آموخت.(6، 8 و 9)
2 - شمس الدین محمد بن محمد بن
حسن بن نباته فارقِي مصرِي معروف به ابن نباته متوفی سال 768 هجری قمری که ادبیات
را به او آموزش داد.(6، 8 و 9)
3 - أبوحیان أثیرالدین محمد بن
یوسف غرناطِي متوفی سال 745 هجری قمری که صفدِي از وی نحو و لغت را فراگرفت، و
هرچه را از امالی او شنیده بود، جمع آوری کرد، و به شکل کتابی بنام (مجانِي الهصر من أدب أهل العصر) درآورد.(6، 8
و 9)
4 – شهاب محمود بن فهد حلبِي متوفی سال 734 هجری قمری که صفدِي از وی
کتاب حسن التَّوسل وی را فراگرفت، و تعداد زیادی از اشعار وی را روایت کرده
است.(6، 8 و 9)
5 – قاضی بدرالدین بن جماعه
محمد بن ابراهیم بن سعد الله بن جماعة حموِي کتَّانِي متوفی سال 733 هجری قمری.(6،
8 و 9)
6 – إمام علامه ذی الفنون قاضی
القضات تقِي الدین علی بن عبدالکافِي بن علی بن تمام بن یوسف بن موسی سبکِي شافعِي
متوفی سال 756 هجری قمری، که صفدِي از وی کتاب(شفاء السَّقام فِي زیادة خیرالأنام)
علیه افضل الصلاة والسلام را شنید.(6، 8 و 9)
7 – محدث أبوالنون یونس بن
ابراهیم دبوسِي متوفی سال 729 هجری قمری که از او در دیار مصر حدیث شنید.(6، 8 و
9)
8 – حافظ جمال الدین أبوالحجاج
یوسف بن عبدالرحمن بن یوسف بن علی مزِي متوفی سال 742 هجری قمری که در دارالحدیث
أشرفیه دمشق از او درس گرفت.(6، 8 و 9)
9 – حافظ شمس الدین احمد بن
محمد بن عثمان ذهبِي متوفی سال 742 هجری قمری که از وی درس حدیث و تاریخ گرفت.(6،
8 و 9)
10 – شیخ الإسلام أحمد بن
عبدالحلیم بن تیمیه متوفی سال 728 هجری قمری که صفدِي دربارۀ او می گفت: من در درس
او حاضر می شدم، و آنچه از فوائدی را که در کلام او یافتم، از دیگری نشنیدم.(6، 8
و 9)
جای شک نیست بر اینکه
موقعیت صفدِي و دسترسی او به شیوخ مختلف در شهر دمشق بخصوص مسجد أموِي بر موفقیتش
تاثیر به سزای داشته است. صفدِي وظائف مالی و اداری مهمی را در شهرهای قاهره،
دمشق، صفد، حلب و رحبه از جمله دیوان انشاء و وکالت بیت المال را بدوش داشت، و
وظائف مذکور را با کمال صداقت، امانت داری و موفقیت بپایان رسانید. صفدِي شاعری
توانا بود، چنانچه بر توانائی او بزرگانی همچون ابن تعزی بردی، علامه شوکانِي و
دیگران اذعان کرده اند. صفدی شخصیتی دوست داشتنی، خوش معاشرت، جمیل المؤدة و عالمی
اخلاق مدار بود.(6)
تالیفات صلاح الدین صفدِي
را اضافه از دوصد عنوان کتاب در زمینه های تاریخ، ادبیات، بلاغت و شعر شمرده
اند،(5 و 11) که اسامی بعضی از آن ها قرار ذیل اند:
1 – الوافی بالوفیات در سی
مجلد در شرح احوال اشخاص، که جمعیت مسترقین آلمانی بر نشر آن نظارت نموده، و در
تحقیق آن هیلموت ریتر و درید رینغ و نخبگانی از محققین عرب امثال رمضان عبدالتواب،
صلاح الدین المنجد، شکرِي فیصل و إحسان عباس سهم گرفتند.(1)
2- أعیان العصر فی أعوان النصر
در موضوع تاریخ در شش مجلد مطبوع توسط موسسه دارالفکر المعاصر سوریه، به
تحقیق دکتور علی أبوزید، دکتور نبیل أبوعمشه، دکتور محمد موعد و دکتور محمود
سالم.(1 و 2)
3
- الغیث المُسجَم فِي شرح لامیَّةُ العجم در دو مجلد در موضوع ادب، مطبوع توسط
موسسه دارالکتب العلمیه، و بعضی اسم آن را غیث الأدب الذِي أنسجم فِي شرح لامیَّة
العجم گفته اند.(1 ، 2 و 5)
4- تمام المُتون فی شرح رسالة ابن زیدون، مطبوع
در یک جلد به تحقیق محمد أبوالفضل إبراهیم.(1 و 2)
5 – نَکت الهمیان فِي نُکتِ العمیان در تاریخ،
مطبوع در یک جلد به تحقیق أحمد ذکِي پاشا در سال 1911 میلادی.(1 و 2)
6– الشُعور بالعُور در یک مجلد، مطبوع به تحقیق
عبدالرزاق حسین، ناشر دار عمار عمان.(1 و 5)
7- اختراع الخُراع فِي مُخالفة النقل والطباع،
مطبوع توسط دار عمار عمان در سال 2003 میلادی.(1)
8 – لوعة الشاکِي و دمعة الباکِي، مطبوع توسط
دارالأوائل سوریه در سال 2003 میلادی.(1 و 2)
9 – تشنیف السمع فِي انسکاب الدمع، مطبوع توسط
دارالأوائل سوریه در سال 2004 میلادی.(1 و 5)
10– کشف الحال فی وصف الخال، مطبوع توسط
دارالأوائل سوریه در سال 2005 میلادی.(1 و 2)
11 – فضُ الختام عن التوریة والاستخدام، مطبوع
توسط دارالعثمانیه عمان در سال 2005 میلادی.(1 و 2)
12- تُحفة ذوي الألباب فیمن حکم بدمشق من
الخُلفاء والمُلوک والنواب، به تحقیق احسان بنت خلوصِي و زهیر صمصام در دو جلد،
ناشر وزارت ثقافت سوریه در سال 1991 میلادی.(1)
13 –توشیع التوشیح، به تحقیق ألبیر حبیب مطلق،
مطبوع توسط دارالثقافه بیروت.(1)
14 – غوامض الصحاح، به تحقیق عبدالإله نبهان،
مطبوع در سال 1985 میلادی در لبنان.(1)
15 – جنان الجناس، در موضوع ادب به تحقیق سمیر
حلبِي، مطبوع توسط دارالکتب العلمیه در سال 1987 میلادی.(1 ، 2 و 5)
16 – نُصرة الثائر علی المثل السائر، به تحقیق
محمد علی سلطانی، مطبوع از طرف مجله لغت عربی دمشق در سال 1972 میلادی.(1)
17 – المختار من شعر ابن دانیال، به تحقیق محمد
نایف دیلمِي، مطبوع در سال 1979 میلادی در موصل.(1)
18 – الکشف والتنبیه علی الوصف والتشبیه، به
تحقیق هلال ناجِي در یک جلد، مطبوع توسط مجله حکمت بریطانیا.(1)
19 – تصحیح التصحیف و تحریر التحریف در موضوع
لغت، به تحقیق سید شرقاوِي، مطبوع در سال 1987 میلادی در قاهره.(1 و 2)
20 – الروض الناسم والثغر الباسم، به تحقیق محمد
عبدالمجید لاشین، مطبوع توسط دارالآفاق العربیه در سال 2004 میلادی.(1)
21 – الهول المعجب فی القول بالموجب، به تحقیق
محمد عبدالمجید لاشین، مطبوع توسط دارالآفاق العربیه در سال 2004 میلادی.(1)
22 – صرف العین عن صرف العین فی وصف العین، در
یک جلد به تحقیق محمد عبدالمجید لاشین، مطبوع توسط دارالآفاق العربیه در سال 2004
میلادی.(1 و 2)
23 – الحسن الصریح فی مئة ملیح، به تحقیق أحمد
فوزی الهیب، مطبوع توسط دار سعدالدین دمشق در سال 2003 میلادی.(1 و 2)
24 رشف
الرحیق فی وصف الحریق، و آن مباحثه و مشاعره عربی است درباره حریق دمشق توسط نصاری
در سال 740 هجری قمری، که به تحقیق سمیر دروبِي در مجله بلقاء در سال 1995 میلادی
به چاپ رسیده است.(1 و 2)
25 – الحان السواجع بین البادِي والمراجع دربارۀ
مراسلات وی.(2 و 5)
26 – تذکرة الادب در سی جلد که در آن مجموعه أی
نادری از آثار منظوم، منثور و لطائف أخبار جمع آوری گردیده است.(2 و 5)
27 – جلوة المذاکرة فی خلوة المحاضرة، در موضوع
ادبیات که دو نسخه از آن در دارالکتب المصریه به شماره های 168 و 169 موجود است.(1
و 2)
28 – حسنُ النَّواهِد علی ما فِي الصحاح من
الشواهد، که از آن نسخۀ در کتابخانه برلین به شماره 6948 موجود است.(1)
29 – خلع العذار فی وصف العذار.(2)
30 – رشف الزُلال فِي وصف الهلال، که از آن نسخۀ
در برلین به شماره 7064 و نسخۀ دیگر در کتابخانه عارف حکمت به شماره 810/107 موجود
است.(1 و 2)
31 – رموز شجرة النعمانیة.(2)
32 – طرد السبع عن سردالسبع، نسخۀ از آن در
کوبریلِي به شماره 1337، نسخۀ در یکِي جامع به شماره 986 و نسخۀ دیگری در خزانة
العامه در رباط الفتح مغرب الاقصی به شماره 1926 موجود است.(1 و 2)
33 – عِبرَة اللبیب بعثرةِ الکئیب معروف به
مقامة الأیبکیه، که از آن نسخۀ در بودلیانا به شماره 34 و نسخۀ دیگر در کتابخانه
عارف حکمت به شماره 3065 موجود است.(1)
34 – غیث الادب.(2)
35 – المحاورة الصلاحیَّة فِي الأحاجِي
الاصطلاحیَّة، کتاب مذکور را بروکلمان مستشرق مشهور آلمانی در شمار تالیفات صلاح
الدین صفدِي آورده، و در فهرست مخطوطات إسکوریال به شماره 432 ثبت است، اما با
خواندن مقدمه آن معلوم می شود که کتاب مذکور تالیف تاج الدین ابن الدریهم می
باشد(1 و 2).
36 – نجد الفلاح فی مختصر الصحاح در لغت، آن را
تعدادی از محققین از تالیفات صلاح الدین صفدِي گفته اند.(1 و 2)
37 – نفوذ السهم فیما وقع للجوهرِي من الوهم، که
از آن دو نسخه یکی در کتابخانه عامه
بایزید به شماره 6834 و دیگری در اردن به شماره 1210 موجود است.(1 و 2)
38 – المجاراة والمجازاة شعر، که نسخۀ از آن در
معهد مخطوطات العربیه به شماره های 828 و 829 موجود است.(1)
39 – التذکرة الصفدیة أوالصلاحیة شعر، و آن
بزرگترین دائرة المعارف ادبی و تاریخی می باشد که صفدِي آن را تالیف نموده، و
متشکل از 46 جزء است و تنها قسمت های از دیوان شمس الدین بن دانیال به چاپ رسیده
است.(1)
40 – دیوان اشعار صلاح الدین صفدِي، نسخۀ از آن
در موزیم بغداد در عراق به شماره 1032 موجود است.(1)
41 – نجم الدیاجِي فِي نظم الأحاجِي، و آن گفتگو
و مباحثه أی بین صفدِي و تاج الدین بن دریهم بوده، و در دار ابن الجوزی در عمان به
چاپ رسیده است.(1)
42 – الفضل المنیف فی المولدالشریف، که از آن سه
نسخه خطی موجود است: اولی در برنستون به
شماره 4553 دومی در موزیم بریطانیا به 640 و سومی در برلین به شماره 2617.(1)
43 – کشف السر المبهم فی لزوم ما لا یلزم، که از
آن چند نسخه در کتابخانه الأسدالوطنیه موجود است.(1)
44 – الاقتصار علی جواهر السلک فی الانتصار، که
از آن نسخۀ در دار صدام للمخطوطات در بغداد موجود است.(1)
45 – دیوان الفصحاء و ترجمان البلغاء، در موضوع
ادبیات که نسخۀ به خط خود صفدِي بوده، و در کتابخانه امپراطور در وین پایتخت اتریش
به شماره 389 موجود است. (1 و 5)
46 – اختبار الاختیار، از گفته های صفدِي است که
آن را شاگردش علی بن حسن موصلِي گردآوری نموده، و در پنج باب تحت عناوین ذیل تنظیم
و تدوین کرده است: باب اول: فِي التقالید والتواقیع، باب دوم: فِي الأجوبة
الملوکیه، باب سوم: فِي تهانِي والتعازِي، باب چهارم: فِي الإخوانیات، باب پنجم:
فِي خطب الأصدقة، نسخۀ از کتاب مذکور در کتابخانه دانشگاه استانبول بخش عربی به
شماره 3727 موجود است.(1)
47 – صداق الموالی، که نسخۀ از آن در برنستون به
شماره 4370 موجود است.(1)
48 – اختیار تضمیخ التضمین، که از آن نسخۀ
نامکمل در برنستون به شماره 3925 موجود است.(1)
49 – رسالة فی علم الموسیقی، به تحقیق عبدالمجید
دیاب و أستاد غطاش عبدالملک خشیه، مطبوع در قاهره به سال 1991 میلادی، اما بعضی از
محقیقین در انتساب رساله مذکور به صلاح الدین صفدِي شک کرده اند.(1)
50 – العَرف النَّدِي بشرح قصیدة ابن الوردِي،
که موضوع آن فقه شافعِي است و اکثر علماء آن را به صلاح الدین صفدِي نسبت داده
اند، و نسخۀ خطی آن در کتابخانه ظاهریه به شماره
58 19 موجود است، اما تعدادی از آگاهان آن را از تالیفات صفدِي نمی دانند،
زیر در آخر کتاب مذکور آمده است: (مولف که خداوند او را بیامرزد و از وی راضی باشد
در روز جمعه مبارکه پنجم ماه ربیع الثانی سال 1030 از نوشتن کتاب مذکور فراغت
یافت) در صورتی که صلاح الدین صفدِي در سال 764 هجری قمری در گذشت، و این دو باهم
همخوانی ندارد، و آنچه که نبودن کتاب مذکور از تالیفات صفدِي را ثابت می سازد،
موجودیت نسخه دیگری از این کتاب در کتابخانه صنعاء به شماره 112 منسوب به
عبدالوهاب غمرِي متوفی سال 1031 هجری قمری می باشد، و نیز طرز نگارش کتاب مذکور با
نگارش صفدِي فرق دارد.(1)
51 – قهر الوجوه العابسة بذکر نسب الجراکسة، که
در سال های 1287 و 1316هجری قمری در قاهره به طبع رسیده است، هرچند آن را در شمار
تالیفات صلاح الدین صفدِي آورده اند، اما کتاب مذکور تالیف شهاب الدین صفدِي می
باشد.(1)
52
– لذة السمع فِي وصف الدمع.(2)
وفات صفدِي: وقتی در سال 764 هجری قمری مرض
طاعون در شهرهای مصر انتشار یافت و از آن جا تا سواحل شرقی دریای مدیترانه گسترش
پیدا کرد، شمار زیادی از مردم نواحی شامات نیز به اثر این وبای مدهش وفات یافتند،
که تعدادی از علماء نیز در شمار آن ها بودند، و یکی از ایشان هم صلاح الدین خلیل
بن ایبک صفدِي بود، موصوف در شب یکشنبه دهم ماه شوال سال 764 هجری قمری مطابق سال
1363 میلادی به عمر شصت و هشت سالگی در شهر دمشق وفات یافت، و در مقبره شهداء
معروف به صوفیه که الان در نزدیکی ساختمان دانشگاه سوریه و بیمارستان وطنی واقع
شده دفن گردید.(1، 7، 8 و 9)
منابع
و مآخذ:
1
- ویکیبدیا الموسوعة الحرة (دائرة المعارف عربی) تاریخ نشر 8 دسامبر 2017 ساعت
59/12 مقاله صلاح الدین صفدی.
2 –
کشف الظنون جلد پنجم صفحه 288 تالیف مصطفی بن عبدالله حنفی معروف به حاجی
خلیفه – عربی.
3 –
شذرات الذهب – جلد ششم – صفحه 393 و 394 – حوادث سال 764 – تالیف ابن عماد حنبلی –
عربی.
4 –
البدایة والنهایة – جلد چهاردهم – صفحه 294 – حوادث سال 764 – تالیف حافظ ابن کثیر
دمشقِي – عربی.
5 –
لغت نامه دهخدا – جلد دهم – صفحه 15004 – تالیف علامه علی اکبر دهخدا – فارسی.
6 –
الوافِي بالوفیات – جلد اول – مقدمه – از صفحه 13 الی صفحه 19 – بقلم ترکِي فرحان
المصطفی – عربی.
7 –
اعلام زرکلِي – جلد دوم – صفحه 315 و 316 – حرف خاء – تالیف خیرالدین زرکلِي –
عربی.
8 –
طبقات الشافعیة – جلد سوم – صفحه 119، 120 و 121 – به شماره 641 – تالیف تقی الدین
ابن قاضی شهبه دمشقِي – عربی.
9 –
طبقات الشافعیة الکبری – جلد دهم – صفحه 5 – به شماره 1353 – تالیف تاج الدین أبِي
نصر عبدالوهاب سبکِي – عربی.
10
- معجم محدثِي الذهبِي – صفحه 67 – به شماره 106 – تالیف امام ابوعبدالله شمس
الدین ذهبِي – عربی.
11 – النجوم الزاهرة – جلد یازدهم – صفحه 19، 20 و
21 – حوادث سال 764 – تالیف جمال الدین أبِي المحاسن بردی أتابکی – عربی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر